حجت الاسلام و المسلمین عبدالهی درگفت وگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، با اشاره به کارکردهای حوزه و شاخصه های انقلابی آن اظهارداشت: تردیدی نیست که حوزه علمیه قم و روحانیت پایگاه انقلاب می باشد، امام بزرگوار به عنوان یک مرجع تقلید مورد قبول عامه، قیام و رهبری کردند. با تأییدات الهی و با عنایات خاص پروردگار ایشان توانستند انقلاب را مدیریت کنند؛ اما حوزه علمیه، علما، شخصیتهای حوزوی، اساتید و طلاب جوان، همراهان و همکاران ایشان، افسران جنگ نرم و سربازانی بودند که امام را همراهی کردند.
عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) افزود: در این مسیر هم با مشکلات مختلف، با آسیب ها، زحمات، زندان، تبعید و... مواجه بودند. جامعه مدرسین از بزرگترین تشکلهای شناخته شده ای بود که بین مؤسس انقلاب یعنی امام بزرگوار و مردم واسطه شد و حرف ها و ایده های امام به وسیله این نهاد به مردم انتقال می یافت. این شاخصه انقلابی باید تداوم داشته باشد. ع
وی گفت: امام بزرگوار با تمام وجود مدیریت و رهبری کردند و این سربازان و افسران حوزه و علما و اساتید بودند که پیوسته حرفهای ایشان را به شیوه های مختلف به مردم منتقل کردند. در تداوم، باید همین شیوه استمرار یابد. حکومت اسلامی و نظام اسلامی اهداف و وظایفی دارد، می خواهد اسلام و ارزشها و مقررات اسلامی را در جامعه مستقر کند. توازن اجتماعی و عدالت اجتماعی را در جامعه عملی سازد، این اهدافی که برای نظام اسلامی هست، اگر بخواهد عملی شود، طبعاً باید به همان شکل، حوزه های علمیه، علما، اساتید و طلاب در سطوح مختلف در این زمینه دغدغه داشته باشند و احساس مسئولیت کنند نظام را از نظر محتوا تغذیه کنند، نیروی انسانی لازم را تأمین نمایند، حوادث و تحولات نظام را رصد و مراقبت کنند و به خصوص نسبت به گفتمان، خطوط و راهنمایی های رهبری و پشتیبانی لازم داشته باشند.
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: رهبری دیده بانی است که رأس قله و اهداف را می بیند و آسیب ها و مشکلات و موانع و اهداف را رصد می کند چنانکه از نظر قانون اساسی نیز اصولاً تعیین خطوط سیاست های کلی کشور با رهبری است، لذا باید روحانیت، حوزه و نهادهای حوزوی و از جمله جامعه مدرسین به شیوه های مختلف دیدهگاه ها و دغدغه های رهبری را تجزیه و تحلیل کنند و به صورتهای منطقی به مردم منتقل نمایند. همین اجلاسیه جامعه مدرسین که برگزار شد، می تواند یکی از نمونه های خوب همین رسالت باشد.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه ادامه داد: روشن است رسالت حوزه، رسالت انبیاست؛ مسئولیت انبیا(ع) تعلیم و تربیت و انتقال معارف اسلامی به مخاطبان مختلف و حاکم ساختن آن در جامعه بود و شأن حوزه و علما نیز همین است. ما معتقدیم رسالت پیامبر اسلام(ص) ابدی و جهانی است؛ رسالت قرآن و دین، اختصاص به یک منطقه ندارد، هم ابدی است و هم جهانی است «وما ارسلناک الاّ رحمةً للعالمین»؛ بنابراین حوزه علمیه نسبت به معارف اسلامی و ارزشهای اسلامی رسالت جهانی دارد.
حجت الاسلام و المسلمین عبداللهی افزود: انقلاب اسلامی زمینه بسیار خوبی گردید برای انجام این رسالت جهانی، در مقابل قطب شرق و نظام سوسیالیستی و در مقابل نظام غرب و نظام سرمایه داری که هر دو اشتراک داشتند و دارند در مادیت و دنیاگرایی و اینکه بالأخره هدفی جز مادیت ندارند. در مقابل این دو نظام، با انقلاب اسلامی قطب جدیدی به وجود آمد و آغاز تحول جدیدی گردید. این تعبیر از مرحوم آیةالله العظمی اراکی(ره) مکرر نقل شده است که ایشان همان اوایل سال 42، اوایل انقلاب و همینطور اواخر در مورد امام خمینی(ره) این تعبیر را کرده بودند که امام مجدد قرن پانزدهم هستند و خود ایشان هم در دیداری که داشتند، به امام فرموده بودند «من شما را مجدد قرن می دانم». این تعبیر مال چه کسی است؟ آیةالله العظمی اراکی شیخ الفقهاء؛ «من شما را مجدد قرن میدانم»، یعنی این انقلاب و این نظام و این بنیادی که به وجود آمد، در این قرن احیاگر دین است.
وی بیان داشت: حرکت جدیدی به وجود آمد؛ یعنی یک نظام دو هزار و پانصد ساله ساقط شد و در مقابل غرب و شرق، حکومتی بر اساس دین، توحید و... به وجود آمد. در ماده دوم قانون اساسی اینطور نوشته شده که این نظام، نظامی است بر پایه ایمان به خدای یکتا و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و وحی و بر پایه امامت، یعنی دین و مقررات دینی مبنای حکومت قرار گرفته است، و این برای دنیای غرب قابل تحمل نیست؛ دنیای غرب و استکبار جهانی با اینکه دچار بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و سقوط اخلاقی و هویتی هستند؛ اما در عین حال شیطان هستند و استعمار فکری و فرهنگی دارند. استعمار اقتصادی دارند، با تمام وجود میخواهند استثمار کنند و منابع دیگر کشورها را در اختیار بگیرند. در راه استثمار سیاسی و فکری تلاش خود را می کنند می خواهند تمدن غربی را همه جا حاکم کنند. همانطور که ما میگوییم: «الاسلام یعلو و لایعلی علیه»؛ آنها هم تمدن خودشان را برتر می دانند و می گویند هیچ دیدگاه و مکتبی نمی تواند مقابل تمدن ما غربی ها باشد. هر چیزی در مقابل این تمدن کهنه و سنتی است و باید کنار رود! لذا با تمام وجود و با همه ابزارهای جدید علمی، و فرهنگی تلاش می کنند، تمدن خودشان را حاکم کنند.
استاد حوزه علمیه قم در پاسخ به این سوال که « در مقابل این تفکر استعماری و استکباری، حوزه چه نقشی می تواند ایفا کند؟» گفت: اگر می گوییم رسالت دین اسلام ابدی و جهانی است؛ بنابراین پاسخگوی همه این نیازهاست. این وظیفه حوزه است با لحاظ اینکه در کنار دریای معارف دین قرار گرفته با حفظ مبانی به شکل پویا و منطقی دیدگاه ها و مقررات دینی را در روابط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی اقتصادی و... استخراج کرده و تولید فکر نماید. به عبارت دیگر در مقابل غرب و استکبار جهانی که سعی می کند تمدن خود را حاکم کنند، ما تمدن اسلامی را در اینجا احیا کنیم و در کنار احیای تمدن اسلامی، برای دنیا الگو شویم. اینکه می گوییم احیاگر تمدن اسلامی باشیم؛ یعنی روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی همه بر اساس مقررات و معارف دینی و در کنار معنویت باشد.
حجت الاسلام و المسلمین رجبی افزود: روابط خارجی در کنار ارزشهای دینی باشد. روابط سیاسیمان نیز با ارزشهای دینی و معنوی باشد. با ابعادی که دین برای ما ترسیم کرده است و با احیا کردن تمدن اسلامی، می توانیم برای جهان الگو باشیم. البته این کار، ظرافت و تلاش و جهاد همه جانبه می خواهد، فقط با شعار، کار نمی توان به جایی رسید.
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: در این زمینه موانع داخلی و خارجی وجود دارد، موانع خارجی همین شیطنت های شیطان ها و استکبار جهانی است که با استفاده از ابزارهایی مانند ماهواره ها و فضای مجازی که در اختیار ما قرار داده اند، تلاش می کنند نگذارند، آن اسلام نابی که ما می گوییم احیاگر و منشأ تمدن همه جانبه است، باشد، در جامعه پیاده شود و الگو قرار گیرد.
