به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، کتاب حاضر، با طرح موضوع ظاهرگرايي در فهم قرآن و مروري اجمالي بر نمودهاي آن در جريانهاي مختلف، به بررسي مباني و روشهاي آنها در فهم قرآن ميپردازد.
«ظاهرگرايي» و «تأويلگرايي» دو گرايش عمده در فهم متون مقدس به ویژه قرآن و روايات هستند. اين دو گرايش به دور از افراط و تفریط، همواره برای فهم متون دینی در کنار هم جريان داشتهاند. بدون شک تأکيد بيش از حد بر يکي از آن ها به افراط يا تفريط در يک گرايش ميانجامد و آسيب هاي بسیاري را در پي خواهد داشت؛ چنانکه هر زمان تندی یا کندی در این دو گرایش صورت گرفته، پيامدهاي ناگوار آن، جوامع اسلامي را به رنج و تعب بسیار دچار کرده است. بنابراین اعتدال در بهره مندی از این دو گرایش برای فهم قرآن و احادیث بسیار ضروری است.
حالت ميانه و معتدل ظاهرگرايي آن است که معناي ظاهري، پايۀ رسيدن به مقصود متن قرار گيرد؛ بدون آن که بيش از حد بر آن تأکيد شود. اين حالت را مي توان ظاهرگرايي نرم يا انعطافپذير ناميد. حالت افراط ظاهرگرايي آن است که معناي ظاهري را مساوي مقصود متن پنداشته و هيچ گونه عدولي را از آن روا ندانست؛ اين حالت را ميتوان ظاهرگرايي خشک يا انعطافناپذير گفت. نمودهايي از اين حالت را در مذاهب و جريان هاي فکري مختلف نظير اصحاب حديث، ظاهريه، سلفيه، اخباريان و مکتب تفکيک ميتوان مشاهده کرد؛ همچنان که نمودهايي از حالت افراط تأويلگرايي در برخي مذاهب و جريانهاي غلات، باطنيه، فلاسفه، صوفيه و تفسيرهاي جديد عصري، علمي، ماترياليستي و ... قابل مشاهده است. ضمناً کتاب یاد شده از سوی انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب به چاپ رسیده است.