به گزارش خبرگزاری «حوزه»، فیلم «خشکسالی و دروغ» دومین ساخته پدرام علیزاده در مقام کارگردان است، این فیلم سینمایی برگرفته از نمایشنامهای با همین نام بوده که بارها اجرا شده است. فیلمنامه این کار را محمد یعقوبی نوشته، فردی که نمایشنامه همین اثر هم، نوشته وی می باشد. این اتفاق سبب شده در بحث مقایسه بین نمایشنامه و فیلمنامه، هماهنگی مطلوبی ایجاد شود. برای همین شباهتهای زیادی بین فیلم و تئاتر «خشکسالی و دروغ» وجود دارد.
بحث درباره این فیلم به ویژگیهای فنی این کار بر نمیگردد، ولی در یک جمله باید گفت«خشکسالی و دروغ» اثر متوسطی است که توانسته مخاطب را به سمت خود بکشاند، درضمن کارگردان در این فیلم فراموش نکرده و باید سلیقه تماشاگران را هم مد نظر قرار دهد، بر خلاف بسیاری از کارهایی که تنها با هدف رضایت جشنواره ها تولید میشوند. جدا از این موضوع، داستان فیلم به دورغ اختصاص یافته، معضلی که جامعه ما به شدت از آن آزار دیده و آسیبهای فراوانی نیز از بابت آن متحمل شده، این مشکل در تفکر دینی ما جز گناهان کبیره بوده و زندگی بسیاری از خانواده ها با وجود دروغ در روابط با افراد دیگر را دچار بحران کرده است.
*بی راهه ای برای نکوهش دروغ!
در این فیلم سعی شده به نوعی از عواقب دروغ سخن گفته شود، اما فراموش کرده برای بیان یک معضل نمیتوان از راه نادرست، آن را نقد کرد. برای مثال به برخی دیالوگهایی فیلم اشاره میکنم که در آن مسائل اخلاقی به شکل مطلوبی رعایت نشده، البته این اتفاق چند سالی است در سینمای ما باب گردیده و متأسفانه مراکز نظارتی توجه چندانی به آن ندارند، درصورتی که خانوادههای ایرانی در فرهنگی رشد کردهاند که در یک جمع چند نفره معمولا از این گونه شوخیها با یکدیگر نمیکنند، پس باید در سینما نیز این حرمتها پاس داشته شود.
*حضور کم رنگ نمادهای دینی در «خشکسالی و دروغ»
موضوع دیگری که در این فیلم به نوعی مد نظر قرار گرفته، بحث طلاق عاطفی است که به شدت جامعه امروز ما بابت آن خسارت دیده، کارگردان فیلم این اتفاق را سعی کرده به نوعی دیگر مطرح کند، برای همین موقعیتهای طنزگونه در فیلم به وجود آورده تا کمی از تلخی موضوع کاسته شود. این نکته به عقیده نگارنده اتفاق خوبی است که در فیلمهای مشابه میتواند رخ دهد، اما کارگردان میتوانست با رعایت برخی نکات ، دست آوردهای بهتری کسب کند، آن نیز رویکردی اسلامی-ایرانی که میتوانست در کار لحاظ شود، ولی از آن غافل ماند.
*نادیده گرفتن باورهای اسلامی
نکته مد نظر اینجاست که کارگردان میبایست در «خشکسالی و دروغ»، تاکید میکرد دلیل برخی مشکلات پیش روی زوج های جوان دوری از سبک زندگی اسلامی-ایرانی است، یعنی دوری از رفتارهایی که بر پایه باورهای اسلامی و ایرانی شکل گرفته، در حقیقت باید در فیلم نشان داده میشد دوری از سبک زندگی اسلامی-ایرانی است که باعث به وجود آمدن این اتفاقات شده ، اما کارگردان و فیلمنامهنویس این کار را نکرده و نگاه خاص خود را در فیلم جا داده که با آموزههای اسلامی همخوانی لازم را ندارد.
*غفلت از هنر اصیل ایرانی
البته رویکرد فوق، معضلی است که تنها مختص به فیلم «خشکسالی و دروغ» نمی شود، بلکه در بسیاری از فیلمهای ایرانی وجود دارد و ما از آن غافل هستیم، چون تصور میکنیم اگر در فیلمی شاخصههای مذهبی و اسلامی قرار دهیم، انگ سفارش سازی میخوریم، غافل از این که میتوان حرف اسلامی در سینما زد، بدون این که در آن شعاری داده شود. برای مثال یک نمونه موفق در این زمینه را نام میبرم. فیلم «دهلیز» اثری اجتماعی است که بهروز شعیبی آن را ساخته، در این فیلم، هیچگونه ظاهر سازی دینی وجود ندارد، اما پیامی که در کار داده می شود برگرفته شده از توصیه های اسلامی است.
*پوششی که زیبنده هنرمند مسلمان نیست
مطلب دیگری که میتوان درباره فیلم مطرح کرد ، به پوشش بازیگران بر می گردد، به عبارت دیگر وضعیت ظاهری هنرمندان حاضر در فیلم زیبنده جامعه اسلامی نیست، به ویژه رابطههایی که بین افراد نامحرم ترسیم میشود، به هیچ وجه در سبک زندگی اسلامی – ایرانی جایی ندارد، هرچند ممکن است کارگردان ادعا کند چیزی که در فیلم نشان داده شده، در جامعه وجود دارد، اما این توجیحی پذیرفتنی نیست، زیرا سینما نباید پیرو اتفاقات جامعه باشد، بلکه خود باید فرهنگ سازی کند، والا اگر غیر از این بود، فیلمهای فارسی قبل از انقلاب هم نکات اخلاقی را تبلیغ میکردند!
به هر حال در انتهای کلام، باید به یاد داشت سینمای اجتماعی تنها نشان دادن آسیبها نیست، بلکه در کنار آن راهکار نیز باید نشان داده شود، اتفاقی که میتواند با الگو قرار دادن سبک زندگی اسلامی - ایرانی رخ دهد.