به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام والمسلمین رمضانی در خطبه های نماز جمعه این هفته به ادامه بحث هفته گذشته خود در مورد اصول حقوق بشر اسلامی پرداخت و به دو دصل دیگر از اصول حقوق بشر اسلامی اشاره کرد:
مختار و مرید بودن انسان
وی در این باره گفت که یکی از اصول حقوق بشر اسلامی توجه به اراده و اختیار انسان است به این معنا که انسان ها برای رسیدن به کمالات خود باید از این موهبت تکوینی الهی برخوردار باشند و هیچ کس حق ندارد اراده و اختیار آدمیان را تضعیف و یا منکوب نماید؛ بلکه هر کسی باید در جهت سیری مقدس، از این اراده بهره جوید و آن را تقویت نماید.
خطیب جمعه هامبورگ گفت: آنچه که انسان را از حیوان متمایز می کند، اراده و اختیار او است که انسان باید با برنامه و قانونی مناسب و با استفاده از این اراده و اختیار، هویت انسانی خود را سازمان دهد. البته ظهور این اراده در جائی به ظهور می رسد که انسان با توجه به شأن و جایگاه خود، مسیری را انتخاب کند که او را به مقصد و کمال میرساند.
اصل زندگی اجتماعی
رمضانی در ادامه سخنان خود به زندگی اجتماعی به عنوان یکی دیگر از اصول حقوق بشر اسلامی اشاره کرد و گفت: زندگی جمعی و اجتماعی برای انسان یک امر ضروری است، البته نه به این معنا که انسانیت انسان فقط محصول زندگی اجتماعی است، به گونهای که انسان بیرون از اجتماع، انسان نباشد (همانطور که برخی از صاحبان نظریهی اصالة الاجتماع مانند دورکیم بر این باورند) ، بلکه مقصود از اجتماعی بودن انسان آن است که انسان برای ادامه حیات خود به زندگی اجتماعی نیازمند است و در این فضای زندگی اجتماعی است که بر سر دو راهی قرار می گیرد و باید به عنوان یک انتخاب گر، حق را انتخاب و خود را به کمال لازم برساند.
وی افزود: نمونهای از این اجتماعی بودن در مسئله تعلیم و تربیت و فعالیتهای علمی، فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نمودار است که این امور، فقط در ظرف جامعه تحقق مییابند. انسانها برای رسیدن به رشد در این ابعاد باید از تجربیات گذشتگان بهره گیرند و آن مسیر را ادامه دهند تا مراحل رشد خود را تکمیل سازند. اگر چنین ارتباطی در حوزههای مختلف علمی و دانش تجربی و تجربیات عملی میان انسانهای گذشته و حال، و یا تعامل میان انسانها با تعدد فرهنگها و زبانها وجود نداشته باشد، انسانها این رشدها را سپری نخواهند کرد. بنابراین بخش عمده ای از کمالات مادی و معنوی انسان در زندگی اجتماعی تعریف شده است. به همین دلیل اسلام برای این بخش از روابط بشری احکام فراوانی را مورد تاکید قرار داده تا جوامع بشری به این کمالات جمعی نائل شوند. اسلام دو نوع وظیفه بر عهده انسان مومن قرار داده است: وظائف فردی و وظائف اجتماعی و برای هر کدام قوانین خاص وضع گردیده تا انسانها با پیروی از قانون الهی در مسیر سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت قرار گیرند.
نقش قانون در اجتماع
خطیب جمعه هامبورگ افزود: این مطلب نیز بسیار روشن است که در زندگی جمعی برای جلوگیری از تضییع حقوق افراد و دستیابی همه افراد به حقوق خود، قوانینی وضع میشود تا جلوی هر نوع هرج و مرجی گرفته شود. ضرورت چنین قانونی نزد همگان پذیرفته شد و پایبندی به قانون هم از هر جهت مورد تاکید قرار گرفته است و حتی در کشورهایی که آزادی فردی را با مبنای لیبرالیسم پذیرفته اند، این شرط قرار داده شده که نباید این آزادی، به فرد و یا گروهی آسیب برساند. در حقیقت آزادی از قانون در هیچ جا پذیرفته نشده و هیچ کس نمیتواند خود را در برابر قانون مسئول نداند. بلکه در همان قانون، ضمن آنکه به فرد آزادی داده شد، اما تکلیف و وظیفهای هم به او سپرده شده است. بنابراین اصل تلازم میان حق و تکلیف، چه در قانون فردی و چه قانون اجتماعی پذیرفته شده است؛ زیرا در هر جا حقی وجود دارد، بدون شک تکلیفی نیز لحاظ شده است.
وی افزود: هر چه باور و تعهد نسبت به رعایت قوانین توسعه یابد، آرامش و امنیت در جامعه افزایش خواهد یافت. همچنین در صورتی که حاکمیت نیز نسبت به حقوق تک تک افراد ملتها پایبند باشد و تلاش کند به کسی ظلمی نشود، همه این امور باعث میگردد که عدالت اجتماعی به شکل مناسبی در جامعه تحقق پیدا کند و افراد جامعه نیز خود را موظف میبینند ضمن احترام به حقوق دیگران، از آزادیهای قانونی به بهترین شکل استفاده کنند. در نتیجه با رعایت معیارها و حفظ حریم مرزهای حقوقی و اجتماعی، امور جامعه سامان مییابد.