علی آشتیانیپور تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه» درباره چگونگی عملکرد مسئولان هنری در تشویق هنرمندان به سمت موضوعات دینی گفت: این سوال بیش از 30 سال است که دائماً در حال پرسیده شدن است، اما متاسفانه هیچ گاه به آن پاسخی مشخص داده نشده، البته مسئولان هنری متصورند که عملکردشان در راستای جواب پرسش مطرح شده است، اما اینکه تا چه حد توانستهاند در رسیدن به آن موفق باشند، مطلبی است که جای بحث فراوان دارد و من بنا به برداشت خود میخواهم به آن بپردازم.
*لزوم اعتماد مدیران به هنرمندان متعهد و انقلابی
وی افزود: وقتی میخواهیم عملکرد مسئولان را در تشویق هنرمندان به سمت موضوعات اسلامی مورد سنجش قرار دهیم، بحثی مطرح میشود که بسیار مهم است، اینکه در این عرصه، سلیقههای شخصی مهمترین نقش را ایفا میکند. این نکته را به این خاطر بیان کردم تا بگویم هنرمند فردی نیست که بتوان برای وی یک راه مشخص تعیین کرد تا تنها از همان مسیر به موضوعات بپردازد، هنرمند، باید آزادی عمل داشته باشد تا بتواند در پرداختن به آموزههای اسلامی اندیشههای خودش را در کارش لحاظ کند، در غیر این صورت تنها شاهد آثار بیکیفیتی خواهیم بود که نقششان پر کردن آنتن است.
این تهیهکننده با بیان اینکه هر گاه مدیران، آستانه تحملشان را افزایش دادهاند، به نتایج مطلوبی دست یافتهایم، گفت: تجربه کاری من نشان داده هر گاه مدیران به هنرمندان اعتماد کرده و آستانه تحملشان را بالا بردهاند ما به نتایج مطلوبی دست یافتهایم، اما هر گاه مدیران سعی کردهاند با سلیقه شخصی خود برنامه تولید کنند، کارها به سمت سفارش سازی سوق پیدا کردهاست.
*کارنامه سینما و تلویزیون در پرداختن به ارزش های اسلامی
وی در پاسخ به این سوال که خانواده در آثار نمایشی سینما و تلویزیون تا چه حد تصویرگر ارزشهای اسلامی هستند؟ گفت: اگر بخواهیم ارزیابی درسی از جایگاه هنجارهای اسلامی در خانوادههای ایرانی داشته باشیم پی خواهیم برد که همیشه آموزههای دینی، مهمترین شاخصه در خانوادهها بوده است. این موضوع نیز هیچ ربطی به حکومتها ندارد، چون ایرانیان عاشق اسلام هستند، اما در این میان برخی حکومتها سعی کردهاند علاقه مردم را کم کنند و برخی دیگر به آن بها دادهاند. برای مثال در دوره پهلوی اول و دوم تمام تلاش حکومت این بوده سبک زندگی غربی را برای مردم جایگزین فرهنگ اسلامی کند! خواستهای که خوشبختانه در رسیدن به آن موفق نبود.
تهیهکننده فیلم «بیداری رویاها» اضافه کرد: خوشبختانه با پیروزی انقلاب اسلامی سبک زندگی ایرانی اسلامی به عنوان یک امتیاز به مردم معرفی شد، اما نکته مورد پرسش اینجاست که در تلویزیون ما تا چه حد توانستهایم به سمتی حرکت کنیم که مروج سبک زندگی مورد نظرمان باشیم؟ در پاسخ به این سوال باید بگویم آنگونه که باید انتظارات برآورده نشده! دلیل این امر نیز این است که آثاری تولید شده، چندان با باور و اعتقاد ساخته نشده است. این امر نیز تنها به فیلمساز یا بازیگران مربوط نمی شود، بلکه کسانی که سفارش کار را میدهند چنین نقصانی را دارند. در کلامی دیگر ما در تولیدات خود تنها میخواهیم پیامرسان باشیم. برای مثال اگر میخواهیم دروغ را تقبیح کنیم تنها آن را در شکل کلامی بیان میکنیم، درصورتیکه اگر در ابتدا ما بتوانیم خود دروغ نگوییم مسلماً کارمان نیز چنین پیامی را تبلیغ خواهد کرد.
*بررسی شفاف ارزش های دینی در تولیدات سینمایی
وی متذکر شد: با توجه به توضیح فوق اگر ما خواهان تصویرگری درست از خانواده اسلامی در تولیدات سینمایی و تلویزیونی هستیم، احتیاجی نیست که برای آنان آثاری غیر واقعی تولید کنیم، تنها کافیست آینه را پیش روی آنها بگیریم تا متوجه شویم چه ارزشهای در جامعه ما وجود دارد که ما از آنها غافل هستیم. برای درک بهتر موضوع به تاریخ کشورمان در 40 سال گذشته اشاره میکنم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مردم کشورمان اتفاقات بسیاری را تجربه کردند. جنگ تحمیلی، تحریمها و... اما خانوادههای ایرانی همیشه پشت این انقلاب بوده اند.
وی در پاسخ به سوال پایانی مبنی بر اینکه آیا نشان دادن ضعفها در تولیدات سینمایی نشانه دغدغه مندی هنرمند است یا اینکه میشود با نشان دادن موضوعاتی که مباهات و افتخارات کشورمان است، دغدغه مند نیز بود؟ گفت: جواب به این پرسش را باید در کارهایی که قبلاً تولید شده، جستجو کرد، متاسفانه در فیلمها و سریالهایمان که در آنها به داشتههایمان پرداختهایم، شعاری و سطحی عمل کردهایم و به نوعی ذهنیت مردم را نسبت به این گونه تولیدها منفی کردهایم. برای همین وقتی چنین کارهایی ساخته میشود ذهنیتها به سمت کارهای سفارشی سوق پیدا میکند، پس باید در گام اول این ذهنیت را تغییر دهیم. رسیدن به این خواسته نیز زمانی محقق خواهد شد که داشته های خودمان را انگونه که وجود دارد نشان دهیم، نه اینکه بخواهیم با بزرگنمایی، مسائل را بزرگتر از آن چیزی که است نشان دهیم.