دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
تحول در حوزه

حوزه/ هادی چیت ساز از طلاب حوزه علمیه قم با ارسال یادداشتی در نقد مصاحبه آیت الله مهدوی عضو خبرگان رهبری، سخنان این استاد حوزه در باب تحول را نقد و بررسی کرده است.

خبرگزاری «حوزه» نقد این دانش آموخته حوزه را بدون دخل و تصرف منتشر می کند.

اشاره

استاد محترم، حضرت آیت الله مهدوی در گفتگویی که چندی قبل با «خبرگزاری حوزه» داشتند، به طرح دیدگاه خود نسبت به «حوزه­  انقلابی» و «تحول در حوزه» اشاره کردند. ایشان معنای تحول در حوزه را همان نقد نظرات یکدیگر دانستند. هرچند با اصل تغییر کتاب مخالف نیستند، اما حذف کتب فعلی را بدون جایگزین مناسب، بی احتیاطی خواندند. همچنین شاخص کتاب مطلوب نزد ایشان، همان رسائل شیخ انصاری (ره) است، زیرا به گفته ی ایشان افراد زیادی با این کتاب به اجتهاد و مرجعیت رسیدند.

اما پیرامون این دیدگاه استاد، گفتنی هایی وجود دارد:

1. آنچه شما از تحول معنا می­کنید مبنی بر نقد نظرات گذشتگان، جزء امتیازات حوزه است و همیشه وجود داشته، دارد و خواهد داشت. اما تحولی نیست که رهبر معظم انقلاب بیست و پنج سال است از آن دم می زنند. تحول در حوزه، امروز ابعاد زیادی دارد. آنچه استاد محترم فرمودند، از سنت های رایج حوزه است که باید حفظ شود، ولی نباید گمان کنیم، این همان تحولی است امروز رهبری بر آن اصرار می کنند. تحول یعنی به روز بودن حوزه؛[1] انطباق فعالیت ها بر نیازها؛ حرکت نو به­ نوی اجتهادی؛ صرف وقت برای آنچه خلا امروز جامعه است نه آنچه تا کنون بارها بحث شده؛[2] گنجایش ظرفیت های جدید فقه؛ تکامل روش اجتهاد و استنباط؛[3] نظام آموزشی به­ روز و کارآمد نه دلخوش کردن به آنچه از گذشتگان به ما ارث رسیده؛[4] نظام جامع نوین تبلیغ؛ حفظ نقاط قوت و رفع نقاط ضعف در همه­ ی زمینه­ ها.

چند مورد از این دغدغه­ های حضرت آقا اکنون در حوزه ی علمیه وجود دارد؟ کدام ادعا درست است؟ بیشتر درس های خارج سال جدید، بر اساس نیازهای جامعه تطبیق دارند یا بیشتر درس های خارج همان طهارت و حج و صلاة هستند؟ چند درصد درس های حوزه ناظر به اندیشه های رائج جهان است که رهبری بارها مطالبه کردند؟ فقه در چه زمینه ­هایی پیشرفت کرده و تکامل یافته؟

آری، آنچه مدنظر شما از تحول است، عمری دراز در حوزه دارد و هر روز اتفاق می­افتد، اما آنچه مدنظر این مقاله است، هنوز حوزه با آن فرسنگ ­ها فاصله دارد.

2. دیدگاه استاد پیرامون تغییر کتاب های حوزوی جای نقد و بررسی دارد. شکی نیست، تا زمانی که کتاب مناسبی نگاشته نشده، نباید آنها را تعویض کنیم. اما توجه به چند نکته ضروری است:

اولا: ویژگی نظام آموزشی کارآمد این است که مدام در حال تحول و نو به ­نو شدن است. یعنی مدام آسیب­های وضع موجود را شناسایی و برای رفع آنها برنامه­ ریزی می ­کند. چیزی که اکنون در تمام مراکز آموزشی-پژوهشی دنیا رواج دارد، اما طلاب اثری از این رو یه در حوزه نمی ­بینند. گه ­گاهی یک یا دو واحد درسی کم یا اضافه می­ شود. اما این به معنای تحول نیست. در کدام مرکز آموزشی معتبر، کتابی می تواند صد و پنجاه سال به عنوان متن اصلی درس دوام بیاورد؟ بنابراین صحیح و منطقی نیست گمان بریم اگر کتاب مناسبی نوشته شود، کم کم خودش در فضای حوزه مطرح می­ شود و جای خودش را پیدا می­ کند. تا زمانی که کتابی نوشته شود و جایگزین شود، سال ها وقت می­برد و جوانی هزاران هزار طلبه به پیری می­ رسد. نیز منتظر بودن برای این که کسی کتابی بنگارد و مورد تایید واقع شود، عمر نوح و صبر ایوب می خواهد. به جای اینکه به ضرر احتمالی جایگزینی کتابی دیگر تمرکز کنید، به ضررهای کتاب های موجود بیندیشید. آنچه شما فرض گرفتید، مطلوبیت واقعی آنهاست.

ثانیا: چه نیازی است که طلبه چهار دوره اصول فقه در سطح و یک دوره در خارج فراگیرد؟ الموجز، اصول فقه مظفر، رسائل، کفایة و درس خارج اصول. مطلوب آن است که در سطح یک دوره آشنایی و یک دوره تفصیلی اصول با کتاب هایی که استاندارد آموزشی دارند، تدریس شود. کتاب های رسائل، مکاسب و کفایه مناسب مقطع خارج هستند. آن هم نه به عنوان متن درس، بلکه به عنوان پژوهش از آنها استفاده شود. رهبری در این باره می­ فرمایند:

به نظر من كتاب مكاسبِ شيخ، كتاب خارج است. يعنى واقعاً مكاسب سطح نيست. اگر كسى بخواهد كتاب مكاسب شيخ را در بيع، خيارات و مكاسب محرمّه بفهمد، با خواندن عبارت نمى ‏شود. طلبه ى امروز كه مكاسب را مى‏ خواند، فقط ظاهر عبارت را مى‏خواند؛ يعنى مى‏ خواهد از متنى كه وافى به مقصود سطح نيست، استفاده سطح كند؛ براى خاطر اين كه اوّلًا فقط مكاسب است؛ يعنى فقط قسمت معاملات است و عبادات را ندارد. ما براى درس سطح، احتياج داريم همه‏ فقه را بخوانيم. به علاوه، فقط مى‏ خواهيم معرفتى پيدا كنيم؛ در صورتى كه مكاسب يا رسائل‏، واقعاً درسِ خارج است.[5]

ثالثا: چرا باید کتابی را محور و کانون آموزش قرار دهیم که دارای عباراتی سخت، پیچیده و مبهم است؟ نگارنده بارها تجربه کرده که اساتید و محشین در معنای عبارات این سه کتاب با یکدیگر اختلاف دارند و هرکدام برداشتی می ­کنند. آیا کتابی که چنین متنی دارد، باید به عنوان فهم قواعد استنباط آموزش داده شود؟ آنچه سزاوار وقت صرف کردن و پژوهش است، محتوای علمی است نه فهم مطلب از عبارت. جای افسوس دارد که استاد ده دقیقه مطلب را توضیح می دهد و چهل دقیقه آن را تطبیق می کند. با این حال، احتمال دارد منظور مولف مطلب دیگری باشد. حضرت آقا در تایید این اشکال می ­فرمایند:

مسئله‏  كتاب هاى درسى را كه آقايان مطرح كردند، كاملًا درست است. بنده در قم- در يكى از سفرها، حالا درست يادم نيست كه كِى بود. يكى از آقايان گفتند ده سال است؛ من نمى‏ دانم. من خيال مى‏ كردم سه چهار سال است- در جلسه فضلا بحث‏ كتاب درسى و تغييرات كتاب درسى را مطرح كرديم، بلافاصله بازخوردش به من رسيد؛ مخالفت ها!- كه البته اين مخالفت ها از طرف من نادانسته هم نبود، مى‏ دانستم عده ‏اى مخالف مى‏ كنند با اين قضيه- تغيير كتاب درسى لازم است، حتماً هم بايد تغيير پيدا كند؛ در اين هيچ شكى نيست. استدلالى كه يكى از برادران ما اينجا ذكر كردند، من يادداشت كردم؛ استدلال بسيار متينى‏ است كه اگر قرار بود ما كتاب درسى را عوض نكنيم، بايد همان «معالم» را مى‏ خوانديم، ديگر «قوانين» چرا نوشته شد؟ «رسائل» چرا نوشته شد؟ «فصول» چرا نوشته شد؟ «كفايه» چرا نوشته شد؟ خوب، اين درست است؛ الآن هم همين است. الآن هم بايستى حتماً كتاب درسى تغيير كند؛ بايستى كارى كرد كه همّ طلبه، فهميدن مطلب باشد، نه فهميدن عبارت. هيچ هنرى نيست در اينكه ما عبارت را جورى مغلق بگيريم، يا اگر تعمداً هم مغلق نگيريم، بى‏مبالاتى كنيم كه عبارت بشود مغلق، تا طلبه مبالغى وقتش صرف اين كار بشود. اين چه هنرى است؟ اين چه لطفى دارد؟ چه خيرى در اين نهفته است. نخير، عبارت را آن‏چنان واضح بيان كنيم كه آن كسى كه استعداد فهميدن مطلب را دارد، راحت از عبارت، مطلب را بفهمد. استاد هم براى تفهيم عبارت دچار مشكل نشود و فقط مطلب را بيان كند. [6]

رابعا: اینکه عده ای از کتاب های موجود مجتهد و مرجع شدند، نشانه کارآمدی آنها برای همه نیست. اکثر این افراد که مدنظر شماست، جزء نوابغ ­اند. پس نباید آنها را مصداق قرار دهید. افزون بر این، شکی نیست در کارآمدی و عمیق بودن این کتاب ها. بحث بر سر این است که کتاب ایده ­آلی باید جایگزین شود که هم وقت کمتری بگیرد، و هم بازدهی بیشتری داشته باشد. اگر کتاب های آموزشی حوزه استاندارد بودند، اکنون تعداد مجتهدین چند برابر بود.

قم، هادی چیت ساز

خبرگزاری حوزه بدون هیچ گونه دخل و تصرفی صرفاً منعکس کننده این نقد می باشد.

 

۱. حالا آقايان بيان كرديد در شيوه‏ى آموزش، در شيوه‏ى پژوهش، در شيوه‏ى پذيرش، در كتاب درسى؛ همه‏ى اين‏ها تحول‏ مى‏خواهد. نگوئيد ده سال پيش، پانزده سال پيش لازم بود، اين برنامه را نوشتيم. خيلى خوب، آن برنامه مال ده سال پيش بود، ببينيد شكل تكميل ‏يافته‏ اين برنامه چيست؟ تحول‏ يعنى‏ اين؛ يعنى‏ به‏ روز بودن، بهنگام جلو رفتن، از حوادث عقب نماندن. بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعى از اساتيد، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه ‏هاى علميه كشور 08/ 09/ 1386

۲. در زمينه ‏هاى گوناگون، امروز نياز وجود دارد؛ هم براى نظام اسلامى، هم در سطح كشور، هم در سطح جهان. تبيين معرفت ‏شناسى اسلام، تفكر اقتصادى و سياسى اسلام، مفاهيم فقهى و حقوقى ‏اى كه پايه ‏هاى آن تفكر اقتصادى و سياسى را تشكيل مى‏ دهد، نظام تعليم و تربيت، مفاهيم اخلاقى و معنوى، غيره، غيره، همه‏ اينها بايد دقيق، علمى، قانع‏ كننده و ناظر به انديشه‏ هاى رائج جهان آماده و فراهم شود؛ اين كار حوزه ‏هاست. با اجتهاد، اين كار عملى است. اگر ما اين كار را نكنيم، به دست خودمان كمك كرده ‏ايم به حذف دين از صحنه‏ زندگى بشر؛ به دست خودمان كمك كرده‏ ايم به انزواى روحانيت. اين، معنى تحول است. اين حركت نو به ‏نوى اجتهادى، اساس تحول است‏. يكى از چيزهائى كه در تحول مثبت حتماً لازم است، اين است كه ما خودمان را و تلاش و فعاليت علمى خودمان را با نيازها منطبق كنيم. يك چيزهائى هست كه مردم ما به آنها احتياج دارند، پاسخش را از ما مى‏ خواهند؛ ما بايد آنها را فراهم كنيم. يك چيزهائى هم هست كه مردم احتياجى به آنها ندارند؛ زياد كار شده، زياد تلاش شده؛ خودمان را سرگرم آنها نكنيم. اينها خيلى مسائل اساسى و مهمى است. بيانات در ديدار طلاب، فضلا و اساتيد حوزه علميه قم 29/ 07/ 13 1389 ذى‏ القعده 1431

۳. عدم تحوّل‏، يعنى‏ عدم پرداختنِ فقه به خود مسأله‏ فقاهت. فقاهت، يك شيوه و روش براى استنباط آن چيزى است كه ما اسمش را فقه مى‏ گذاريم، همان چيزى است كه تا اين درس را نخوانيد، ياد نمى‏ گيريد كه چگونه بايد از كتاب و سنّت استنباط كرد. فقاهت يعنى شيوه  استنباط. خودِ اين هم به پيشرفت احتياج دارد. اينكه چيز كاملى نيست؛ بلكه متكامل است. سخنان رهبر انقلاب در ديدار با جمعى از نخبگان حوزه علميه قم 13/ 09/ 1374

۴. نظام درسى بايد دائماً مورد توجّه باشد. از جمله مواردى كه در برنامه‏ريزيهاى مراكز آموزشى بزرگ، به‏ طور دائم در حال تحوّل‏ است، نظام درسى و كتاب درسى است. دائم نقص هايش را برطرف و آن را با خصوصيات لازم براى آموزش و پرورش همراه مى ‏كنند. سخنرانى در اجتماع بزرگ اساتيد، فضلا و طلّاب حوزه‏ى علميه  قم، در مدرسه‏  فيضيّه 14/ 7/ 79

۵. بيانات در ديدار اعضاى شوراى عالى مديريت حوزه‏ى علميه‏ى قم 15/ 06/ 1375

۶. بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعى از اساتيد، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه ‏هاى علميه كشور 08/ 09/ 1386

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha