به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در مشهد، دکتر فریبا علاسوند در نشست تخصصی تحلیل و تبیین کتب «عدالت، زن، جنسیت» و «تحول معنایی واژگان خانواده» که از سوی اداره پژوهش دفتر خواهران حوزه علمیه خراسان برگزار شد با بیان اینکه عدالت جنسیتی به عنوان یک گزاره نظری در نظریات غربی نیز مورد قبول نیست، گفت: نظریهپردازیهای دینی پیرامون عدالت دچار مشکلاتی هستند، زیرا یک نظریه متقن که دارای اصول و معیار عملگرایانه باشد، به صراحت عدالت را، بیان میکند و در صورت خلاءهای نظری و عملی به مسائل عملگرایانه ختم نمیشود.
وی به تحلیل مفهوم عدالت جنسیتی یا همان واژه «gender» پرداخت و افزود: این واژه در دهه ۸۰ بیانگر دو نکته بود که تفاوتهای بین زنان و مردان زیاد نیست و تفاوتهای دیگر همچون احساسی بودن و... اهمیتی ندارد، چرا که در طول رشد انسان، این موارد نهادینه میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده به مفهوم عدالت نگاه فمینیسم اشاره کرد و بیان داشت: فمینیسم، عدالت را تبعیض مثبت به سود زنان میداند، در صورتی که برابری بین زنان و مردان پسندیده نیست، و این عدالت از نگاه فمینیسم بیشتر به ضرر بانوان خواهد بود.
علاسوند در بخشی از سخنان خود، عدالت را از منظر سیاست و اقتصاد و نگاه اندیشمندان غربی و اسلامی تبیین کرد و گفت: گفتمان رد و نفی ظلم از مهمترین و رایجترین گفتمانها در زمان رسول اکرم(ص) بوده و از پُربسامدترین واژهها در روایات معصومین علیهمالسلام بهکارگیری عدالت بهصورت عینی و عملی در مردمداری و حکومت بود و پیامبر اکرم(ص) این مسأله را، به شکلهای مختلف به عنوان وظیفه مهم حاکم مطرح میکردند.
وی تحقق یک جامعه عادلانه را، که افراد در آن احساس رضایت کنند، جامعهای دانست که تمام قوانین و سیاست عمومی رعایت شود و افزود: عدالت مسأله مهم اسلام است که همه افراد جامعه موظف به اجرای آن هستند، اما بیش از همه عدالت در حوزه حقوق محل چالش و اختلاف آرا بوده و در سدههای اخیر به ابعاد چالش برانگیز عدالت توزیعی افزوده شده است، و بخش مهمی از اختلاف دیدگاهها از جنس اختلافات پارادایمی است.
علاسوند تصریح کرد: عدالت از جمله اموری است که در تمام جهان بیشترین موافقتها را دریافت کرده و شکل مفهومی مقدس و آرمانی به خود گرفته است که برای تحقق آن جنگها و انقلابهایی مهم و سرنوشت ساز رخ داده است؛ با وجود این عدالت از اختلاف تفاسیر مصون نمانده و نظریههای متفاوتی درباره آن شکل گرفته است.
وی در ادامه به معرفی کتاب «تحول معنایی واژگان خانواده» در متون تفسیری و قرآن پژوهی پرداخت و گفت: قرآن مهمترین مبدأ برای فهمیدن و زیستن در فضای اسلامی است. اهمیت قرآن برای مسلمانان موجب شد تفسیر قرآن به عنوان نخستین دانش پس از دانش حدیث در حوزه اسلامی شکل بگیرد و مفسران جایگاه ویژهای میان جوامع اسلامی پیدا کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده اضافه کرد: مطالعه آثار تفسیری و قرآن پژوهی نشان میدهد دانش پدید آمده از امر تاریخی و بافت فرهنگی و اجتماعی جوامع جدا نبوده و همچنان که بر عینیت اجتماعی اثر گذاشته، از آن تأثیر نیز پذیرفته است.
وی ادامه داد: به مرور و با اولویت بخشی به تحولات اجتماعی این قرآن نیست که به مثابه یک متن مقدس انسان ساز و جامعه ساز باید اصل بماند و فروع فکری و منظومه اندیشهای گرداگرد آن جمع شوند و به تحقق جامعه آرمانی بی انجامند؛ بلکه در صورت فاصله گرفتن سبک زندگی آدمیان از قواعد زندگی مؤمنانه میتوان از متن نیز عبور کرد و این مسئله به چالش بزرگ دین داران اشاره دارد که همانا مسئله ثابت و متغیر است.
علاسوند در پایان ادبیات تفسیری قرآنپژوهان فمینیست را، از دیدگاههای نظریه پردازان مورد نقد و بررسی قرار داد.