سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری«حوزه»، در راستای معرفی علمای شیعه و آثار آن ها، زندگینامه عالمی از سدۀ یازدهم هجری به نام علاءالدین سید حسین بن رفیع الدین معروف به سلطان العلماء یا خلیفه سلطان را منتشر می کند.
علاءالدین سید حسین بن رفیع الدین یکی از سادات و فقهای شهیر عصر شاه عباس اول بود. نسب وی از جانب پدر با ۲۹ واسطه به حضرت علی بن الحسین علیه السلام می رسد.
از جانب مادر از سادات شهرستان بود. اسلاف پدری خلیفه سلطان پیوسته از سادات مازندران بودند. اما پدرش رفیع الدین جزو سادات معروف اصفهان بود.
سید حسین معروف به خلیفه سلطان در سال ۱۰۰۱.ق و در شهر اصفهان متولد شد بسیاری از اسلاف وی از بزرگان مذهبی و سیاسی زمان های متفاوت بودند. اسلاف متأخر وی پیوسته به سادات خلیفه مشهور بودند.
جد او از علمای متبحّر زمان خود بود و پدرش رفیع الدین “الحق” به وفور فضل و کمال ، سلامت نفس و حقانیت و خیراندیشی معروف بود. او بعد از وفات قاضی سلطان که منصب صدارت داشت در سال ۱۰۲۶.ق از طرف عباس اول به منصب مزبور منصوب شد و مستقلاً به امر صدارت پرداخت و رتبه مصاهرت و مهرداری توقیعات مبارکه حضرات چهارده معصوم که به میرزا رضی تعلق داشت به وی واگذار شد.
در مورد کیفیت رشد و نمو و تربیت خلیفه سلطان در ایام کودکی و نوجوانی اطلاعی در دست نیست، اما با توجه به اجداد گرانقدرش و نیز توصیفاتی که از خصوصیات وی به عمل آمده است می توان به دقت والدین او در تربیت وی پی برد.
* القاب
در مورد این که چرا به وی خلیفه سلطان می گفتند: اقوال مختلف است. نویسنده ای این انتساب را از آن جهت می داند که جدش امیر علاءالدین [جد پنجم او] از خلفای صوفی بر طریقت سلسله متصوفه صفویه بود. این نویسنده می نویسد.
او همچنین سلطان اصفهان [یعنی حاکم آنجا] شد. لذا علاءالدین خلیفه سلطان بود. این لقب به نوه اش امیر سید علی منتقل شد و همچنان در این خاندان تداوم یافت تا به علاءالدین حسین رسید.
سلطان العلماء و علاءالدین از القاب دیگر خلیفه سلطان بودند، ولی از اشتهار نسبتاً کمتری برخوردار بودند.
* تحصیل و تدریس
سلطان العلما نزد پدرش که از اعاظم علما بوده و حاج ملا محمود اصفهانی و مخصوصاً شیخ بهایی سال ها به تحصیل علوم معقول و منقول مشغول بود تا خود اهل تحقیق گشت. او در مسائل دینی و سیاسی و در امور مملکتی شمّی نیکو به خرج می داد.
نشیب و فراز زندگی گاهی خلیفه سلطان را که یک شخصیت علمی، مذهبی و سیاسی بود، گاهی به اوج و زمانی به تبعید کشانید. بعضی از علما و صاحب تراجم از کنار نام او سریع می گذرند گوئی به خلیفه سلطان با آن همه مقام، چندان دلخوشی ندارند.
خلیفه سلطان یکی از علمای بسیار معروف و دانشمند عصر خویش از فنون و علوم بهره کافی برده در قواعد اصول دین مبین در نهایت متانت و فطانت بود. او دانشمندی نیکو اخلاق شمرده می شد و خلاصه عمر خود را صرف مطالعه و مباحثه نمود. وی در فنون معقول و منقول سرآمد روزگار گردیده و در علم حساب مهارت کامل داشت.
او در فنون شاعری نیز خبره بود. نصرآبادی در تذکره خود چند رباعی از او نقل کرده که به خوبی گویای تبحر او در شاعری است. او به گونه ای در شعر و فن آن تبحر داشت که در زمره شاعران عصر خود محسوب می شد.
خلیفه سلطان نزد اساتید خود دروسی چون؛ حکمت، کلام و غیره را کسب نمود و از آنها اجازات نیز دریافت کرد. از اساتید مطرح وی می توان از شیخ بهائی، آقا حسین خوانساری، پدرش و... را نام برد.
خلیفه سلطان همان گونه که مراحل تحصیل را طی می نمود، مقداری از اوقات خود را به تدریس نیز اختصاص داده و از مدرّسان مشهور عصر خود نامیده می شد. نوشته اند که در درس او دو هزار نفر حاضر می شدند و هیچ منبر درسی در دوره حیات وی برپا نمی شد مگر آن که برای او نصب می گردید.
او تدریس المعالم و شرح اللمعه و مطالب کتبی را که خود، آنها را تصنیف نموده بود به عهده داشت.
وی طی تدریس خود شاگردان بسیاری را تربیت نمود که برخی از آنها مشهور گشتند. از زمره آنها می توان از افراد ذیل نام برد:
مولی خلیل قزوینی، میرزا عیسی والد صاحب الریاض، میرعبدالرزاق کاشانی، مولی ابوالخیر محمدتقی انصاری مجلسی صاحب بحارالانوار.
خلیفه سلطان به واسطه عنایت خاصی که به علم و علم آموزی داشت تعدادی مدارس عالی از خود به جای گذاشت. یکی از آن ها مدرسه ای در قزوین بود که خلیفه سلطان نام داشت.
او همچنین دارای کتاب خانه ای عالی بود که انواع کتاب ها در آن وجود داشت و مطالعه کنندگان از هر جانب به سوی او می آمدند.
او به انگیزه دانش طلبی و یا تمایلات مذهبی دست به یک سلسله مسافرت های طولانی زد: به مصر سفر کرد و با علمای قاهره و غیره همنشین شد. با پیشوای زیدی آنجا هم ملاقات کرد. دو مرتبه نیز به قسطنطنیه سفر کرد و در آنجا مناظراتی نیز با ابن معود المفتی انجام داد.
* تألیفات خلیفه سلطان
در تاریخ ایران تعداد وزرایی که آثار تألیفی و یا ترجمه ای از خود به جای گذاشته باشند، اندک هستند. در میان وزرای مزبور خواجه نصیرالدین طوسی وزیر هلاکوخان مغول، برجسته تر می نماید. اما از وزرای دوره صفویه که آثار مکتوب از خود به جای گذاشته باشند، خلیفه سلطان بیشتر چهره نموده است. اگر چه دوره صفویه شاهد تعدادی وزاری خوب و کاردان نظیر شیخعلی خان زنگنه بوده است اما هیچکدام همچون خلیفه سلطان عالم و دانشمند نبوده اند.
خلیفه سلطان آثار زیادی در زمینه های فقه، کلام، اصول و غیره از خود به جای گذاشت. به نظر می رسد که تألیفات او بیانگر نکات تازه و بدیعی در عصر خود بوده است. نویسنده اعیان الشیعه اسامی تألیفات او را ۲۵ عنوان نگاشته که البته تعداد اندکی از آنها اکنون موجود می باشد. عناوین تألیفات او به شرح ذیل می باشد:
* علم کلام
«حاشیه علی الحاشیه القدیمه الحلالیه علی الشرح الجدید التجرید»، «حاشیه علی معالم الاصول»، «حاشیه زبدۀ الاصول شیخ بهائی»، «حاشیه علی شرح المختصر العضدی».
* فقه
«حاشیه علی شرح اللمعه علی الطهاره»، «حاشیه علی مختلف العلامه»، «حاشیه علی قواعد العلامه»، «حاشیه علی الشرایع»، «رساله در آداب حج».
* حدیث
«حاشیه بر کافی»، «حاشیه بر بعضی ابواب الفقه»، «حاشیه بر تهذیب شیخ طوسی»، «حاشیه بر استبصار»، «حاشیه علی شرح الاربعین».
* ادعیه و اعمال «حاشیه بر مفتاح الفلاح».
* منطق «حاشیه بر شرح الشمسیه»، «حاشیه بر شرح المطالع».
* حساب «حاشیه بر خلاصه الحساب بهائی».
* اخلاق «توضیح الاخلاق نصیر طوسی به فارسی».
* مناظره و جدل «رساله مناظرات با شیخ ابی مسعود در قسطنطنیه».
* انواع علوم «رساله انموذج العلوم».
* شعر «دیوان شعر او به فارسی در حدود ده هزار بیت».
در میان آثار مزبور دو اثر مشهورتر از همه است و بسیاری از منابع بدان اشاره کرده اندکه اکنون نیز موجودند:
یکی «حاشیه علی معالم الاصول» است که متن آن عربی و در اصول فقه نگاشته شده است؛ دوم کتاب «حاشیه علی الروضۀ البهیۀ فی شرح اللمعۀ الدمشقیۀ» است. از کتاب نخست چاپ های متعددی انجام گرفته که اغلب آنها سنگی می باشد. یکی از این چاپ ها در الذریعه نیز معرفی شده است. از حاشیه مزبور نُسخ خطی متعددی در دست است که بیشترین آنها در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می شود. نسخه های خطی دیگر از این کتاب در کتابخانه های آستان مقدس حضرت معصومه سلام اله علیها، کتابخانه عمومی آیت الله گلپایگانی، کتابخانه مرعشی و کتابخانه الهیات دانشگاه مشهد نگهداری می شود.
کتاب دوم «حاشیه علی الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه» نیز مشهور است. این شرح با عناوین قوله علی الروضه البهیه شهید ثانی نگاشته شده است.
یکی از نسخ خطی این اثر در کتابخانه مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نگهداری می شود که ۲۵۶ صفحه دارد و به تاریخ ۱۰۷۷ ق نوشته شده است.
از نسخ خطی دیگر خلیفه سلطان که در همین کتابخانه نگهداری می شود، «حاشیه الخضری علی شرح التجرید» می باشد که کتابی عربی و در زمینه کلام است. این اثر ۶۴ صفحه است و تاریخ کتابت آن ۱۱۲۳ق. می باشد.
یکی دیگر از نسخ خطی خلیفه سلطان کتابی تحت عنوان «اُنموذج العلوم» است که در کتابخانه مذبور نگهداری می شود. این اثر در یک مجموعه به چاپ رسیده و در آن بیست مسئله و پاسخ آنها که قبلاً از طرف صاحب نظران مطرح شده بود، توسط خلیفه سلطان مجدداً طرح و به آنها پاسخ گفته است.
نسخه خطی دیگری که در این کتابخانه وجود دارد، اثری با نام «حاشیه شرح العضدی علی مختصر ابن الحاجب» بوده که در مورد اصول فقه و به عربی است.
* رحلت
خلیفه سلطان اواخر عمر نیز در پیشرفت اسلام مسافرت ها نمود. سرانجام در مراجعت از سفر قندهار در اشرف مازندران به سختی مریض شد و در سال 1064 جهان فانی را وداع گفت. جنازه او را به نجف اشرف برده و در کنار جد مطهرش خیرالاوصیاء به خاک سپردند. قبر او هم اکنون در داخل اتاق کوچکى در حرم علوی (ع) قرار دارد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت، با تلخیص و ویراست.