وی اظهارداشت: دشمنان تلاش می کنند مانع تحقق این امر شوند و سرمایه گذاری می کنند که تمدن و فکر خودشان را غالب کنند. یعنی در واقع دشمن، کار استعمارگری خودش را می کند. در این دهه اخیر مقام معظم رهبری همیشه خطر استکبار جهانی را گوشزد می کنند. روی موضوع هایی چون استکبار و مبارزه با استکبار، حوزه انقلابی، دانشگاه انقلابی، مجلس خبرگان انقلابی، یا مسئله 13 آبان تأکید می کنند. در این بحث مبارزه با استکبار یا آمریکا، شخص موضوع نیست، مسئله سلوک غرب و سلوک آمریکا و استکبار است، تمدن غرب است. اینکه می گویند با استکبار مبارزه کنید؛ یعنی به لحاظ اینکه بفهمیم آنها می خواهند، فکر و اقتصاد خودشان را، مادیگری خودشان را بر ما تحمیل کنند. مبارزه با استکبار یعنی مبارزه با روش و سلوک آنها. فقط آمریکا هم نیست. امام فرمودند؛« شیطان بزرگ»، شیطان بزرگ یعنی شیطان های کوچک هم داریم. البته اینها به معنای تعامل نداشتن ما با جهان نیست؛ اما باید حواسمان جمع باشد.
عضو جامعه مدرسین ادامه داد: این ها می خواهند تمدن، فکر و ایده خودشان را به ما غالب کنند؛ بنابراین مبارزه در مقابل طاغوت ریشه قرآنی دارد: «و ما ارسلنا من رسول الا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت»؛ دعوت انبیا دو شاخه دارد: یکی عبودیت خدا و یکی اجتناب از طاغوت. طاغوت یعنی هر پایگاه و جایگاهی که در مقابل خدا قرار دارد، هر فکر و ایدهای و هر منشی و سلوک فردی اجتماعی، سیاسی اقتصادی که در مقابل خواسته های الهی قرار گیرد. اجتناب از طاغوت یعنی چه؟ یعنی اقتصاد روابط اجتماعی، فرهنگی و سیاسیمان و روابط داخلی و خارجی مان را بر اساس ایده ها و ارزشهای اسلامی و دینی خود پایه گذاری کنیم. مبارزه با طاغوت و « مرگ بر آمریکا»، فقط بحث شعار نیست. اینکه ما فقط شعار بدهیم، آنها ساکت نمی نشینند. آنها تلاش خودشان را می کنند و نمونه اش هم ابزارهای فرهنگی و همین فضای مجازی است که دنیایی از ترویج فحشا و منکرات است؛ شبهاتی که ایجاد می کنند و به وجود می آورند. اینها نمونه هایی از موانع رشد و پویایی انقلاب است.
حجت الاسلام و المسلمین عبداللهی بیان داشت: در داخل هم ما با گروه های مختلفی مواجه هستیم: یک عده متحجر هستند؛ یعنی خودشان را در یک دنیای دربسته قرار داده اند و می بینند و به تحولات نگاه نمی کنند، نمی بینند که دشمن از چه راهی تلاش می کند فرهنگ خودش را به ما تحمیل کند. در نقطه مقابل، یک عده هم آن طرفی، سکولار هستند. به این معنا که عملاً بیشتر دغدغه شان در مسایل دینی، و احکام و مقرراتی است که بیشتر جنبه فردی دارد.
وی افزود: اینکه دین و مقررات آن را ببرند در همه زاویه های حکومت، چنین احساس مسئولیتی ندارند. به عنوان نمونه همین برنامه پنج ساله که طراحی می شود دغدغه این را ندارند که این برنامه بر اساس ارزشهای دینی و راهنماییهای قرآن و معارف اسلامی باشد. سکولارند به این معنا که دین را قبول دارند، اما برای دعا و اخلاق و معاملات محدود بازار؛ اما به تولید اقتصاد و روابط سیاسی حکومتی که میرسد، عملاً کاری به اینها ندارند.
استاد حوزه گفت: همینطور در دانشگاه های ما، اقتصاد، علوم انسانی و آموزه هایی که داده می شود، بر اساس همان آموزه های علوم انسانی غربی است. این موانع داخلی این نگاه های افراطی و تفریطی متأسفانه در حوزه و دانشگاه و در مسئولان اجرایی هم هست؛ یعنی واقعاً یک عده از متصدیان و مسئولان ما در عین حال که می گویند: اسلام را به عنوان دین قبول دارند اما عملاً سکولار هستند! یعنی عملاً حکومت، اقتصاد و سیاست را از دین جدا می دانند، و این با خط انقلاب و آنچه که امام راحل برای ما ترسیم کردند تعارض دارد. اگر کلمات امام را دنبال کنیم می بینیم، یکی از بیشترین واژه ها، عنوان اسلام است. اسلام یعنی ارزشها و مقررات و ضوابط اسلامی که باید بر همه لایه های حکومتی و اجتماعی نظام، حاکم باشد.
انتهای پیام 313/17