به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، یکی از روزهای مهم و تاریخی روزشمار انقلاب مردمی بحرین، هفدهم فوریه 2011 است. روزی که سپیده دم آن در میدان اللؤلؤ رنگ خون به خود گرفت؛ میدانی که مردم آرزوها و خواسته های خود را در آن گسترده بودند و خونی که نقشه اوضاع بحرین را تغییر داد و خون چهار شهید و بیش از هفتاد مجروح، اوضاع کشور و انقلاب را به سمت و سوی جدیدی هدایت کرد.
در منبر نماز جمعه 18 فوریه یعنی یک روز پس از قتل عام مردم، شیخ عیسی قاسم به عنوان بزرگ ترین مرجع سیاسی مردم بحرین، فریاد «هیهات منا الذله» سر داد و پس از او بود که خیل جمعیت نمارگزار نیز این شعار را سر دادند و نظام بحرین و کشتار های او را محکوم کردند.
پس از آن نیروهای انقلابی جنایت آل خلیفه را محکوم کردند و مردم را به پایداری دعوت کردند و علاوه بر آن سه نیروی انقلابی جریان الوفاء، جنبش حق و جنبش احرار البحرین به سرعت تشکیل جلسه دادند و ائتلافی به نام "ائتلاف برای جمهوریت" تشکیل شد که در هفتم مارس همان سال به عنوان واکنشی به سرکوب های نظام اعلام کرد که ما باید برای سرنگونی نظام متحد شویم.
اما اقدام جمعیت الوفاق این بود که عضویت خود را در پارلمان لغو کرد و نزار البحارنة از وزارت امور خارجه و مجید العلوی از وزارت کار و تعدادی از اعضای مجلس مشورتی و مسؤولان تعدادی از مؤسسات استعفا دادند و شیخ علی سلمان نیز کشتار مردم را به شدت محکوم کرد.
آن روزها در بحرین روزهایی غیر عادی بود و بیش از 250 خودروی نظامی زره پوش به خیابان ها آمده بودند و منطقه را به شدت محاصره کرده بودند که تا کنون نیز در محاصره است. همچنین تانگ ها به خیابان ها آمدند و سخن اول ژنرال کریه ارتش این بود که روش نظام در برخورد با خواسته های مردمی استفاده از خشونت است.
در آن روزها بود که شهید خضیر الحجی 53 ساله با اسلحه ساچمه ای کشته شد در حالی که استفاده از این سلاح در قوانین بین المللی ممنوع است و پیکر وی با گلوله های ساچمه ای متلاشی شد. علاوه بر این شهید محمد ابو تاکی 23 ساله با همین سلاح به شهادت رسید. اما شهید علی المؤمن 22 ساله در نزدیکی میدان اللؤلؤ با شلیک گلوله به شهادت رسید و پیکر او را تکه تکه کردند تا اینکه جان داد. مزدوران نظام بحرین حتی از متلاشی کردن سر شهید عیسی عبدالحسین 60 ساله در نزدیکی بیمارستان السلمانیه شرم نکردند.
نظام بحرین می خواست با استفاده از شمشیر، خواسته هایی را از دل مردم حذف کند که محکم تر شد و می خواست شجاعت مردم را از بین ببرد که بیشتر شد و آرزو داشت که ارتش بتواند اراده مردم را بشکند، اما این اراده مردم بود که طغیان ارتش را درهم شکست و مردم همچنان در خیابان ها ماندند و با شجاعت به تحصن خود ادامه دادند.
نظام بحرین تا کنون از هیچ ظلمی در حق مردم کوتاهی نکرده و حتی از حمله به بیمارستان ها و پزشکان و حتی بازداشت آنها و امنیتی کردن بیمارستان سلمانیه نیز ابایی نداشت. چرا که این فزونی شهدا و مجروحان میدان اللؤلؤ به نوعی باعث شد تحصن مردم به بیمارستان سلمانیه نیز کشیده شود و برخی از شهدا نیز در این بیمارستان که بزرک رین بیمارستان بحرین است به شهادت رسیدند و فضای آن به بوی خون شهدا آغشته شده بود.
پس 17 فوریه فقط تاریخ مصیبت نیست بلکه تاریخ واقعیتی جدید نزد مردم بحرین است که شعار اصلاحات آنها به شعار سرنگونی نظام تبدیل شد؛ چرا که این مردم دیگر نمی توانستند نظامی را که این جنایت های دینی و انسانی و قانونی را مرتکب شده تحمل کنند.
و هفدهم فوریه همچنان به عنوان بزرگ ترین شکایت تاریخی ملت بحرین در برابر دادگاه تاریخ علیه نظام سرکش و ستمگر بحرین باقی خواهد ماند؛ نظامی که هنوز هم به فساد در زمین مشغول است و فرهنگ و بشریت را نابود می کند و این مطلبی بود که در همه پرسی مردمی نوامبر 2014 از آن پرده برداشته شد و معلوم شد که اکثریت مردم خواستار تعیین سرنوشت خویش به دست خود و انتخاب نظام دلخواه خود بنابر قوانین بین الملل بودند.