به گزارش خبرگزاری «حوزه» حجت الاسلام والمسلمین فعالی در ادامه سلسله جلسات «زندگی معنوی» به منظور بررسی زندگی معنوی و آرمانی در موسسه آل یاسین به تبیین حالات چهار گانه نگاه انسان به دیگران و خود و همچنین سلوک و مراحل آن پرداخته است.
وَ الثَّانِي مُطَالَعَة الْجِنَايَة وَ الْوُقُوف عَلِيِّ الْخَطَر فِيهَا وَ التَّشَمُّر لتدارکها وَ التَّخَلُّص مِنْ رِقَّهَا وَ طَلَب النَّجَاة بِتَمْحِيصِها
درجه دوم یقظه، سلب گناه است و 5 بند دارد: گناه پژوهی ، درک پیامدهای منفی گناه ، همت گماشتن برای جبران گناه ، رهایی از بندگی و بردگی گناه و پاک شدن از گناه.
سبک شناسی دارای دو مرحله است اول، امر ایجابی است و مرحله دوم، سلبی؛ یعنی قبل از هر سلبی، باید ایجاب آن را بیان کرد.
* قاعدة معمول در نگاه انسان به دیگران، دیدن عیوب آنها و در نگاه به خود، دیدن خوبی¬ها و حسن¬هاست. امّا قاعده مطلوب، در نگاه انسان به دیگران، دیدن حسن آنها و سپس دیدن نقص ها و عیب هاست و در نگاه به خود، دیدن عیب¬ها و ناداشته ها برای جبران و سپس دیدن خوبی ها و داشته هاست برای تقویت آنها.
*حالات چهار گانه نگاه انسان به دیگران وخود:
اگر کسی فقط، حسن¬های دیگران را ببیند و خوش بین باشد، ساده اندیشی و نامطلوب است.
اگر کسی فقط، عیب¬های دیگران را ببیند و بدبین باشد، هم مطلوب نیست.
اگر کسی فقط، حسن¬های خود را ببیند، دچار غرور شده و در نهایت دچار تکبّر می¬شود.
اگر کسی فقط، عیب¬های خود را ببیند، دچار یاس و ناامیدی خواهد شد.
* بسیاری از تنش¬ها، حاصل محرک¬های بیرونی نیست، حاصل ذهن¬های معیوب و نگاه¬های آلوده ماست و می-توان با یک تغییر کوچک در نگاه خود، آن تنش و استرس ها را از خود دور کرد.
* هر کسی بخواهد ضعف¬های خود را جبران کند باید بر قدرت¬ها و داشته¬های خود تکیه کند و منتظر اصلاح از طرف دیگران نباشد. در این جهان فقط خود شما هستید که می¬توانید به خود کمک کنید.
*سلوک و مراحل آن
سلوک یعنی انتقال از اسمی از اسماء خدا به اسمی دیگر از اسماء خدا. و چون سلوک، امری صعودی است پس اسماء الهی صعودی هستند. بنابراین مراحل سلوک اینگونه است.
اول: پیش مرحله: اسم ناظر به این مرحله، «المضلّ» است.
دوم: مرحله اول: شکر نعمت: اسم ناظر به این مرحله: اسم عام: «الهادی» اسم خاص: «المنعم»
سوم: تدارک خطا :سم ناظر به این مرحله: اسم جامع: «رحمان» اسم عام: «رحیم» اسم خاصّ: «توّاب»
«الله یهدی من یشاء و یضلّ من یشاء» مصداقی از قرآن برای پیش مرحله است .
نکات مهم مربوط به آیه:
مرجع ضمیر فاعلی در «یشاء»، «مَن» است. یعنی خدا هدایت می¬کند هر کسی را که آن کس می¬خواهد هدایت شود.
از خداوند فقط هدایت، صادر می شود؛ نه هدایت و ضلالت. بلکه ضلالت نتیجة عدم هدایت است و عدم هدایت هم به دلیل نخواستن انسان است. پس «یضلّ» یعنی «لایهدی».
سبک و شیوة تدارک خطا:
در بيان مختصر: تدارک خطا، متناسب با کمیّت و کیفیت خودِ خطا، شکل می گیرد و در بيان مفصّل: گناهان و خطاها دو دسته هستند:
الف) حق الله: اعمال عبادی را شامل می شود که قصد قربت در آنها شرط است.
سبک و شیوة جبران حق اللّه: جبران مافات + توبه؛ مثلاً خواندن نمازهای قضا به همان شکلی که قضا شده به همراه توبه و تصمیم به خواندن نمازهای واجب.
براساس آیات و روایات، نباید درباره حق الله زیاد نگران باشیم؛ زیرا سریع الرضا بودنِ خداوند، امید فراوانی برای بشر به ارمغان می آورد.
ب) حق النّاس: حقوق انسانهاست حال این حق یا مالی است مثلا مال کسی را دزدیدن یا بدنی است مثل بیمار کردن و یا وارد کردن جراحات بدنی به فردی. البته بدون دلیل شرعی .یا عِرضي (آبرو) است مثل تحقیر، مسخره کردن و اسم روی دیگران گذاشتن.
*چند نکته:
*حق الناس را باید ردّ و جبران کرد و این یک وجوب تکوینی است؛ یعنی یا خودمان جلوی اشتباهاتمان را بگیریم یا اینکه اشتباهات، جلوی مان را خواهد گرفت.
*سرّ بسیاری از حوادث برای انسان ها، همین پايمال نمودن حق الناس است.
*حق، اسم خداوند است و هیچ باطلی را نمی پذیرد و باطل در هاضمه جهان، هضم نمی شود.
* پارک دوبله، آشغال ریختن، بوق زدن بی جا و تحقیر نمونه هایی از حق الناس است .
نکاتی دربارة تحقیر:
*هر کسی، دیگری را تحقیر کند، مخلوق خدا را تحقیر کرده. بنابراین مستقیم یا غیر مستقیم، تحقیر خودِ خداست.
*هر کسی، دیگری را تحقیر کند، خداوند مستقیماً آن تحقیر را به خودش ربط می دهد و خودش با تحقیر کننده روبرو می شود:
إِنَّمَا نحَنُ مُسْتهْزِءُونَ * اللَّهُ يَسْتْزِئُ بهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فىِ طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُون؛ ما فقط [آنان را] ريشخند مىكنيم. خدا [است كه] ريشخندشان مىكند، و آنان را در طغيانشان فرو مىگذارد تا سرگردان شوند.
*خداوند نمی گذارد مقصود استهزاء کننده، محقق شود و برعکس، خودِ استهزاء کننده را در میان جامعه، پایین می آورد.
*تحقیر به خود فرد برمی گردد، اگر طرف مقابل، مستحقّ آن نباشد .
*جامعه دینی، جامعه ای است که در آن تحقیر و استهزاء به تمام اشکالش، وجود نداشته باشد.