به گزارش خبرگزاری حوزه، خاطره ای از شاگردان مرحوم آیت الله بروجردی در کتاب جرعه از دریا نقل شده که تقدیم علاقهمندان میشود.
آقای بروجردی خیلی به حدود شرعی و حفظ مصالح روحانیّت مقیّد بود، از تبریز برای ایشان استفتایی درباره آسیّد ابوالحسن فرستاده شد که تقلید از ایشان در نظر ما اشکال دارد، چون سن آسیّد ابوالحسن اصفهانی بالا رفته و حافظهاش تحلیل رفته است و از نظر علمی رو به افول هستند و اصحابش کارهایی انجام میدهند که مورد اشکال است، و از آقای بروجردی درخواست کرده بودند که رسالهاش را برای تبریز بفرستد تا آنجا از وی تقلید کنند.
آقای بروجردی در جواب نامه نوشته بود که این حرفها وسواس شیطانی است و تا قطعی نباشد که مرجعی حافظهاش را از دست داده است، شرعاً عدول کردن جایز نیست و در خصوص اشکال در بُعد عملی، ما باید کار افراد عادی را حمل به صحّت کنیم، تا چه رسد به افرادی مثل ایشان که الآن عَلَم اسلام به دست ایشان است و من رساله نمیفرستم.
مطلب را تا اینجا آسید مصطفی خوانساری نقل میکرد ولی آقای منتظری میگفت: همین سؤال و جواب را برای آسیّد ابوالحسن میبرند. معلوم میشود که این استفتاء، امتحان و توطئه بوده که میانه آقای بروجردی و آسیّد ابوالحسن را به هم بزنند و آقای بروجردی هم از ماجرا اطّلاعی نداشت و روی میزان شرع و عقل به استفتاء جواب داده بود.
ایشان خیلی مقیّد بود که حیثیّت اسلام حفظ گردد و مرجعی مثل آسیّد ابوالحسـن تضعیف نشود.
منبع: جرعهای از دریا، ج ۲، ص ۵۷۱