پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۷
نقدی بر تکان‌دادن انگشت سبابه در دعای «یا من ارجوه لکل خیر» / بانوان چگونه عمل کنند؟

حوزه/ حرکت سبابه به سمت چپ و راست، به صورت متعارف در زمان ما که روبروی خود انجام می دهند (که چندان زیبا نیست) نبوده؛ بلکه در همان حالت که دست دعا در آسمان داشته و یک دست هم بر محاسن گذاشته بودند رخ داده؛ یعنی انگشت سبابه را مقابل صورت خود در آسمان گرفته و حرکت می ­داده است و اصولاً دست بلند کردن به سوی آسمان در دعا مطلوب است و بلند کردن انگشت سبابه نیز الگویی مطلوب است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین مصطفی همدانی، از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم در مطلبی با عنوان «نقدی بر روش رایج در تکان دادن انگشت سبابه در دعای «یا من ارجوه لکل خیر ...» در ماه رجب و پاسخ به پرسش بانوان و مردان فاقد ریش در روش خواندن این دعا» که در اختیار حوزه‌نیوز قرار داده، به این مسئله پرداخته و آورده است:

ماه رجب ما ریزش رحمت الهی بر بندگان و فرصت مغتنم عبادت و خودسازی و محکمتر کردن پیوند قلب و روح مومن با جهان غیب است.

دعاهای فراوانی در این ماه رسیده است که هر کدام دستاویزی برای نجات انسان و دریچهای به تماشای عوالم معنوی و ارتباط عبودی با حقیقت هستی است.

از جمله دعاهای این ماه دعای شریف «یا من ارجوه لکل خیر ...» است که سید ابن طاووس از محمّد بن ذکران (از عابدان روزگار که معروف به سجّاد است و آن‌قدر سجده کرد و در حال سجده گریست که نابینا شد) روایت کرده که گفت: به امام صادق(علیه‌السلام) عرض کردم: فدایت شوم، این ماه، ماه رجب است، مرا در این ماه دعایی بیاموز که حق‌تعالی مرا به آن سود بخشد،

حضرت فرمود: بنویس «بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ» و در هر روز از رجب در صبح و شام پس از نمازهای روز و شب بگو: یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ، ....» راوی گفت: حضرت مَحاسن (موهای صورت) شریف خود را در پنجه‌ی چپ گرفت و این دعا را با حالت درماندگی و زاری همراه حرکت دادن انگشت اشاره دست راست خواند.

نکاتی که از این روایت با کمک دیگر احادیث و تحلیل های علمی و استنباطی استخراج می‌شود به شرح زیر است:

۱. حرکت سبابه به سمت چپ و راست، به صورت متعارف در زمان ما که روبروی خود انجام می دهند (که چندان زیبا نیست) نبوده؛ بلکه در همان حالت که دست دعا در آسمان داشته و یک دست هم بر محاسن گذاشته بودند رخ داده؛ یعنی انگشت سبابه را مقابل صورت خود در آسمان گرفته و حرکت می داده است و اصولاً دست بلند کردن به سوی آسمان در دعا مطلوب است و بلند کردن انگشت سبابه نیز الگویی مطلوب است و روایت است که بلند کردن دو دست در دعا را ابتهال نامیدند؛[۱] و در احادیث متعدد، بلند کردن انگشت سبابه در آسمان و حرکت دادن آن را نوعی تضرع و ابتهال و در تعبیری تبصبص (یعنی خواهش و تملق) نامیدند[۲] و تعبیر «مقابل صورت» برای این الگو از رفتار متضرعانه در روایات است[۳] و این دعا با حرکت دادن انگشت سبابه دست در سیره معصومان هم مکرر نقل شده است.[۴]

۲. طبق این دعا، حرکت سبابه دست در همۀ طول دعاست نه فقط در فراز آخر آن که عرض میشود «یَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ، یَا ذَا النَّعْماءِ وَالْجُودِ، یَا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ، حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَی النَّارِ»

۳. در نقل سید بن طاووس است که: «دعا بهذا الدّعاء و هو یلوذ بسبّابته الیمنی»[۵]؛ یعنی حرکت سبابه دست در آسمان را نوعی پناه بردن معرفی کرده است.

در نقل علامۀ مجلسی هم گفته است: کَانَ یُحَرِّکُ سَبَّابَةَ یَدِهِ الْیُمْنَی یَمِیناً وَ شِمَالاً.[۶] یعنی پناه بردن و نوع حرکت سبابه را توضیح داده که با حرکت آن به چپ و راست بوده است.

