به گزارش خبرگزاری «حوزه» در روزها و هفته های اخیر شاهد تحولات شتابان منطقه غرب آسیا و جدال جبهه مقاومت اسلامی در برابر جبهه استکباری و تکفیری هستیم که در کشورهای یمن، سوریه، عراق و بحرین جلوه متمایزی به خود گرفته است.
در همین باره و به منظور آشنایی با چرایی و چگونگی این تحولات و پیش بینی تحولات آتی با حجت الاسلام و المسلمین حسن نظری شاهرودی ، معاون جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و تحلیلگر مسایل منطقه به گپ و گفت پرداخته ایم که بی کم و کاست از نظرگاهتان می گذرد؛
تحلیل شما از وضعیت فعلی منطقه غرب آسیا چگونه است و آیا مخالفان جریان مقاومت اسلامی توانسته اند به اهداف خود دست پیدا کنند؟
حقیقت آن است که گرچه جبهه آمریکایی، اسراییلی و کشورهای عربی مرتجع منطقه به شدت در تلاش برای تضعیف جبهه مقاومت اسلامی هستند اما به یاری خدا و استقامت ملت های آزادی خواه، آنان تاکنون به اهداف شوم خود دست نیافته اند.
البته باید بدانیم که آن ها دست از فتنه انگیزی و شیطنت و شرارت خود برنمی دارند و لذا این مساله می طلبد که ما و ملت های مقاوم همچنان در برابر توطئه های آن ها هوشیار و آگاه باشند.
در حال حاضر و به ویژه پس از حمله وحشیانه عربستان سعودی به یک مجلس ختم در یمن، اذهان عمومی بیش از پیش متوجه این کشور مظلوم شده به طوری که حتی ولو به ظاهر برخی کشورهای غربی و مجامع بین المللی نیز این حمله را محکوم کرده اند. به نظر شما در روزها و هفته های آینده باید نظاره گر چه فعل و انفعالات دیگری در قضیه یمن باشیم؟
به نظر می رسد که سران آل سعود که اقدام به این بمباران جنون آمیز و وحشیانه زدند، تصورشان این بوده که جمعی از نیروهای کلیدی جریان انصارالله و شخصیت های مطرح در آن مجلس ختم هستند و لذا حمله کردند و این کارشان از حیث بین المللی آن قدر برایشان بد تمام شده که حتی آمریکایی ها نیز گرچه به ظاهر آن را محکوم کرده اند.
این در حالی است که بمبی که به این وسیله بر سر مردم بی گناه ریخته شد، ساخت آمریکا بود و این موضوع نشان می دهد که آمریکایی گرچه با حالت منافقانه گاه مواضعی می گیرند اما در اصل حامی اصلی جریان جنایتکار حاکم بر عربستان سعودی هستند و دستشان به خون بی گناهان یمنی و دیگر کشورهای اسلامی منطقه آغشته است.
البته باید توجه داشت که آمریکایی که در قضایای افغانستان و عراق و سوریه شکست های پی در پی و زیادی را متحمل شدند، به نوعی به دنبال انتقام گیری از جبهه مقاومت هستند و حال آن که از این جور کارها نیز به جایی نمی رسند و به حول و قوه الهی جبهه حق نصرت نهایی می یابد.
در خصوص سوریه نیز به نظر می رسد که زمان آزادسازی کامل حلب نزدیک شده است، به نظر شما این واقعه به زودی رخ خواهد داد؟
به لطف الهی این روزها در سوریه شاهد هستیم که رزمندگان مقاومت و ارتش سوریه، مراکز حساسی از این کشور را آزاد می کنند.
البته از آن سو کشورهای غربی به اسم صلح در سوریه ترتیب نشست لوزان را دادند که مشاهده کردیم خروجی خاصی هم نداشت و به نظر هم می رسد که در انتخابات آتی آمریکا چه کاندیدای دموکرات آن ها یعنی خانم کلینتون رای بیاورد و چه دونالد ترامپ جمهوری خواه، آن ها باید فکری اساسی برای خروج خود از باتلاق سوریه و یمن کنند چرا که تا همین جا هم از حیث مادی و معنوی ، خسارات زیادی به آمریکا و کشورهای غربی به این واسطه وارد شده است.
با این حال همچنان بخش مهمی از هزینه های این جنگ های نیابتی را سعودی های بدبخت با پشتیبانی قطر و امارات متحمل می شوند و حال آن که جز نفرت در مقام عمل، هیچ چیز دیگری از این همه جنگ و خونریزی و حمایت از داعشی ها و النصره ای ها و دیگر گروه های تکفیری به دست نیاورده اند
نقش ترکیه در جریانات اخیر را چطور ارزیابی می کنید؟
به نظر می رسد که پس از قضایای کودتا در ترکیه ، اردوغان دیگر نمی تواند مثل سابق به جبهه تروریستی کمک کند هر چند در خفا حمایت هایی دارد اما مثل گذشته نیست چرا که نمی تواند و نمی خواهد که بار دیگر با روس ها درگیر شود.
به اعتقاد بنده با توجه به این شرایط و این که ترکیه از شمال سوریه به داعشی ها و دیگر گروه های تروریستی کمتر کمک می کند، تکفیری ها نمی توانند زیاد در حلب و حومه آن دوام بیاورند
از سویی دیگر طرح هایی مبنی بر تجزیه سوریه و یا مذاکره برای حذف اسد نیز چندان خریدار ندارد و آمریکا با این همه هزینه و حمایتی که داشته نتوانسته دولت قانونی سوریه را کنار بزند و آن ها امروز به این حقیقت واقف هستند، لذا به نظر من با جابجایی تروریست ها و فرسایشی کردن جنگ در سوریه به دنبال دیگر اهداف خود و احیاناً امتیازگیری هایی در آینده هستند.
یکی از اهداف جریان آمریکایی و عربی از تداوم این جنگ فرسایشی این است که بتوانند همچنان بر عراق و سوریه تاثیرگذار باشند تا دست کم برخی از خواسته هایشان محقق شود.
در ماجرای عراق و موصل هم به نظر می رسد که اجیرشده های داعشی نتوانند چندان دوام بیاورند و شکست می خورند.
البته آمریکایی ها به دنبال این هستند که بخش اعظم نیروهای داعش در موصل را به رقه و یا دیرالزور ببرند تا در وقت مناسب از آن ها استفاده ابزاری کنند و به جهت موقعیت خاص این مناطق هم به عراق فشار بیاورند و هم به سوریه.
از سویی همین مناطق هم مرز با اردن نیز هست تا از این جهت نیز با وجود گروه های تروریستی و تکفیری در نهایت یک کمربند امنیتی برای رژیم غاصب صهیونیستی فراهم شود. اما به یاری خداوند همه نقشه های شوم آن ها نقش بر آب می شود.
و اما در خصوص بحرین؛ رژیم آل خلیفه با تشدید فشارها بر شیعیان این کشور به خصوص در ایام عزاداری محرم نشان داد که همچنان از اربابان سعودی خود تبعیت می کند، به نظر شما روند تحولات بحرین با توجه به افزایش فشارها به آیت الله شیخ عیسی قاسم چگونه خواهد بود؟
امیر بحرین حقیقتاً نشان داده که به شدت تحت تاثیر نقشه و فشار سعودی هاست و البته نباید از یاد ببریم که پشت پرده همه این ها آمریکا و به خصوص انگلیس است که حتی بیشتر از آمریکایی ها در این کشور کوچک خلیج فارس نفوذ و تاثیر دارند.
گرچه مزدوران آل خلیفه فشار می آورند و حتی برای شیخ قاسم خط و نشان می کشند اما فکر نمی کنم که آن ها مثل قضیه آیت الله شهید شیخ نمر رفتار کنند چون قضیه بحرین با عربستان فرق می کند و این جا اکثریت مردم را شیعیان تشکیل می دهند که گوش به فرمان روحانیت شیعی هستند.
در هر صورت اُمیدواریم در پرتو عنایات الهی و تداوم مقاومت مردمی ، هم در سوریه و یمن و هم در بحرین و عراق شاهد رقم خوردن تحولات به سود جبهه مقاومت اسلامی باشیم و به برکت ایام محرم که به مانور عظیم اربعین نیز ختم می شود ، فتنه استکبار و ایادی آن ها به خودشان بازگردد. ان شاءالله.
گفتگو از: سید محمد مهدی موسوی
نظر شما