به گزارش خبرگزاری «حوزه»، با این که بیش از 70 سال از پایان جنگ جهانی دوم گذشته است ولی سینمای جهان هنوز هم به این جنگ به عنوان منبع الهام برای ساخت فیلمهای حماسی نگاه میکند. این نگاه را امسال میتوان در آخرین ساخته ملگیبسون، بازیگر و کارگردانِ توانا و صاحب سبک سینمای آمریکا مشاهده کرد. ملگیبسون از دل ماجراهای مختلفی که بیش از هفت دهه از آن گذشته است، داستان یک بهدار و امدادگر جنگی را برای ساخت فیلم «hacksaw ridge» (ستیغ ارهای) انتخاب کرده است.
مل گیبسون در ساختههای قبلیاش از جمله «شجاع دل» و «مصائب مسیح» تبحرش را در ساخت فیلمهای حماسی نشان داده است.
فیلم هایی که علاوه بر داشتن موضوعات خاص تاریخی و حماسی ، اسطوره های در دسترسی را برای نسل امروز معرفی و طوری نشان میدهد که شخص را وامدار این افراد در تاریخ نشان میدهد و اسطوره سازی را به سبکی خوب و قابل توجه برای بینندگان ارائه میکند.
مخصوصاً در «شجاعدل» که بر اساس داستان زندگی «ویلیام والاس»، رهبر استقلالطلبان اسکاتلند ساخته شد و گیبسون خودش در نقش «والاس» ایفای نقش کرد. مل گیبسون در «ستیغ ارهای» نیز سراغ داستانی واقعی رفته است. دزموند داس، جوانی روستایی در امریکا داوطلبانه به ارتش امریکا میپیوندد و قصدش این است که در بهداری ارتش به نجات مجروحان جنگ کمک کند اینکه کسی را به کشته گان جنگ اضافه کند دزموند به خاطر تجربهای که از کودکی در ذهنش باقی مانده و بنا بر باورهای مذهبی که دارد حاضر نیست اسلحه به دست بگیرد و ...
دزموند داس به شدت فردی مذهبی که طی عملیات ارتش برای اشغال جزیره اوکیناوای ژاپن که با مقاومت سرسختانه ارتش ژاپن همراه است، جان ۷۲ تن از همرزمانش را نجات میدهد. وی به خاطر این اقدام از سوی دولت آمریکا نشان، دریافت میکند. اگرچه اقدام دزموند داس در نجات جان انسانها قابل تقدیر است، ولی مل گیبسون از دل این داستان فیلم حماسی در ستایش میهنپرستی سربازان آمریکایی، ایثار و از خودگذشتگی در ارتش آمریکا و تمایل به پیروزی بر دشمنان را بیرون کشیده است. در طول فیلم از ژاپنیهایی که از کشورشان دفاع میکنند، تصویری خشن و تا حد زیادی غیرانسانی به تصویر میکشد.
یکی از دیالوگ های خوب و ماندگار این فیلم این جمله دزموند داس است که بعد از نجات هر یک از سربازان میگفت"خدایا یک قدرت بده تا یک نفر دیگر را نیز نجات دهم" و در اواخر فیلم برای اینکه برای بیننده مشخص شود که این اتفاق واقعی بوده و اینکه این یک افسانه نیست به صورت مستند و واقعی با خود دزموند داس و افرادی که شاهد این اتفاقات واقعی بودند مصاحبه می کند و به صورت واقعی با آن افراد که شاهد ان جریانات بودند صحبت می کندو.
«hacksaw ridge» در هشتادونهمین دوره جوایز اسکار توانست در شش بخش از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی نامزد دریافت جایزه شود و در نهایت دو اسکار به دست آورد. در مقابل اعتباری که ساخت فیلم درباره جنگ برای آمریکا و سینمای هالیوود دارد.
کشور ما دچار مشکل بزرگی با سینمایی است که تمایلی به ساخت فیلم درباره دفاع مقدس ندارد. در حالی که فاصله زمانی که از جنگ جهانی دوم گذشته قابل قیاس با سالهای سپری شده از پایان جنگ تحمیلی نیست و حتی برای برخی از کارگردانان صاحبنام سینمای ایران که در دوران دفاع مقدس به عنوان نیروی رزمنده در جبههها حضور داشتهاند، اکنون ساخت فیلم جنگی برای سینمای ایران کاری سخت شده است.
کار سخت از این نظر که فیلمسازانی که تمایل به ساختن فیلم درباره دفاع مقدس دارند، حمایت نمیشوند و برای ساخت مشکلات زیادی را در پیش دارند به یاد دارم یکی از دوستان فیلمساز برای ساخت یک فیلم کوتاه جنگی برای داشتن تسلیحات و تدارکات اولیه به مشکلات زیادی برخورد کرد و این تجربه باعث شد که دیگر برای ساخت فیلم در این عرصه تمایل زیادی را نداشته باشد ؛ ولی در مقابل بسیاری از آثاری که به عنوان فیلم دفاع مقدسی ساخته میشود، رنگ و بوی ضدجنگ دارد. فیلمسازان ایرانی در آثارشان با فضای دفاع مقدس و روح حماسی که در آن موج میزده است، فاصله گرفتهاند. این فاصله را میتوان نشانهای از نبود ارتباط میان سینما و دفاع مقدس دانست. آنها حتی مانند مل گیبسون که از دل تاریخ جنگ جهانی دوم زندگی یک بهدار را به نمایش گذاشت، به سراغ نمونههای عینی و واقعی از قهرمانان جنگ بروند. کارنامه ضعیف سینمای دفاع مقدس و پررنگ بودن سینمای ضدجنگ حتی اعتراض مقام معظم رهبری را در پی داشته است.
ایشان در دیدار دستاندرکاران راهیان نور و جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس با ایشان به صراحت از ساخت فیلمهای ضدجنگ و ادبیات ضدجنگ انتقاد کردند و از مسئولان خواستند که «مراقب باشند و نگذارند فیلم یا کتاب یا مطالب دیگرکه ضدارزشها و گنج عظیم دفاع مقدس است تولید شود.»
یکی از تفاوت های سینمای ایران با سینمای کشوری همانند آمریکا در همین است که در آن کشور بخش خصوصی برای پاسداشتن ارزشهای میهنی و افتخارات ملی کاری حماسی و جنگی تولید میکند ومتاسفانه در ایران فیلمسازانی فیلم میسازند که حتی از اینکه نامی از دفاع مقدس و رشادت های جوانان این کشور برای دفاع از کشور انجام دادند ، ابا دارند که در سینما نامی و یادی از اینها برده شود!.
گرچه فیلمسازان خوب و متعهد ما نیز فیلمهای زیبا و قابل توجهی از جمله فیلم "پرواز در شب" مرحوم رسول ملاقلی پور که به مقاومت گردان کمیل می پردازد و یا فیلم "عملیات اچ 3" که به یک عملیات هوایی علیه کشور عراق می پردازد ویا به فیلم "سجاده آتش" و تعداد زیادی از این نمونه کارهای زیبا ساخته است ولی باید تلاش بیشتری را برای معرفی این گونه ایثار و رشادت ها کرد،و البته در قسمت ادبیات و نوشتن رمان و کتاب و داستان هایی در عرصه دفاع مقدس کارهای خوب و شایسته ای نسبت به عرصه پر طرفدار سینما و فیلمساری انجام شده است.
یک پیشنهاد برای فیلمسازان کشورمان بخصوص برای فیلمسازان نسل جوان و پر انگیزه کشورمان و آن اینکه برای تفریح هم که شده بهتر است برای فیلمسازان کشورمان یکبارفیلم «hacksaw ridge» اکران شود تا نحوه ساخت فیلم تاریخی و جنگی را از اهل فن یاد بگیرند که شما نیز موضوعاتی در این باره بسیار داریم ولی باید برای ساخت و خلق همچون آثاری باید کمی کمر همت بسته و برای نسل امروزی اسطوره های واقعی و عینی که سالهای قبل و نه چندان دور رشادت هایی را برای دفاع از ایران و حفظ وطن خود انجام دادند را معرفی نمایند.