حجت الاسلام والمسلمین حمید رحیمی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری«حوزه» در تهران، با تاکید بر نقش مدیریت حوزه و سازمان اوقاف در احیاء موقوفات و شفاف سازی درآمدهای حاصله از آن، استقلال مالی حوزه ها را عامل مهمی در ترویج و نشر معارف اهل بیت(ع) در عرصه بین المللی دانسته و گفت: مردم همواره از طریق موقوفات، حوزه های علمیه را از قدیم الایام تا کنون مورد حمایت های معنوی و مالی خویش قرار داده اند و باید قدردان این نعمات گرانقدر خداوند متعال باشیم.
آنچه در پی می آید حاصل این گفتگوست:
به نظر شما چرا مسئلهی وقف در متون دینی نسبت به سایر ابواب فقهی کمتر مورد توجه واقع شده است؟
همان طور که می دانید وقف به عنوان یکی از مباحث فقهی در متون دینی ما مطرح است. ولی از جهت حجم و پردازشِ بحث، خیلی محدود کار شده است. به نظر من این محدودیت ریشه در مسائل متعدد دارد. البته منظورم این نیست که فقها به آن نپرداخته اند، بلکه به خود موضوع وقف در جامعه بطور خیلی مختصر توجه شده است. شاید یک دلیل این باشد که آیهی صریحی دربارهی وقف در قرآن نداریم، الّا بصورت تلویحی، و حضرات فقها از آن برای تحقق وقف در جامعه برداشت هایی داشته اند. گر چه از زمان اهل بیت(ع) وقف به عنوان سنت ایشان وجود داشت. مثلاً حضرت علی(ع) باغات مختلفی را آباد می کردند و اکثراً و در مواقعی همگی آنها را در اختیار مردم قرار می دادند. هر چند که ظاهر این اقدام حضرت بصورت تبرعی بود، مثل بسیاری از وقف هایی که مردم بصورت تبرعی در اختیار دیگران قرار می دهند، در حالی که طبق قواعد فقهی اگر صیغهی وقف جاری نکنند و به اصطلاح فقهی آن عمل تبرعی، مصداق شرعی وقف نباشد و لکن نتیجه هر دو در عمل یکی است. علت دیگر در محدود شدن موضوع وقف در جامعه، عدم معرفی درست و اصولی آن به مردم بود. هم اکنون نیز وقف به معنای واقعی کلمه و آنچه که از وقف مورد تأیید اسلام است، در جامعهی ما مهجور و ناشناخته می باشد. اساساً هدف از وقف و مال وقف شده، برای بهبود امورات رفاهی و اجتماعی امت دینی است، منتهی متأسفانه فرهنگی که لازم بود در جامعه بسترسازی بشود و مردم را بصورت هدفمند درباره اهداف وقف آگاه سازد، انجام نشده است.
چرا هدفمندسازی وقف در جامعه به طور مطلوب صورت نگرفته است؟
چون اهمیت وقف برای مسئولین و به تبع آن برای مردم به خوبی تبیین نگردید و این یکی از بزرگترین اشتباهات جامعه دینی و متولیان موقوفات است. فقهای ما آن اندازه که در باب خمس و زکات وارد شدند و بحث آن را پیگیری کردند، نسبت به وقف این گونه کار نکردند. و به خاطر عدم هدفمندی مناسب در وقف های انجام شده با اولویت حوزه های علمیه، بیشتر شاهد هستیم که گرایش مردم به وقف با اولویت حسینیه ها و امام زاده ها صورت می گیرد. البته این نوع وقف به خودی خود بسیار مورد توجه و پسندیده است و در واقع حب مردم به اهل بیت(ع) را نشان می دهد، همچنین آگاهی مردم از رسالت حوزه های علمیه، آنان را متوجه اهمیت وقف نسبت به حوزه ها می کند و حوزه های علمیه و روحانیت که متولی اعتقادات مردم هستند خواهند توانست اهداف عالی اسلام را در سطح کشور و در عرصه بین الملل پیاده کنند.
برای آگاه سازی و تشویق به وقف چگونه باید عمل کرد؟
هدفمندی وقف در بین مردم نیاز به کار فرهنگی با مهارت تبلیغی بالا، تبیین درست و نهایتاً فرهنگ سازی دارد. همان گونه که درباره مدرسه سازان خیّر کار فرهنگی و تبلیغ مناسب انجام می شود و تقریباً تبدیل به یک فرهنگ مدرسه سازی شده است، در اینجا نیز باید به این صورت اقدام شود. و لکن متاسفانه در این زمینه کوتاهی شده است و علت آن نبود متولی مشخص برای پیگیری این مسئله می باشد و لذا نداشتن ساختار تشکیلاتی منسجم در این راستا، یکی دیگر از دلایل مهجور ماندن وقف در جامعه است.
به نظر من راه حلِ برداشتنِ موانعِ احیاء موقوفات و ترویج فرهنگ وقف باید از طریق بزرگان حوزه، شخصیت ها و رجال مورد قبول مردم پیگیری و در این مورد چاره اندیشی اساسی شود. بدون تردید نظرات مراجع تقلید و علما در این باره قطعاً تأثیرگذار خواهد بود.
لذا اگر قائل به فرهنگ سازی درست و اصولی دربارهی وقف باشیم، باید گذر زمان را نیز در نظر بگیریم. به جهت این که این قیبل کارهای فرهنگی که جزو اعتقادات دینی مردم است با شتاب زدگی و بی تدبیری پیش نخواهد رفت. به خلاف مسائل مالی شرعی دیگر مثل خمس، که در وقت شرعی اش باید پرداخت شود و عدم توجه به آن عقوبتی دارد که اثرش را سریع در زندگی نشان می دهد و موجب می شود مال شخص بر او حرام شود، اما وقف تبرع محض است و بسیار متفاوت از اینگونه مسائل می باشد.
معمولاً افراد خاصی اقدام به وقف می کنند، چرا عامه مردم با وقف زیاد مأنوس نیستند؟
به دلیل اینکه وقف، عملی تبرعی و البته مورد تاکید اسلام و ائمه(ع) می باشد و ثمرات وقف بیشتر در جهت استفاده برای امورات رفاهی و اجتماعی است. بنا بر این وقف، در ظاهر اقدامی داوطلبانه برای دل کندن از ثروت است و اگر کسی با اعتقاد کامل این کار را انجام دهد یقیناً در دنیا و آخرت اسباب خیرات و برکات را برای خویش فراهم کرده است. در هر حال در خود وقف کردن، معمولاً در افراد انگیزهی قوی برای اینکار نیست. مگر اینکه واقف در یک خانوادهی مؤمن و متدین تربیت یافته باشد، و یا به واسطهی هم نشینی با علماء و صلحاء این انگیزه برایش ایجاد شده است و نمونه های این افراد هم کم نبوده و نیستند. کما اینکه مرحوم جناب آقای سادات اخوی واقف مجتمع های آموزشی و نیز حوزه علمیهی امام حسین(ع) این گونه بودند. علاوه بر این که حوزه علمیهی امام حسین(ع) دارای محیطی بزرگ و مناسب می باشد، فضای مجتمع های آموزشی نیز حدود 700 متر می باشد، که همگی برای تحصیل طلاب و دانش آموزان و توسعه و ترویج علوم دینی و علمی وقف شده است.
همه این موقوفات از طرف کسی صورت گرفته که شاید به لحاظ ظاهری مذهبی به نظر نیاید، اما فکر سالم و هم نشینی با علماء و دغدغه ای که برای توسعهی حوزه علمیه سازی و ترویج معارف دینی شیعه برای او ایجاد شده بود، باعث گردید در وقف این زمین های وسیع، محوریت را حوزه علمیه قرار دهد و در وقف نامه تأکید کرده، افرادی در این مکان ها به تحصیل بپردازند که علاوه بر اینکه طبق تربیت دینی، مهذب و مجهز به علوم شده اند، مبلّغ فرهنگ اسلام و گسترش معارف دینی باشند.
پیشنهاد شما برای پیگیری مؤثر جهت احیاء موقوفات حوزوی با هدف استقلال مالی و توسعهی مدارس علمیه در سطح کشور چیست؟
به نظر من علمایی که مورد تأیید مردم هستند و در جامعه مقبولیت بالایی دارند، به راحتی می توانند در مسئله مهمی مثل وقف ورودی سازنده و هدایت گر داشته باشد و در کنار این باید مجموعه ای بصورت تشکیلات اداری-قضائی پیگیر احیاء موقوفات باشد و در بهره برداری و استفاده صحیح از موقوفات برنامه ریزی کنند. و در همین راستا ضروری است مرکز مدیریت حوزه های علمیه کشور، معاونت ویژه وقف جهت پیگیری مسائل موقوفات حوزه های سراسر کشور ایجاد نماید.
بنده در منطقه لواسانات حوزه علمیه ای را سراغ دارم که باغات بسیار زیادی برای آن وقف شده است و لکن بستگان و اقوام واقف با سوء استفاده از بی توجهی نهادهای مسئول اقدام به تصرف نامشروع اکثر این باغات کرده و از اختیار حوزه علمیه خارج و مورد استفاده خود قرار داده اند.
دلیل تصرف زمین های وقفی توسط افراد متخلف را در چه می دانید؟ مگر اداره اوقاف رسیدگی نمی کند؟
یک دلیل آن نداشتن متولی معین و نبود ساختار تشکیلاتی برای پیگیری این امور است. مسئولین حوزه باید به صورت جدی تر پیگیر احیاء و درآمد حاصله از موقوفات متعلق به حوزه ها باشند. به طور مثال پیگیری کنند که آیا از درآمد موقوفات که در اختیار متولی و یا ناظر وقف قرار دارد، حق طلبه و هزینه های جاری مدارس علمیه پرداخت می شود، یا نه؟ و اگر پرداخت نمی شود که در اکثر موارد این گونه است، مسئولین و متولیان امر را بازخواست کنند. متاسفانه گاهی هزینه های مدارس علمیه و طلاب که توسط واقف به صراحت اعلام شده است از محل درآمد موقوفات باید تأمین گردد، از طرف متولی پرداخت نمی شود.
چرا فرهنگ وقف در جامعه توسعه نیافته است؟
بدون تردید علما، مرکز مدیریت و اداره اوقاف باید برای این مسئله چاره اندیشی کنند. بنده نسبت به سست شدن انگیزه ها درباره وقف هشدار می دهم و برای آن هم دلیل دارم. البته این سست شدن به هیچ عنوان به این معنی نیست که مردم در عقاید دینی نیز دچار تزلزل و سستی شده اند. منظور ما از این عنوان بی اعتمادی مردم نسبت به بهره برداری مناسب از موقوفات است.
وقتی مردم مشاهده کنند عده ای به موقوفات دست درازی کرده و به راحتی آن را غصب و مورد سوء استفاده قرار می دهند و کسی هم پیگیر برخورد با متخلف نیست، دچار تناقض و تردید می شوند.
نگاه مادی و تجاری متولیان موقوفات نیز بازتاب خوبی در سطح جامعه ندارد و چنین اقداماتی ضدفرهنگ و مخالف مصالح اسلامی است، چرا که مردم ما همان طور که این زمین ها را برای احداث مراکز گسترش معارف دینی وقف کرده اند، برای تأمین هزینه ها باز هم جلو می آیند و کمک می کنند. چون همین مردم بودند که حوزه های علمیه را از قدیم الایام تا کنون یاری کرده اند و همین مردم بودند که انقلاب را همراهی کردند تا حکومت اسلامی در این کشور پا بگیرد.
با توجه به مطالبی که گفتید جای خالی رسانه ملی در فرهنگ سازی صحیح وقف احساس می شود. به نظر شما رسانه ملی در این خصوص نمی توانست به یاری حوزه علمیه و اداره اوقاف بیاید؟
بنده در این باره صدا و سیما را مقصر نمی دانم، گر چه آنها هم وظیفه ای به عهده شان است ولکن رسانهی ملی منعکس کنندهی دیدگاه هاست. ممکن است صدا و سیما به مناسبت هفته وقف مستندی هم با موضوع وقف تولید و پخش کنند، ولی متولی اصلی وقف، رسانه ملی نیست، بلکه متولی اصلی علما، مرکز مدیریت و اداره اوقاف می باشند. و این بزرگان حوزه هستند که باید از صدا و سیما بخواهند که با تولید فیلم و مستند آنها را در احیاء موقوفات و فرهنگ سازی صحیح وقف یاری کند.
به عنوان سؤال آخر، چشم انداز موقوفات و سرنوشت وقف را در کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
با توجه به مطالبی که عرض کردم، نگاه بنده نسبت به آیندهی رشدِ وقف مثبت نیست و با توجه به شرایط موجود امید چندانی به احیاء موقوفات نداریم. مگر اینکه فرهنگ سازی هدفمند وقف، استفاده صحیح از آن و رعایت امانت داری در دستور کار مسئولین قرار بگیرد و چنانکه روند فعلی اصلاح نگردد به مرور زمان این تعداد موقوفاتی هم که شناسایی شده، مورد تعرض قرار گرفته و با تغییر کاربری از هدف اصلی که واقف بنایش را بر آن گذاشته بود، خارج خواهد شد. در حالی که اگر مرکز مدیریت و مراجع تقلید و علماء با جدیت و قاطعیت مسائل مربوط به وقف را پیگیری و مشکلات آن را حل و فصل کنند، به گونه ای که مردم شاهد اثرات مثبت و مفید این پیگیری ها باشند، نتیجه این می شود که مردم با نشاطی بیشتر و با گشاده دستی انگیزه قوی برای وقف پیدا کنند تا إن شاءالله به مرور زمان مسئله وقف هم برای حوزه های علمیه و هم برای مراکز دیگر بصورت یک فرهنگ دینی و اسلامی در جامعه نهادینه شود.
انتهای پیام