به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از مشهد، این روزها رژیم جنایت کار صهیونیستی وحشیگری را به حد اعلای خود رسانده و با جنونی غیر قابل توصیف در حال قتل عام مردم مظلوم فلسطین ولبنان است و با ترور رهبران مقاومت نیز تمامی قواعد بین المللی را زیر پا گذاشته است. اما این رفتارهای جنون آمیز سابقه ای طولانی به عمر این رژیم سفاک دارد. برای مروری بر سابقه شکلگیری و بنیانگذاری اسرائیل و برخوردهای اسرائیل با مسلمین و اعراب گفتگویی داریم با علیرضا روحی، مدیر گروه رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی در دانشگاه علوم اسلامی رضوی که از نظر می گذرد.
به عنوان اولین سوال بفرمایید چرا اسرائیل این منطقه را برای تشکیل دولت انتخاب کرد؟
منطقه شامات منطقه فلسطین از مهمترین مناطق پرحادثه جهان به شمار میآید در این منطقه شهر بیت المقدس و بنای مهم مسجد الاقصی و غیره وجود دارد و به همین جهت برای مسلمانان و اعراب از اهمیت خاصی برخوردار است در صدر اسلام قبله اول مسلمین بوده و در زمان فتوحات اعراب مسلمان این منطقه را از مسیحیان روم شرقی گرفتند و به جهت اهمیتی که داشت آنها حاضر به تحویل دادن و تسلیم شدن نبودند و مسلمین با نهایت مدارا با ساکنین آنجا برخورد کردند و منطقه به عنوان یک منطقه مسلمان نشین به شمار آمد.
این مسئله ادامه پیدا میکند تا اواخر قرن ۵ هجری قمری اواخر قرن ۱۱ میلادی که در این دوره بحث جنگهای صلیبی اتفاق افتاد صلیبیانی که در اروپا بودند مسیحیانی که در اروپا بودند با سخنرانی پاپ اوربان در شهر کلرمون به شدت تحریک شدند برای گرفتن بیت المقدس از دست مسلمین آنها آمدند به منطقه شامات و بیت المقدس را به محاصره درآوردند و تمام ساکنین مسلمان و یهودی آن را به قتل رساندند. این جریان ادامه پیدا میکند تا ۹۰ سال بعد که صلاح الدین ایوبی منطقه بیت المقدس را از صلیبیان پس میگیرد و او اجازه کشتار افراد را نداد و فقط دستور داد که شهر را تخلیه کنند. جنگهای صلیبی حدود ۲۰۰ سال به طول انجامید و طی این ۲۰۰ سال نبردهای متعددی بین مسلمانان و یهودیان و مسیحیان اتفاق میافتد و در این میان در اواخر این ۲۰۰ سال است که حکومتی در مصر به اسم ممالیک آخرین بقایای صلیبیان را از شهر اکاب به دریا میریزد.
زمینههای ایجاد دولت صهیونیستی در منطقه فلسطین از حدود اواخر قرن ۱۹ میلادی شروع میشود و این زمانی بود که یهودیان رومانی و روسیه تهدید به مرگ شدند و لذا یهودیان به فکر یک عرض موعودی افتادند و در این میان تئودرهردزل کتابی به عنوان کشور یهود مینویسد و این کتاب را در حدود ۱۸۹۶ منتشر کرد هردزل با این اثر به شدت صهیونیست را تقویت کرد و او افکار بسیار قوی داشته است و کارهای مختلفی برای مرکزیت دولت یهود در نظر گرفته شد، ابتدا آرژانتین و بعد اگاندو و بعد چندی به فلسطین تمرکز پیدا کرد اینکه چرا به فلسطین تمرکز کردند، به این خاطر بود که فلسطین سر سه نبش قارهها است در غرب جهان اسلام است و شهرهای مهم بیت المقدس و الخلیل و شهرهای متعدد دیگری در آن قرار دارد. آنها با این کار میتوانستند بر اعراب مسلمان مسلط شوند و با حمایت گسترده استعمار پیر یعنی انگلیس اقدام به تاسیس این دولت کردند.
فشار به یهودیان باعث توجه همگانی به اینها شد در سال ۱۸۹۷ میلادی کنفرانسی در بال سوئیس برگزار شد و هردزل نظرات خودش را در آنجا مطرح میکند؛ شعار هردزل این بود که کشوری بدون مردم برای مردمی بدون کشور یعنی به ساکنین اینجا نباید اعتنایی کرد باید اینها از بین بروند؛ در سال ۱۹۰۴ هردزل از دنیا میرود ولی تفکرات صهیونیستی دنبال شد و در سال ۱۹۰۵ با شکست انقلاب روسیه فکر ایجاد حکومت یهودی در سرزمین فلسطین قوت بسیار گرفت، اما ناسیونالیسم عرب در برابر افکار و تمایلات یهودیان عکس العمل نشان میداد.
جنگ جهانی اول باعث تحولاتی در خاورمیانه کشورهای نزدیک شده بود و انگلستان سیاستهای خاصی را در پیش گرفته بود بنابر علل سیاسی و استراتژیکی اقداماتی برای یهودیسازی منطقه انجام شد و مخصوصاً در این دوره کشور عثمانی که همه شامات و حجاز را در اختیار داشت و مرکزیت آن ترکیه بود و به اروپا گسترش پیدا کرده بودند. این کشور عثمانی در زمان جنگ جهانی اول در آستانه اضمحلال بود و معروف بود به مرد بیمار.
نقش دولت های غربی در تشکیل اسرائیل چه بود؟
اصلا بنیان این رژیم با حمایت اروپا شکل گرفته است. اروپا در این زمان چند اقدام مهم برای تشکیل صهیونیستی انجام داد از جمله انقلاب عربی را به وجود آوردند، شریف حسین امیر مکی را تحریک کردند برای قیام بر ضد عثمانی، که به این شکل از داخل خود عثمانی مورد هجمه قرار بدهد. با متفقین شریف حسین به نفع انگلستان همکاری میکرد. در حدود ۱۹۱۶ میلادی یک قراردادی نوشته شد که از یک جهت نماینده انگلستان بود و از جهت دیگر نماینده فرانسه.
مارک سیکس نماینده انگلستان و ژورژ پیکو نماینده فرانسه اینها خاورمیانه را منطقه نفوذ انگلستان و فرانسه قرار دادند و به این شکل منطقه را بین خودشان تقسیم کردند یکی از اقداماتی که در شکلگیری دولت اسرائیل نقش بسیار مهمی داشت اعلامیه بالفور بود که در ۱۹۱۷ توسط آرتور جیمز بالفور وزیر خارجه انگلستان درست شد و ایشان نامهای به لرد ریچلد نوشته و میگوید «من بسیار خوشبختم که از طرف دولت اعلی حضرت پادشاه انگلستان اعلامیه را مبنی بر موافقت با صهیونیستها به اطلاعتون برسانم» و دولت انگلستان تاسیس وطن ملی برای یهودیان را در فلسطین با نظر موافق تلقی کرد.
برای رسیدن به این هدف تلاشهای خاصی را به کار بردهاند، مشروط به اینکه هیچ اقدامی که با حقوق ملی مذهبی جماعتهای غیر یهودی در فلسطین ضربه بزند انجام ندهد و به این شکل اعلامیه بالفور مبدئی شد برای تشکیل حکومت صهیونیستی و آغاز دولت صهیونیستی.