۴. این رفتار غیرکلامی یعنی تکان دادن سبابه در آسمان، نمادی از حالت قلبی است که دست التماس به درگاه خدا برداشته و تضرع و زاری میکند و ارتباط خود را از هر چیز دیگر قطع کرده و تنها به خدا دل بسته است و به ریزش رحمت و عنایت او امید دارد و روح و باطن این عمل و حقیقت آن، تضرع و زاری به درگاه الهی و خاکساری و اظهار مسکنت و بینوایی است و در پایان همین دعای شریف هم نقل شده که امام صادق (علیه السلام) چنان گریستند که پشت همان دستی که بر روی محاسن خود گذاشته بودند پر از اشک چشمانشان شد.

این حال از سوز و گداز درونی را در مادران عزادار و غمدیدگان اندوهبار که دستان و انگشتان خود را تکان میدهند نیز میتوان مشاهده کرد. به دلیل اهمیت این حقیقت باطنی است که رهبر معظم انقلاب در تفسیر این فراز دعا فرمودند: آن حرکت انگشت سبّابه هم در مقام تضرّع است؛ این [کار] آن وقت‌ها معمول بوده؛ الان شما حرکت ندادید هم ندادید، اشکال ندارد، چون بین ماها این کار معمول نیست؛ آن زمان، آن [کار] از روی همین اظهار علاقه و اظهار ارادت و اظهار مسکنت [بوده].[۷] که البته به نظر می رسد مقصود ایشان حرکت به شکل متعارف در زمان ماست که چندان زیبا نیست؛ اما با تفسیری که بیان شد، این ظاهر نازیبا اصلاً مطلوب نیست و آنچه در روایات فرمودند، حرکت در آسمان در حال دعا است.

یک نکته در تفسیر این دعا از بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۹ رجب ۱۴۲۸ (مصادف با ۱۲ مرداد ۱۳۸۶) بیان فرمودند، وجود دارد که شایان ذکر است و آن بحث گرفتن ریش در دست است که چگونه برای بانوان یا افراد فاقد ریش انجام شود.

ایشان در این راستا فرمودند: حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار؛ دعای مهمّ من این است که این ریش سفید من را که «شِیبه» یعنی ریش سفید، بر آتش حرام کنی. ... اینهایی هم که ریششان سفید است بگویند «حَرِّم شَیبَتی» ایرادی ندارد.

شماها که ریشهایتان مشکی است، یا خانمها هم که ریش ندارند، میتوانند بگویند: حَرِّم وَجهی عَلَی النّار؛ صورتم را بر آتش [حرام کن]. محاسنشان را یا چانه‌شان را بگیرند؛ چون این گرفتنِ چانه و گرفتنِ محاسن یک نوع خواهش است؛ شما هم در فارسی مثلاً گاهی میگویید این کار را بکن، [بعد] آدم دست را به ریشش میگیرد، این خواهش است؛ این همان کاری است که در فارسی هست.

این در مشهدی‌ها هست، نمیدانم جای دیگر هم هست یا نه؛ میگویند: «آقا بالا غیرتاً»؛ یعنی یک کاری را که میخواهد انجام بگیرد یا انجام نگیرد، التماس که میخواهد بکند، دستش را به ریشش میگیرد. این همان کار است؛ دست به ریش که میگیرید، همان عمل است.

یعنی عرض میکنید پروردگارا! خواهش میکنم «حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار» این ریش سفید من را بر آتش حرام کن؛ لذا شماها که ریشهایتان مشکی است، می گویید این ریش مشکی من را، یا خانمها که ریش ندارند می گویند این صورت من را بر آتش حرام کن؛ یعنی مرا به آتش نینداز.

منابع:

مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق.

مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، زاد المعاد - مفتاح الجنان، موسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۲۳ق.

صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی - ایران ؛ قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۴ ق.

حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، ۱۴۱۳ ق.

شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، ۱۴۰۹ ق.

کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ق.

طبری آملی صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامة، بعثت - ایران ؛ قم، چاپ: اول، ۱۴۱۳ق.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۵۱۸۰۹

پی نوشت ها:

[۱] . صفار، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج‏۱، ص ۲۱۸.

[۲] . حر عاملی، وسائل الشیعة، ج‏۷، ص: ۴۸.

[۳] . کلینی، الکافی، ج‏۲، ص: ۴۸۱.

[۴] . حمیری، قرب الإسناد، ص ۴۵؛ طبری آملی، دلائل الإمامة، ص ۲۵۱؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج‏۴۵، ص: ۴۲.

[۵] . ابن طاووس، الإقبال بالأعمال الحسنة، ج‏۳ ؛ ص۲۱۱.

[۶] . مجلسی، زاد المعاد - مفتاح الجنان ؛ ص۱۶.

[۷] . بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۹ رجب ۱۴۲۸ (مصادف با ۱۲ مرداد ۱۳۸۶).

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha