خبرگزاری «حوزه» در راستای انتشار نگاه فقه به اداره جامعه، هفدهمین جلسه از درس «فقه الإداره» حجت الاسلام والمسلمین سید صمصام الدین قوامی را با موضوع: «جایگاه " امر به معروف و نهی ازمنکر" در نظریه اتحاد امامت و امارت "» مدیریت شبکه ای در امر به معروف و نهی از منکر رامنتشر می کند.
در یک جمع بندی می توان احتمالات زیر در این که چه نهادی متکفل امر به معروف و نهی از منکر باشد، وجود دارد:
* نهاد مستقل فوق قوا
* قوه قضاییه
* هر سه قوه
* نیروی انتظامی و پلیس که زیر نظر قوه مجریه است.
چهار احتمال فوق را بررسی اجمالی نمودیم. برادران احتمال پنجمی را نیز دادند که نهاد شبکه ای است.
"مدیریت شبکه ای"
در اوائل این درس دو یا سه سال پیش در خصوص مدیریت شبکه ای گفتگو داشته ایم. عصاره اش این است که یک نهاد غیر فربه و چابک و چالاک غیر عریض و طویل و فاقد بوروکراسی های زائد و فارغ از حجم اضافی در رأس امر به معروف قرار می گیرد و در این مسیر طبق برنامه ریزی دقیق نهادهای زیادی را واقع در قوای گوناگون بکار می گیرد و نظارتها و مراقبتها را در همه اندام نظام از طریق آنان اعمال می کند.
از نیروی انتظامی که در قوه مجریه است از دیوان عدالت در قوه قضاییه دیوان محاسبات که در قوه مقننه است ( البته همه اینها از باب مثال می باشد ) از بخش تبلیغات حوزه علمیه، از شورای امر به معروف مستقر در مساجد کشور، بسیج دانشجویی، بسیج اصناف، بسیج ادارات، بسیج مساجد و... ( البته خود بسیج ، نمونه ای از مدیریت شبکه ای در امر به معروف و نهی از منکر است. با توجه به شاخه هایی که شمرده شد ) و.... .
خلاصه یک نهاد زیر نظر مستقیم رهبری قرار دارد که گستردگی غیر ضرور ندارد ولی مشبک است و تمامی عناصری که به نوعی به امر به معروف و نهی از منکر مربوطند و در همه جا پراکنده هستند که نیازی به متمرکز شدن آنها در یک نهاد چاق و سنگین و مدیریت ناپذیر و کم بازده نیست که قدرتی را در خود متمرکز کند و خودش به منکر تبدیل شود و غیر قابل کنترل و مهار که این فساد البته عارضی و سیستمی است و ربطی به افراد و اعضاء و اجزاء این نهاد هم لزوما ندارد.
خاصیت تمرکز بیش از حد همین است و راه نجات از این تمرکز همانا «مدیریت شبکه ای» است یعنی کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت، یک تور گسترده و با یک آهنگ، مبارزه با منکرات را در هرجا به عهده می گیرد و البته می توان همه شبکه را در یک شورای هماهنگی جمع کرد. برای هماهنگی اراده ها و اداره ها، و نه تبدیل یک سازمان حجیم که به جحیم اشبه است تا یک نهاد موثر و خدوم و جالب است که مدیریت شبکه ای خود پیشرفته ترین نظریه مدیریت و سازمان هم هست و عقلا هم بر این بنا دارند که خدمت آسان و ارزان و فراوان را ارائه می دهد و مصداق بارز «تعاونوا علی البر و تقوی» است و سازمان عریض و طویل و پرخور و کم کار بعید نیست که مصداق «تعاون بر اثم و عدوان» باشد. چه اثمی از کم بازدهی، ناکارآمدی و پر هزینگی و پرمصرفی بالاتر و چه عدوانی بالاتر از این که قدرت را متمرکز کنی. در یک نهاد نظارتی و امر و نهی کننده که مایه کدورت و دو دستگی در جامعه شود و به ازدیاد منکر و کاهش معروف بینجامد. بنابراین نجات در مدیریت شبکه ای است که البته در شرائط فعلی در نظام اسلامی این پرا کندگی در نظارت وجود دارد ولی به شکل شبکه ای مدیریت نمی شود و به بهانه تفکیک قوا این شبکه تشکیل نمی شود. (ادامه دارد)
نظر شما