سرویس علمی فرهنگی مرکز خبر حوزه بر این اساس گفتاری از مقام معظمرهبری را در این زمینه منعکس میکند.
ما اگر ضعیف عمل کنیم،بد عمل کنیم، ... نتوانیم اخلاق اسلامی را در جامعه رایج کنیم،نتوانیم روابط انسانها را بهصورت مطلوبی استقرار بخشیم، قضاوت دنیا این خواهد شد که اسلام نتوانست.
میبینید که این مسئولیت فقط بر عهده ماست، بر عهده علمای کشورهای دیگر که با نظامهای دیگر زندگی میکنند نیست، این مخصوص ماست.
داستانی را نقل میکنم از مولوی که داستانی سمبولیک و رمزی است و من هروقت این داستان یادم میآید به خودم میلرزم و به خدا پناه میبرم. مولوی نقل میکند و میگوید:
در شهری که هم مسلمان و هم مسیحی ها در آن زندگی میکردند،مؤذن بد صدایی وارد محله مسلمانها شد و چند وعده اذان گفت. خیلی اذان را بد میگفت. یک روز یک مرد نصرانی از محله دیگر به محله مسلمانها آمد و گفت:این مؤذن شما کجاست؟ گفتند:چکارش داری؟ گفت: میخواهم از او تشکر کنم که یک مشکل بزرگ مارا حل کرد. و راهنماییاش کردند، مؤذن را پیدا کرد و بنا کرد به تشکر از مؤذن؛ او گفت: چرا از من تشکر میکنی؟ گفت:تو حقی بر گردن من داری که هیچکس چنین حقی بر گردن من ندارد و جریان از این قرار است که من دختر جوانی در خانه دارم، مدتی بود این دختر جوان محبت اسلام در دلش افتاده بود و تمایل به مسلمانی داشت. هرکاری میکردیم به کلیسا بیاید، نمیآمد و در مراسم ما شرکت نمیکرد. به عقاید ما بیاعتنایی میکرد. ما عاجز شدهبودیم که چه بکنیم. خلاصه در کار این دختر درماندیم. دو سه روز پیش که تو اذان گفتی صدای تو را این دختر شنید و گفت: این چیست؟ این صدای گریه از کجاست؟ گفتیم: اذان مسلمانهاست. از آن لحظه به بعد ما راحت شدیم و به کلی محبت اسلام از دل این دختر رفت و اکنون هم برگشته است و دارد زندگی عادی خودش را میکند و میآید کلیسا و مراسم را انجام میدهد. ما این را مدیون تو هستیم،تو بودی که دختر ما را به ما برگرداندی.
بارها به خودم و دوستانم گفتهام ما آن مؤذن بدصدا نباشیم که عشق اسلام را در دل ها فرو بنشانیم و به استفهام عظیمی که در دنیا برای معرفت اسلام به وجود آمده است با منکر و زشتی پاسخ بدهیم. این وظیفه ماست. چه کسی در دنیا چنین مسئولیتی دارد؟
منبع: نیسم هدایت