به گزارش خبرگزاری «حوزه» آنچه در ذیل می خوانیم نیم نگاهی به عملکرد هنر هفتم در معرفی الگوها و قهرمانان انقلاب اسلامی است.
عده ای سینما را تنها سرگرمی می دانند. نگاهی که ریشه اش در غرب است و هنر را صرفا برای هنر می خواهد. در این نوع تفکر تعداد تماشاگر و فروش در گیشه مهمترین عامل برای موفقیت است، اما این نگرش به هیچ وجه در دیدگاه اسلامی و انقلابی ما جایی ندارد، چون همانگونه که حضرت امام (ره) در ابتدای ورود به ایران تاکید داشتند، سینما ابزاری مهم است که نمی توان آن را نادیده گرفت به شرطی که از فحشا و بداخلاقی دور باشد. این توصیه را هم بارها مقام معظم رهبری در دیدارهای خود با سینماگران مورد توجه قرار داده است.
اما آنچه که در سینمای فعلی می بینیم، چیزی نیست که بخواهیم بابت آن ذوق زده شویم، هر چند در مقایسه با کشورهای صاحب سینما، هنری متعهد و اخلاقی داریم، اما این امتیاز نمی تواند دلیل توقف در دو دهه خیر باشد.
باید اذعان نمود، سینمای ما از اواسط دهه هفتاد رویکرد انقلابی خود را نسبت به دهه 60 فراموش کرده و بیشتر به سمت کارهای صرفا گیشه ای سوق پیدا کرده است.
وقتی این سکون را در سینما می بینیم، این سوال در ذهن به وجود می آید، چرا سینما به چنین معضلی گرفتار آمده است؟
مهمترین عاملی که انتظار می رود، بقای سینما را تضمین کند، وجود قهرمان است، همان اتفاقی که در سینمای آمریکا به شکل پوشالی انجام می شود، اما در سینمای ما سالهاست این نکته به فراموشی سپرده شده است، درصورتیکه در سینمای دهه شصت به وفور ما قهرمان و الگو داشتیم، اکثر آنها در شکل دفاع مقدسی و انقلابی ارائه می شدند، ولی دیگر چنین اتفاقاتی در سینما روی نمی دهد. این وضعیت نابسامان در شرایطی است که در کشور ما الگوهای فراوانی وجود دارد هر کدام می توانند قهرمان فیلم های ایرانی باشند که به اختصار به چند نمونه اشاره می شود.
*هنر هفتم برای ترویج اندیشه مطهری کاری نکرده است
هفته گذشته سالروز شهادت شهید مطهری بود. اندیشمندی که با تفکراتش، ثمرات بسیار خوبی برای انقلاب اسلامی فراهم کرد، اما فرهنگ و هنر ما تا چه حد وامدار اندیشه های این بزرگمرد است؟
آیا تنها نامگذاری روز معلم کفایت می کند تا ادعا کنیم در راه مطهری قدم برداشته ایم؟
درباره عظمت این فیلسوف شهید، تنها کافیست به اظهار نظرهای حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب مراجعه کنیم تا بدانیم مطهری چه عظمتی در اندیشه و اخلاق داشت. درباره این مرد بزرگ سریالی در تلویزیون ساخته شد که به لحاظ فنی بسیار ضعیف بود، همانند فیلم هایی چون «شور شیرین» و «به کبودی یاس». این تولیدات نه تنها تاثیراتی به همراه ندارند، بلکه سبب صدمه دیدن موضوع نیز می شوند. برای همین توصیه می شود به این حوزه با دقت نظر کامل ورود شود.
*قهرمانان بزرگ را فراموش کرده ایم
جدا از الگوهایی چون، مطهری، مفتح و طالقانی، در حوزه دفاع مقدس نیز سردارانی داریم که هر کدام در اوج جوانی توانستند نقشی تعیین کننده در جنگ ایفا کنند. برای مثال همت ها و جهان آرا ها در هشت سال دفاع مقدس کم نبودند، اما در کدام فیلم سینمایی مد نظر قرار گرفتند؟ جواب به این سوالات نشان می دهد ما در اوج قناعت چشم خود را به روی داشته هایمان بسته ایم و به نوعی تسلیم فرهنگ و قهرمان های پوشالی غرب شده ایم. ثبات این گفته را هم تنها با مراجعه به یک نوشت افزار کودکان می توانیم مشاهده کنیم، چون اکثر وسایلی که در این اماکن وجود دارد عکس های قهرمانهای خیالی چون «مرد عنکبوتی» و «سوپر من» را تبلیغ می کنند؟! اما ما در مقابل با این هجمه چه کار کرده ایم؟
متاسفانه همانند رفتارهای قبلی تنها به شکلی ظاهری با این هجمه مبارزه می کنیم، یعنی با نشان دادن اینکه چند مغازه را به بهانه فروش محصولات غیر ایرانی جریمه کرده یا بسته ایم، ادعای برخورد با این هجمه فرهنگی را داریم. رفتاری که در تقابل با ماهواره ها از خود نشان می دهیم. این رفتار هیچگاه ما را به سر منزل مقصود نمی رساند، چون در آن اندیشه جایی ندارد، درصورتیکه می شود با برنامه ریزی منسجم، شرایطی فراهم آورد تا ما مبلغ قهرمانان خود باشیم.
چند سال پیش یک شرکت تبلیغاتی، عکس شهدای جنگ را به روی تی شرت ها یا کلاه های جوانان چاپ کرد. این یک قدم خوب بود اتفاقا با استقبال جوانان مواجه شد، همچنین اشعاری فارسی که به جای کلمات انگلیسی به روی پیراهن ها نوشته می شد توانست علاقمندان بسیاری را به سمت خود بکشاند. با این توضیح می شود امیدوار بود که اگر قدم های خوبی در حوزه فرهنگ برداشته شود، نتیجه به دست آمده هم دلخواه خواهد بود. در این میان صدا و سیما نقشی بسیار تعیین کننده را ایفا می کند.
*اقبال فیلم سازان بزرگ به شبکه خانگی چرا؟
منظور از تاثیرگذاری رسانه ملی این است که معمولا ابتدایی ترین و سطحی ترین شکل را برای تبلیغ آموزه های انقلاب انتخاب می کند. برای همین نه تنها کمکی به اعتلای فرهنگ اسلامی نمی کند، بلکه به نوعی سبب می شود مردم نسبت به این حوزه ها عکس العمل منفی نشان دهند. برای همین ضروریست نوعی اندیشه برتر در حوزه برنامه سازی سیما صورت گیرد متاسفانه با توجه به شرایط موجود این تصور دور از ذهن به نظر می رسد، چون در شرایطی که ما فیلمسازان بزرگی چون میرباقری داریم، قدر آنها را ندانسته و شرایطی به وجود آوره ایم که آنها در شبکه نمایش خانگی فیلمسازی کنند، آنگاه سرمایه کلان مملکت را در اختیار فیلمسازانی قرار می هیم که با ساخت کارهای به اصطلاح عظیم، اما خنثی مردم را هر چه بیشتر از فرهنگ انقلابی دور می کنند.
نظر شما