به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از ارومیه، حجتالاسلام محمدرضا بابایی سردبیر ماهنامه فرائد موسسه فقهی امیرالمومنین علیه السلام قم به مناسبت ۱۷ دی سالروز کشف حجاب رضاخانی در یادداشتی نوشت: تاریخ ایران در قرن اخیر شاهد دو جریان موازی و در عین حال متضاد در موضوع حجاب بوده است: نخست، سیاستهای تحمیلی رضاخان برای کشف حجاب در دههی ۱۳۱۰ شمسی که با مقاومت گستردهی مردم مواجه شد، و دوم، هجوم فرهنگی غرب در دهههای اخیر که با ابزارهای نرمافزاری و رسانهای، فرهنگ بیحجابی را ترویج کرده است. این دو جریان، هرچند در روش و ابزار متفاوت هستند، اما در هدفِ تغییر هویت فرهنگی و دینی جامعه مشترکاند. بررسی این موضوع نه تنها اهمیت تاریخی دارد، بلکه برای فهم چالشهای کنونی جامعه در مواجهه با تهاجم فرهنگی غرب و نقش مسئولین در این میان، ضروری است.
کارانسانی با دستور نمیشود!
در سال ۱۳۱۴ شمسی، رضاخان با صدور دستور کشف حجاب، سیاستی را آغاز کرد که هدف آن مدرنیزاسیون ظاهری و همرنگ کردن ایران با جوامع غربی بود. این اقدام، که با زور و اجبار همراه بود، با مقاومت شدید مردم، به ویژه زنان مسلمان، مواجه شد. بسیاری از زنان ترجیح دادند در خانه بمانند تا مجبور به برداشتن حجاب خود نشوند. این مقاومت نشاندهندهی عمق باورهای دینی و فرهنگی در جامعهی ایران بود. رضاخان در این مسیر، نه تنها موفق نشد، بلکه نفرت عمومی را نسبت به سیاستهای تحمیلی خود برانگیخت.
این دوره از تاریخ ایران نشان میدهد که هرگونه تغییر فرهنگی، اگر با زور و بدون در نظر گرفتن خواست و باورهای مردم انجام شود، محکوم به شکست است. مقاومت مردم در برابر کشف حجاب اجباری، نمونهای از ایستادگی در برابر سیاستهای استعماری و تحمیلی بود که هویت دینی و فرهنگی جامعه را هدف قرار داده بود.
غرب و استفاده از پروپاگاندا!
در دهههای اخیر، غرب با استفاده از ابزارهای نوین فرهنگی مانند سینما، شبکههای اجتماعی، و تبلیغات گسترده، فرهنگ بیحجابی را به عنوان نماد آزادی و پیشرفت ترویج کرده است. این تهاجم فرهنگی، برخلاف روشهای خشن رضاخان، به صورت نرم و تدریجی انجام شده است. غرب با ایجاد جذابیتهای کاذب و القای ارزشهای خود به عنوان معیارهای جهانی، تلاش کرده است تا هویت دینی و فرهنگی جوامع اسلامی را تحت تأثیر قرار دهد.
در این میان، رسانههای غربی با نمایش بیحجابی به عنوان نماد آزادی زن، سعی در ایجاد تغییر در نگرشهای جامعه داشتهاند. این روش، اگرچه ظاهری آرام و غیراجباری دارد، اما تأثیرات عمیقتری بر جای گذاشته است. بسیاری از جوانان، تحت تأثیر این تبلیغات، به تدریج از ارزشهای دینی و فرهنگی خود فاصله گرفتهاند.
تواصی به حق با چاشنی قرب به سوی خدا زمینه اجرای قوانین انسانی.
یکی از چالشهای جدی در مواجهه با تهاجم فرهنگی غرب، انفعالی است که در دستگاههای مختلف حکومتی و مردم مشاهده میشود، ریشه این انفعال نیز عدم توجه به سنتهای الهی است. اگر مردان قانون، دولت مردان، قاضیان و مردمان هر شهر و دیاری واجب فراموش شده اسلام را که همان امر به معروف و نهی از منکر است به جهت قرب الهی انجام دهند مشکلات هموار خواهد شد. پس فارغ از اینکه قانون حجاب مشکل دارد یا مردم مقاومت میکنند و یا حتی دشمن دشمنی میکند، جریانی در داخل میخواهد همه چیز را از خدا سلب کند، ما در زندگی اجتماعی بیش از زندگی فردی باید متکی به قدرت خدا و هدایتگری او باشیم در این صورت است که توانایی انجام کارها را بدست خواهیم آورد. اگر این مسئله برای ما تبدیل به نامسئله شد دچار خسران میشویم و این از سنتهای الهی است. خسران هم فردی نیست بلکه جمعی خواهد بود. یعنی تر و خشک با هم خواهد سوخت برای فرار از این عقوبت و استفاده از این بحران تنها راه چاره این است که ضمن اینکه سنگ بنای همه کارهای فردی و اجتماعی را قرب به سوی خدا بدانیم از مکانیزم تواصی(توصیه کردن همدیگر) غافل نشویم.
راه چیست و چاه کدام است؟
مقاومت مردمی در برابر سیاستهای تحمیلی رضاخان و انفعال نسبی در برابر تهاجم فرهنگی غرب؛ این دو تجربه نشان میدهد که تغییرات فرهنگی، اگر صرفا با روشهای سخت انجام شود، با مقاومت مردم مواجه میشود، اما اگر به صورت نرم و تدریجی صورت گیرد، میتواند تأثیرات عمیقتری بر جای بگذارد.
امروز، مسئولین فرهنگی کشور باید با درسگیری از تاریخ، به جای تکیه بر روشهای سختافزاری، با تولید محتوای جذاب و استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی، به مقابله با تهاجم فرهنگی غرب بپردازند. حفظ هویت دینی و فرهنگی جامعه، نیازمند برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری هوشمندانه و مشارکت فعال مردم است. تنها در این صورت میتوان در برابر تهاجم فرهنگی غرب ایستادگی کرد و ارزشهای اصیل جامعه را حفظ نمود.
نظر شما