دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
کد خبر: 238673
۱ خرداد ۱۳۸۹ - ۲۲:۵۴

سومين نشست از دوره دوم نشست‌های عاشوراپژوهی «چهل منزل تا اربعين» با عنوان «کارنامه عاشوراپژوهی» از سوی مركز مطالعات راهبردی خيمه، در سالن شهید فهمیده قم برگزار شد.

به گزارش مرکز خبر حوزه، یکی از پژوهشگران با بیان اینکه درباره گاندی در تمام دنیا کتاب نوشته شده است و حتی یکی از بزرگان حوزه درباره وی کتاب نوشته است؛ تصریح کرد: «حضرت امیرالمومنین و امام حسین(علیهما‌السلام) الگوی فرا‌مذهبی و فرا‌دینی هستند که متعلق به بشریت می‌باشند و می‌توانند در تمام دنیا و حتی دانشگاهها مطرح شوند و این از الطاف خداوند به شیعه است، ولی این دو امام همام به دنیا معرفی نشده اند.

اسفندیاری گفت: «امیرالمومنین فرموده اند که دو نفر در مورد من سقوط کرده اند؛ کسی که دوستدار من است، ولی غلو می کند و کسی که مخالف من است و در مخالفت افراط می‌کند.»

این پژوهشگر دینی اذعان داشت: پرونده حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام به اندازه‌ای درخشان است که اصلا احتیاج به غلو ندارند.

وی با اشاره به اینکه عاشورا دو بعد حماسی و تراژدی دارد که باید به هر دو توجه شود؛ بیان داشت: بعد حماسی عاشورا این است که امام حسین(علیه‌السلام) به تنهایی در برابر حکومت می ایستد و می‌فرمایند «کسی مانند من با کسی مثل یزید بیعت نمی‌کند» و یا «مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است».

اسفندیاری در خصوص بعد دوم این واقعه تصریح کرد: کدام تراژدی بالاتر از اینکه بعد از ۵۰ سال از رحلت حضرت محمد‌(صلی‌الله علیه و اله وسلم) امام حسین(علیه‌السلام) را که مورد علاقه ایشان بودند به شهادت رساندند و سر مبارک آن حضرت را  بر نیزه کردند و تمام خانواده ایشان را به اسارت گرفتند.

سخنران این نشست خاطرنشان کرد: ظلمی که به امام حسین(علیه‌السلام) و خانواده آن حضرت شد در هیچ جای دنیا سابقه ندارد و نه تنها شیعه، بلکه اهل سنت هم برای ایشان می‌گریند.

وی ادامه داد: هر چند در گذشته منتقدان و متأخران به بعد حماسی و سیاسی توجه نمی کردند و به بعد عاطفی و تراژدی عاشورا بیشتر توجه می شد و گفتمان شیعه را عاطفی قلمداد می‌کردند نه حماسی؛ اما اکنون نگاه‌ها فرق کرده است.

اسفندیاری با اشاره به اینکه تا هشت سال پیش حدودا پنج هزار کتاب درباره امام حسین(علیه‌السلام) به فارسی و عربی نوشته شده بود، افزود: از قرن اول تا پنجم یعنی عصر متقدمان ۲ کتاب مستقل و از قرن ششم تا دهم یعنی در زمان متاخران ۵ کتاب مستقل داشتیم و بقیه کتابها از قرن یازدهم به بعد نوشته شد که این خود جای بحث دارد.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha