به گزارش خبرگزاری«حوزه»، آیت الله علوی بروجردی در دیدار با دانشجویان دانشگاه پیامنور آران و بیدگل که در قم برگزار شدگفت: منطقۀ آران و بیدگل از مناطق اصیل ایران است؛ از قدیمالایام شخصیتهای بزرگ علمی از این منطقه برخاستند. بزرگان زیادی در این منطقه بودند و امروزه کتابهای زیادی از شخصیتهای آن منطقه در دست داریم. لذا عزیزانی که مایلاند تحقیق کنند، آثاری مثل کتاب الذریعه، مرحوم آقابزرگ تهرانی و اعیان الشیعه، مرحوم آقای امین و کتابهایی از این قبیل را مطالعه بفرمایند. مردم آران و بیدگل از قدیمالایام شیعهنشین و همه پیرو اهلبیت بودند و این شهر هیچ وقت مخالف اهلبیت نداشت. امامزادهای که آنجا آرامگاه دارد، فرزند امیرالمؤمنین (ع) است و از همان زمان به آنجا پناه آورد. یعنی آنجا از همان ابتدا مأمن اهلبیت (ع) بوده است. این منطقه، منطقۀ خاص و بسیار با اهمیتی است و همیشه منطقۀ محرومی بوده، اما همین مسئله باعث شده است که مردمان سختکوشی در آنجا پیدا بشوند. خودِ مکان شایستۀ اهمیت است.
شأن و منزلت زنان در جامعه
متأسفانه در جامعه آنطور که باید و شاید به شأن زن اهمیت داده نمیشود. میدانیم یکی از شئون زن، شأن مادری است و این شأنی است که از هیچکس دیگری برنمیآید؛ اما در کنار این شأن، ضرورتی ندارد سایر شئون زن را نگوییم. در گذشته در میان زنان بزرگانی داشتیم که حتی در راه اجتهاد و علوم حوزوی هم مسیرهای بسیار بالا و بلندی قدم برداشتند؛ برای نمونه خانم آمنه، دختر علامه مجلسی می توان نام برد که در کتب بعضی از فقهای ما از ایشان نقل قول میکردند. سید بحرالعلوم(ره) و مرحوم آیتالله بروجردی در آثارشان از ایشان خیلی با تجلیل یاد میکنند. امروزه دنیا قدری متحول شده است. نیمی از جمعیت جهان را بانوان تشکیل میدهند که در جامعه حضور دارند و نقش ایفا میکنند.
مثلاً در ترکیه، ـ شیعیان که در منطقه هستند؛ 4-5 میلیون نفر جمیت دارند و حکومت فعلی و قبلی هم فرقی به حال شیعیان نکرده است ـ بانوان برای دانشگاه رفتن، همیشه سر حجاب مشکلات داشتند. آنجا وقتی با مبلغان و بزرگان گفتوگو میکردیم. میگفتیم که اگر به خاطر مسئلۀ حجاب نگذاریم خانمها به دانشگاه بروند عملاً خانمها را از دایرۀ اجتماع حذف کردهایم. آیا میتوانیم نیمی از این جمعیت را از اجتماع کنار بگذریم؟ رشتههایی که شما عزیزان تحصیل میکنید، رشتههایی هستند که مملکت ما چون امالقری جهان اسلام است، به همه آنها نیاز دارد. مدیریت بازرگانی و صنعتی را واقعاً در این مملکت نیاز داریم. باید جامعه خودمان را متحول کنیم. امروزه از جمعیت تحصیلکرده، بیکاران زیادی داریم؛ یعنی تعداد بیکاران ما در میان تحصیلکردهها بیشتر از بیکاران غیر تحصیلکرده است. ما باید برای آنها شغل ایجاد کنیم. کار و شغل ایجاد کردن نیاز به سرمایه دارد. این سرمایهگذاری در سطوح مختلف به مدیریت نیاز دارد. چه در سطح استانی، چه در سطح ملی و روستایی.
فهم و عمل به قرآن به عنوان نسخه شفابخش
ما امروز نیاز به ملتی داریم که اگر بهعنوان مسلمان میخواهد در دنیا حرفی بزند، حداقل با قرآن و حدیث آشنایی داشته باشد. در این مسیر مشکل بسیاری داریم. اهل تشخیص و بصیرت کم داریم. حفظ قرآن، با صوت قرآن خواندن و ترتیل خواندن در میان ما بسیار فوقالعاده است؛ اما مهمتر از آن فهم قرآن است. قران نسخه طبیب است. اگر نسخه طبیب را صدبار با خط زیبا و طلا بنویسند و از روی آن بخوانند و ببوسند یا روی چشمان بیمار بگذارند، اثری نمیکند. این نسخه وقتی اثر میکند که به آن عمل کنند. قرآن نسخه شفابخش برای ما است. همه اینها خوب است. نگاه کردن به قرآن عبادت است، خواندن قرآن در خانه موجب برکت است، حفظ و یادگیری قرآن خوب است؛ اما مهمتر از همه اینها فهم قرآن است. شما در نوشتههای قرآنی این فهم را باید به مردم و خودتان القا کنید؛ چون این مردم نیاز به آگهی دارند.
رسالت زنان تحصیلکرده، آگاهی بخشیدن در جامعه
خداوند وظیفهای بر دوش علما ی گذاشته است که عبارت است از آگاهی بخشیدن به آن کسانی که ناآگاه هستند. در این رشتهها کاری که باید مبلغین خواهر در گوشه و کنار، چه در داخل و چه در خارج از مملکت انجام دهند، شاید قابلمقایسه با کار برادران نباشد. عزیزانی که در کار حوزه هستند و در امور خواهران، کارهای حوزهای انجام میدهند، میدانند که بیش از صد هزار نفر از خواهران در این رشتههای حوزهای مشغول تحصیل هستند. از کشوری مثل آذربایجان طلبههایی در قم داریم که همسرشان هم در اینجا به حوزه علمیه آمدهاند و هر دو دروس حوزوی تحصیل میکنند. عدهای از بانوان مبلغ در سراسر آذربایجان هستند که گاهی دولت آنجا نمیتواند حریف آنها بشود. چون این بانوان در مجلس عروسی، جشن تولدها با سلیقه خود کار و تبلیغی که باید در مسجد انجام بدهند را در این مجالس تبلیغ میکنند. حال در نظر بگیرید وقتی خانمی اعضای خانه را با باورهای خودش هم همراه کند، چه تأثیر فوقالعادهای روی بچهها میگذارد؟ مردان امروز با شرایطی که دارند و دائم فکر کسبوکار در بیرون هستند مگر تا چه حد میتوانند در خانه به فکر تربیت بچههای خود باشند؟ این خانم بیشتر با بچههای خود هستند. حتی اگر شاغل هم باشند بیشتر با بچهها همراهی میکنند. اخلاق و رفتاری که از ناحیه مبلغین تبلیغ میشود در همه این عزیزان و خانوادهها رسوخ کرده است. این نحوه تبلیغ را وامدار زینب کبری و فاطمۀ الزهرا (س) هستیم. در آن قضایایی که در مدینه بعد از رحلت پیامبر رخ داد و امام علی(ع) را خانهنشین کرد، صدیقه کبری (س) به امام علی (ع) سخنی به میان آورد که به شعر هم در آوردهاند:
گفتی: شنیده ام که سلامت نمی کنند گفتم: مگو؛ جواب سلامم نمی دهند
علی بن ابیطالب (ع) که منبر و محراب را سر پا کرده بود، بعد از رحلت پیامبر، او را به این روز نشاندند؛ لذا حضرت فاطمه (س) در وقتی که زنان مدینه برای عیادت از حضرت به منزل آمده بودند در خانه خطبه خواند. خطبۀ صدیقۀ طاهره (س) را با زنان مدینه ببینید، با زنان آنطور جهاد سیاسی را، نه در عصر خودش، بلکه در روزگار بعد از خودش هم تشریح میکند که انسان متحیر میماند. تعبیرات بسیار بلندی مانند: « وأبشروا بسيف صارم وهرج شامل واستبداد من الظالمين ... » را به زنان آن زمان میگوید که ای خانمها! این مطلب را به همه منتقل کنید. اگر این نظام را کنار زدید و مثل علی اصلح مقدم نباشد، منتظر استبدادها و دیکتاتوریها و شمشیر ظالمان بمانید که بر سر شما فرود میآید. همچنین است خطبههای حضرت زینب(س). اگر زینب کبری نبود، اصلاً تاریخ واقعه کربلا میماند؟ قطعا زحمات امام حسین(ع) به باد میرفت. اما این زحمات طوری شد که از عصر عاشورا تا زمان فعلی ما، نهضت حسینی به وجود بیاید و باقی بماند. اسرا در شام و کوفه اذیت و آزار زیادی دیدند. در خرابه جایشان دادند؛ اما این روزهای آخر خبر دارید چه اتفاقاتی افتاد؟ همین سخنرانیهای زینب کبری و امام سجاد (ع) باعث شد که کار به جایی برسد که آنها را از خرابهها منتقل کنند و منزلی در اختیارشان بگذارند. اول مجلس روضه سیدالشهدا (ع) در آن مجلس با موافقت یزید و با روضهخوانی زینب کبری برای زنهای شام برگزار شد. این هنر زینب کبری (س) است. بهطوریکه وقتی میخواستند به مدینه برگردند زنهای شام دور زینب کبری جمع شدند و گریه کردند. زینب کبری دختر علی بن ابیطالب و فاطمه زهرا مبلغی است که در کوفه تفسیر و عقاید و احکام را برای زنان آنجا تدریس میکرد. حتی همسر یزید یکی از شاگردانش بود که او را شناخت و به پای او افتاد.
رشد و بالا بردن ظرفیت علمی مملکت تنها از طریق تحقیقات دقیق عملی
نیمی از جامعه ما بانوان هستند که بهطور اصولی در این رشتهها تحقیق و رشد میکنند و موجب بالا آمدن ظرفیت علمی در سطح مملکت میشوند و این از نظر ما امر بسیار مبارکی است. گاهی دیدیم تا تعداد خانمها در دانشگاهها زیاد میشود، عدهای احساس خطر میکنند. مگر خانمها و آقایان از این جهت چه تفاوتی میکنند؟ نیاز امروز ما از هر زمان به خانمهای تحصیلکرده و دانشگاه رفته بیشتر است. همچنین میدانیم وقتی کسی رشتهای را دنبال میکند، اگر بتواند تا آخر هم آن رشته را دنبال کند، جدا از اینکه میخواهد از آن رشته نان در بیاورد و شغل پیدا کند، سطح آگاهی و فکرش قابلمقایسه با کسی که رشته علمی را دنبال نکرده، نیست. ما به سطح فکری بالا نیاز داریم. شاید در بسیاری از جاهای دنیا حکومتها ترجیح میدهند مردم هر چه ناآگاهتر باشند، بهتر میتوانند به آنها مسلط باشند؛ اما در اسلام و در مذهب تشیع آگاهی موضوعیت دارد. ناآگاهی و بیبصیرتی در دین و مذهب ما توبیخ شده است. این فهم را امروز اگر در بین خواهران پیدا کنیم، آن محرومیتی که متأسفانه طی سالها توسط ما اعمال شده از بین میرود. در سابق مرسوم بود که خانمها مکتبخانه نروند و بعدها که مدارس دخترانه ابداع کردند، مصیبتهای زیادی درست شد. مرحوم آقا شیخ عباسعلی اسلامی، مؤسس جامعه تعلیمات اسلامی و مرحوم علامه کرباسچیان، مؤسس مدرسه علوی به اذن آیتالله بروجردی و با پول سهم امام مدرسه دخترانه اسلامی درست کردند. مرجعیت اصیل ما دنبال این معنا بوده و امروز این ظرفیت فراهم شده است. این فرصت را قدر بدانید. این فرصت و توفیقی هم هست که این دانشگاه نزدیک شما است و برای تحصیل مجبور نیستید به شهرهای دوردست بروید. در همان منطقه خودتان تحصیل میکنید. ایران از نظر آماری یکی از کشورهایی است که از نظر داشتن متخصص و افراد تحصیلکرده، سطح بالایی در دنیا دارد. حتی این آمار در کشوری مثل روسیه وجود ندارد؛ در کشورهای عربی که هیچ. در خاورمیانه مثل ایران متخصص وجود ندارد. کشور ما از این نظر در آسیا جزو بهترینها است. کشورهایی مثل کره جنوبی و ژاپن یا مالزی جدید هستند؛ اما ایران هم امتیازهایی دارد. یکی از امتیازها، وجود شما خواهران است که در این راستا تلاش میکنید.
ضرورت استفاده صحیح از فرصت تحصیل
سفارشی به شما عزیزان دارم. الآن این فرصت را دارید و ممکن است در حین تحصیل ازدواج کنید یا بچهدار هم بشوید، هیچ اشکالی ندارد؛ افرادی بودند که هم متأهل و بچهدار بودند و هم تحصیل میکردند. از این لحاظ ما نمونههایی بسیار داریم. لذا از این فرصتی که دارید، استفاده کنید. تکتک شما این تأثیر را در جامعه داشته باشید. ممکن است شما منشأ حرکت علمی در سطح دنیا باشید. مگر مادام کوری با شما چه فرق داشت؟ الآن نام مادام کوری در رشتۀ شیمی مطرح است. شما ممکن است بعدها منشأ حرکت اجتماعی در منطقۀ خود یا در سطح دنیا باشید. ممکن است منشأ حرکت سیاسی هم باشید. سیاستمداران زن دنیا که اثرگذار بودند، کم نیستند. این اعتمادبهنفس را داشته باشید. از تمام فرصتها برای یادگیری و تجربه استفاده کنید. اگر میخواهید مدیر باشید، بهترین مدیر بشوید. در ذهنتان ابتکار داشته باشید. در دوران طلبگی خودمان وقتی به کلاس درس میرفتیم هدفمان این بود که مطلبی را که استاد میگوید با نقد و اشکال رد کنیم تا مطالب بهتری جای آن بنشانیم. شما چرا این فرمولها را تعبدی قبول میکنید؟ هدف داشته باشید که این فرمولها را بهتر از این درست کنید. کسانی بودند که به این فرمولها اشکال میکردند و علوم را اوج دادند. شما روحیه ابتکار و تحقیق را در وجود خودتان قوی کنید. فقط از نظریه و فکر اساتید و دیگران استفاده نکنید. بهترین نظریه علمی قابل خراب کردن و ترقی و تکامل آن است؛ چرا آن تکاملکننده شما نباشید؟ این اطمینان و باور نفسانی را همه شما داشته باشید. به قولمعروف خودتان را دستکم نگیرید. ممکن است اعضای خانواده این انگیزه را در شما تقویت نکنند یا حتی به شما گوشه و کنایه هم بزنند؛ مهم نیست. شما خودتان را باور داشته باشید.
امروزه بانوان ثروتمندی که کارهای خود را خودشان مدیریت میکنند، تعدادشان نسبت به گذشته بیشتر است؛ چون ابتکار عمل دارند. چرا ما این روحیه را نداشته باشیم؟ حال در این مکتب و با این تشویقی که دینمان در زمینۀ طلب علم دارد، در این مکتبی که برای آگاهی و شعور ارزش قائل است، در مملکتی که الحمدالله به برکت نظام جمهوری اسلامی در شهرهایمان دانشگاهها ساخته شده – ولو اینکه برای فارغالتحصیلان شغل نداریم- باید این روحیه را در خود تقویت کنیم. الحمدالله دانشگاه و تربیت علمی در سطح کشور وسیع است؛ هر چند ناملایماتی هم وجود دارد که در همه جای دنیا شاید این ناملایمات وجود داشته باشد. بسیاری از دانشگاههای آلمان و اروپا با فارغالتحصیلان ایرانی اداره میشوند.
در سالی که به حج مشرف شدم، کاروانی بود که از شیعههای آمریکا بودند. ما رفیقی داشتیم که متصدی کاروان بود. به من گفت که با کاروان ما همراه بشوید و من قبول کردم. در آنجا با ایرانیانی که در ناسا کار میکردند، آشنا شدم که جواز آمدن به ایران را نداشتند. به آنها گفتم: «شما اگر به ایران بیایید چه میشود؟» گفتند: « به خاطر کاری که مشغول آن هستیم، ورود به ایران برای ما ممنوع است.» به آنها گفتم: «به ایران بیایید و دیگر به آمریکا برنگردید.» آنها گفتند: «ابزار کار ما در ایران فراهم نیست.» من هم دیدم واقعاً راست میگویند. این است استعداد جوانان ایرانی. سفارش میکنم در خودتان اطمینان به درس را بیشتر کنید و در شنیدن حرفها و کنایهها استقامت داشته باشید و سعی کنید در رشته و کار خودتان پیشتاز و بهترین باشید. وقت را هدر ندهید. مطالب را که یاد گرفتید، بارها روی آنها فکر کنید. ذهنتان را محقق، مبلغ و متفکر به بار بیاورید.
نظر شما