با این نظر، صهیونیستها در جنگ جهانی اول از متفقین حمایت کردند از حمایتهای آنها هم برخوردار شدند و در آغاز طرحی را مطرح کردند و توجهی به حقوق مردم بومی به هیچ وجه نداشتند و صرفاً متمرکز و متوجه تاسیس حکومت ملی برای یهودیان بودند و در این میان در خود فلسطین فقط ۸ درصد یهودی زندگی میکرد انگلستان هم وعده استقلال به فلسطین داد اما بعداً به وعده خود عمل نکرد اعراب به ویژه شریف حسین امیر شهر مکه کمک بسیار زیادی به انگلیسیها کرد در سال ۱۹۲۲ بریتانیا قیمومت فلسطین را از طرف جامعه ملل به دست آورد، جمعیت ساکن فلسطین عده زیادی مسلمان بودند وقتی مفهوم وطن ملی یهودی برای آنها مطرح شد این واژه مساوی بود با کنار گذاشتن فلسطینی ها.
در این اعلامیه بالفور حقوقی برای مردم فلسطین در نظر گرفته شده بود؟
خیر، در اعلامیه بالفور هیچ گونه توجهی به ساکنین محلی منطقه بیت المقدس و فلسطین نشده بود حتی ساکنین یهود مخالفتهایی هم با اعلامیه بالفور داشتند اعلامیه بالفور نقض تعهد همکاری با اعراب بوده است و این اعلامیه برای جلب همکاری آمریکا و یهودیان آمریکا بسته شده بود و جلوی نفوذ فرانسه در منطقه کانال سوئز میگرفت و از طرفی یهودیان روسیه برای حمایت حکومت انگلستان مورد توجه انگلیسیها قرار گرفت و به این منطقه مهاجرت کرده بودند.
بعد از مدتی شخصی به نام وایزمند رهبر جنبش صهیونیست که بعداً رئیس جمهور اسرائیل شد و امیر فیصل پسر شریف حسین و فرمانده ارتش اعراب ملاقاتهایی را با هم داشتند و در سال ۱۹۱۹ میلادی موافقتنامهای بین فیصل و وایزمند در لندن به امضا رسید که اصول آن مبتنی بود بر دو کشور عرب و فلسطینی در آینده.
در سال ۱۹۱۹ در جامعه ملل یک مادهای به تصویب رسید که بحث قیمومت کشورها را به وجود آورد کشورهایی که شامل این ماده میشوند کشورهای جدا شده از دولت عثمانی بوده برخی از سرزمینهای آفریقای مرکزی کشورهای جنوب غرب آفریقا و قسمتهایی از جزایر جنوب اقیانوس کبیره و غیره و قیمومت فلسطین به انگلستان واگذار شد، به عنوان یک سرپرستی برای فلسطین به شمار میآمده، سازمان جهانی صهیونیسم نسبت به این قیمومیت بسیار خوشحال بود و متن حکم قیمومت فلسطین مطابق با آنچه که سازمان صهیونیستی پیشنهاد کرده بود تصویب شد و این قیمومت دو هدف داشت: اول اعلامیه بالفور را به یک نتیجه برساند و دوم اینکه توجه دادن به اینکه انگلستان به عنوان سرپرست و ولی منطقه فلسطین به شمار میآمده است.
جمعیت یهودیان را از چه زمانی به این منطقه آوردند و این تفکیک دو منطقه فلسطین و اسرائیل از چه زمانی و چطوری اتفاق افتاد؟
بعد تشکیل این ساختاراولیه، در انگلستان صحبتهایی صورت گرفته بود برای مهاجرت یهودیان به منطقه فلسطین و اعلام کردند در حدود ۷۵ هزار نفر در هر سال باید به این منطقه فلسطین مهاجرت کنند و بریتانیا و انگلیس بعد از مدتی این امور را به سازمان ملل ارجاع میدادند.
در آستانه جنگ جهانی دوم و با ظهور هیتلر بهانه هایی شروع شد برای ستم نازیها نسبت به یهودیان و بعد کورههای آدم سوزی در جنگ جهانی دوم مطرح شد که توسط هیتلر درست شده بود برای از بین بردن یهودیان. یکی از چهرههای شاخص صهیونیستها فردی به نام بنگوریان در سال ۱۹۳۵ میلادی میگوید بیش از ۶۰ هزار نفر یهودی به فلسطین مهاجرت کردند.
یهودیان پس از چندی در سال ۱۹۴۲ میلادی در نیویورک یک اجتماع بزرگی را داشتند و برنامه تشکیل دولت یهود را با مهاجرتهای گسترده یهودیان به منطقه دنبال کردند، مخصوصاً به اعراب تهمت میزدند که شما برای کشتار یهودیان با هیتلر همکاری میکردید.
در فلسطین یک مفتی اعظم بوده است که این از آلمان و برلین حمایت میکرد و در بغداد هم حکومتی داشت و در حکومت خود به دفاع از آلمان پرداخته بود اما این دلیل نمیشود که اعراب در همه مناطق از هیتلر دفاع کنند. اعراب اتحادیه عرب را درست کرده بودند. برای یهودیانی که در فلسطین ساکن بودند در سال ۱۹۴۵ هجری شکل گرفت.
در سازمان ملل طرح تقسیمی برای فلسطین مطرح شد که طبق آن یک گروه اکثریت و یک طرح اقلیت به وجود آمده بود؛ در گروه اکثریت به قیمومت انگلستان خاتمه داده شد و دو تا دولت عربی و یهودی به وجود میآمد و این دولتها یک وحدت اقتصادی داشتند و یک حائلی برای شهر بیت المقدس به وجود آوردند و به دنبال این بودند تا مرکزیتی برای یهودیان شکل بگیرد اعراب پیشنهاد تقسیم فلسطین را رد کردند در مقابل صهیونیستها تلاشهایی کردند تا فلسطین را تقسیم کنند و بر اساس فشارهای زیاد سرانجام رای به تقسیم فلسطین داده شد و اعراب تصمیم به مقابله گرفتند.
کشتار فلسطینی ها از کی و چرا شروع شد؟
نقشه اسرائیل این بود که حکومتی از یهودیان را به وجود بیاورد و غیر یهودیان را کنار بگذارد. سازمان ملل اسرائیل را پذیرفت اما با توجه به تقسیم بندیها باز هم تعداد اعراب بیشتر از یهودیان بود. اسرائیلیها دو هتل را در بیت المقدس بمب گذاری کردند و عده زیادی از مردم را به قتل رساندند و برای کم کردن جمعیت آنها، اخراج اعراب مسلمان از رمله و حیفا و غیره ادامه داشت.
از جمله کارهایی که توسط صهیونیستها انجام شد قتل مردم در دریاسین بود، از جنگ روانی برای اخراج اعراب استفاده میکرد و در نتیجه این تلاشها حدود یک میلیون اخراج شدند.
اسرائیل یکی از اقدامات بسیار بدی که انجام میدهد قتل عامهایی است که در مناطق مختلف انجام داده است از جمله کشتاری که از مسلمانان در منطقه دریاسین انجام داد و باندهای تبهکار اسرائیلی به رهبری مناخین بگین نخست وزیر بعدی اسرائیل که بعداً به نخست وزیری رسید و اسحاق شامیر نخست وزیر وقت اسرائیل در ۱۹۴۸ به مردم روستای دریاسین هجوم برد، تعداد زیادی از افراد را کشتند و در چاه آب دهکده ریختند.
قتل عام منطقه قبیه که ارتش اسرائیل به رهبری آلر شاردون در سال ۱۹۵۳ به دهکده قبیه در صفصاف حمله کردند و در داخل خانهها بمب دستی میانداختند ۶۶ نفر را شهید و ۷۵ نفر را زخمی ۴۵ خانه منهدم و بعد اسرائیلیها گفتند ما در این هیچ اقدامی نداشتیم و خودشان را مبرا کردند.
مورد بعدی در سال ۱۹۵۶ بود که به بهانه پیدا کردن اسلحه به خانههای شهر خان یونس حمله کردند و ۲۷۵ نفر را به قتل رساندند. همچنین منطقه تل زعتر که مورد حمله اسرائیل قرار گرفت و ۶۰ روز به محاصره درآمد و سرانجام وقتی فلسطینیها از این منطقه بیرون آمدند و ۲۰۰ هزار نفر کشته شدند. اسرائیل این حمله را به گروههای افراطی نسبت داد و بعدها شارون خودش در مناظرات انتخاباتی اذعان میکند که نیروهای او دست به این کار زدند.
مشهورترین قتل عام اسرائیل حمله به صبرا و شتیلا در سال ۱۹۸۲ میلادی بعد از حملههای اسرائیل به بیروت دولت آمریکا تاکید کرد که صهیونیستها نباید وارد بیروت شوند و فقط از دور کنترل کنند. نخست وزیر لبنان نسبت به اقدامات اسرائیلیها اعتراض کرد ولی کسی به آن اعتنایی نکرد و اسرائیلیها مدعی شدند ما میخواهیم مینها را از اینجا جمع کنیم و بعد حمله وسیعی اتفاق افتاد و ایتالیا و فرانسه نیروهای خود را به اینجا آوردند. اسرائیلیها به منطقه غرب بیروت حمله کردند و بیش از ۴ هزار نفر توسط اسرائیل کشته شدند شاردون گفت ۲ هزار تروریست را به قتل رسانده روزنامهها واقعیت را اطلاع نمیدادند و در این حمله با استفاده از ۱۵۰ تانک ۱۰۰ نفربر و ۲۰۰ تا بلدوزر این حملهها انجام شد.
جنگ های بین اعراب و اسرائیل از کی شروع شد؟ مصر کجای این معادلات بود؟
انور سادات، رئیس جمهور مصر در ۱۹۷۹ میلادی خیانتی را مرتکب شد، او که از قبل روابط خود را با اسرائیل گرم کرده بود، به مسلمانان خیانت میکند و روی میآورد به اسرائیل؛ و در آمریکا و در منطقه کمپ دیوید قرارداد کمپ دیوید را امضا کرد. کارتر رئیس جمهور آمریکا، انور سادات، بگین نخست وزیر اسرائیل، اینها قرارداد را به این شکل امضا کردند و انور سادات به حکومت اسرائیل مشروعیت داد. این قرارداد خائنانه سر سینا را به اسرائیل تخلیه میکرد و به مصر میداد و در عوض آن باید اسرائیل را مصریها مورد تایید قرار میدادند.
این قرارداد خیانت خیلی بدی بود که توسط انور سادات اتفاق افتاد و همین عامل باعث شد که تقریباً سه سال بعد از این شخصی به اسم خالد اسلامبوری انور سادات را ترور کند. در یک رزمایش نظامی او را به رگبار بست و به قتل رساند.
در ۱۹۸۲ میلادی آخرین جنگ اعراب و اسرائیل اتفاق افتاد صهیونیستها به فرماندهی شارون برای خاتمه دادن به سازمان آزادی بخش فلسطین که اصطلاحا به آن صاف گفته میشد در منطقه بیروت و نابود کردن این سازمان آزادی بخش اسرائیل به لبنان حمله کرد و بعد به سمت بیروت رفتند اگرچه که اعراب مقاومت کردند و سرانجام هم یاسر عرفات در بیروت محاصره شد در ۷۷ روز محاصره طول کشید و سرانجام با میانجگری لبنان و آمریکا یاسر عرفات با کشتیهای آمریکایی قرار شد که یاسر عرفات از اینجا برود و او را به تونس منتقل کردند بعد از جنگ ۱۹۸۲ حزب الله لبنان شکل گرفت و شاه حسین شاه اردن وقتی که دید سازمان آزادی بخش فلسطین در اردن حضور زیادی دارد دستور حمله به آنها را داد سپتامبر سیاه را به وجود آورد تعداد زیادی از فلسطینیان در اردوگاههای اردن قتل عام شدند و ضربات بدی را به اعراب وارد کردند.
بین اعراب و اسرائیل چند نبرد مهم اتفاق افتاده است از جمله جنگ ۱۹۴۸ میلادی بعد از اینکه بن گوریون اعلام تاسیس دولت اسرائیل را در سال ۱۹۴۸ مطرح کرد، بیانیهای صادر کرد و ارتشهای عربی اعلام جنگ کردند. از اخوان المسلمین و نیروهای مختلف داوطلب جهان عرب و اسلام وارد عمل شدند و اسرائیل هم از آمریکا و فرانسه و حتی شوروی کمک گرفت. در ابتدا اعراب پیروز شدند سربازان مصری اسرائیل را عقب راندند نیروی هوایی اسرائیل وارد عمل میشود و مکانهایی را بمباران میکند سرانجام در سال ۱۹۴۸ یهودیها با استفاده از این آتش بس نیروهای خود را با اسلحههایی که از چاکاسلواکی گرفته بودند به شدت تقویت کردند و در سمت همان سال به مصر حمله کردند. اعراب در این مرحله به جهت فقدان رهبر و عدم هماهنگی و خیانتهای ملک فاروق و پادشاه اردن باعث شد تا صهیونیستها تقویت شوند و از جهتی هم اسلحههایی که اعراب استفاده میکردند قدیمی بود و اینها باعث شد اسرائیل پیروز شود
نبرد شش روزه ۱۹۶۷ در این سال به عبدالناصر اخباری اطلاع داده شد که اسرائیل در مرز سوریه متمرکز شده و قصد حمله دارد جمال عبدالناصر مطمئن شد که اسرائیل قصد حمله به سوریه و مناطق مهم آن را دارد. عبدالناصر یکی از کشتیهای اسرائیل را در عقب نگه داشت و در سال ۱۹۶۷ نیروی هوایی اسرائیل به دمشق حمله کرد. عبدالناصر یک لشکر به غزه فرستاد و به سوریه اطمینان داد که ما از شما حمایت میکنیم، عبدالناصر از شوروی تقاضای کمک کرد اسرائیلیها با هواپیما مدیترانه را دور میزدند و از پشت سر مصری به روی سر مصریها میآید و آنها را به خطا میاندازند، این نبرد باعث شد تا ضربه بدی به اعراب بخورد و اسرائیل تعداد زیادی اسیر از اعراب گرفت و ۱۰ هزار از سربازان مصری کشته شدند.
این در حالی بود که اسرائیل ۲۸۰ تا کشته داد جمال عبدالناصر در تلویزیون اعلام استعفا کرد اما معاونین آن قبول نکردند مردم مصر میخواستند که او استعفا ندهد شورای سازمان ملل قرار بر ترک مخاصمه بست و اسرائیل به آمریکا روی آورد و اعراب به شوروی روی آورد.
جنگ ۱۹۷۳ که با برنامهریزیهای قبلی ارتش مصر و سوریه شکل گرفت و اینها حمله کردند به خطوط اسرائیل و ارتش مصر با این وضعیت ضرباتی را به اسرائیل وارد کردند و یک تحریم نفتی برای اسرائیل به وجود آوردند.
این نبرها به صورت چریکی تا سال های اخیر اتفاق افتاده و این جنگ اخیر ۷ اکتبر هم که تبدیل به بزرگترین کابوس این رژیم شده است همچنان ادامه دارد.
این موارد عرض شد تا ملت عزیزمان بدانند این رژیم سفاک چه پیشینه ننگین و سیاهی دارد و چه کسانی و با چه اهدافی در شکل گیری این جریان خون ریز و جانی نقش داشتند.
بی شک این رژیم ظالم هم تاریخ انقضایی دارد که زیاد دور نیست و امیدواریم این همه جنایت به خصوص شهادت رهبران مقاومت از جمله اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله باعث بیداری جهان اسلام شود و انشاالله با وحدت و انسجام محور مقاومت و همراهی امت اسلامی، شاهد پاک شدن این غده سرطانی از روی زمین باشیم.
نظر شما