به گزارش خبرگزاری «حوزه»، "رهایی از قدس" عنوان بازخوانی مجموعه سخنان گردآوری شده از حضرت آیت الله مکارم شیرازی پیرامون لزوم توجه به فلسطین و آزادی بیت المقدس می باشد .بیش از ۶۰ فراز از سخنان ایشان در این باره تقدیم می شود .
ما در عصری زندگى مى كنيم كه اسرائيل پيوسته مسلمانان فلسطين را به خاك و خون مى كشد و با كمك آمريكا، براى نابودى مقاومت در فلسطین و حزب اللَّه در لبنان نقشه طرح مى كند.[1]
مى دانيم از حدود 14 ميليون يهودى 3 ميليون صهيونيسم [2] هستند ولى اين [3] عده كم به سرزمينهائى كه ادعاء مى كنند، قانع نيستند، و نقشه توسعه طلبى از نيل تا فرات را در انديشه مى پرورانند، همين عده كم، آن همه عرب را به ضعف كشانده اند، گويا همت و غيرت اسلامى كه اين همه اسلام روى آن تكيه دارد، آنها از اسلام به ارث برده اند آنها بيت المقدس و مسجد الاقصى محل معراج پيامبر(صلى الله علیه وآله)، الخليل محل تولد حضرت ابراهيم (عليه السلام)، بيت اللحم محل تولد حضرت عيسى (عليه السلام)، غزّه محل دفن هاشم بن عبدمناف يكى از اجداد پيامبر (صلى الله عليه وآله) و بسيارى از اماكن مقدس را اشغال كردند، و قصد توسعه طلبى هم دارند.[4]
در این میان حكم اخير دولت آمريكا كه برخلاف قطعنامه شوراى امنيت و بر خلاف تمام موازين بين المللى بود درباره بيت المقدس و اينكه متعلق به اسرائيل و پايتخت اوست و تصميم بر اينكه شش ماه ديگر سفارتخانه آمريكا به آنجا برود، موج عظيمى از نفرت را در سراسر جهان برانگيخت و تمام مسلمين دنيا و بسيارى از ملتهاى آزادىخواه و رجال سياسى جهان آن را شديدا محكوم كردهاند.[5] که نشان می دهد مسئله قدس در میان مسلمانان هرگز فراموش نمیشود؛بلکه این فتنه، خون تازه ای در رگ های مسلمین به جریان انداخته است که به زودی با اتحاد مسلمین، رهایی قدس از چنگال رژیم صهیونیستی و رسوایی این رژیم کودک کش و حامیان اسرائیل رقم خواهد خورد [6] و سرانجام به آزادی کامل فلسطین و سرنگونی رژیم صهیونیستی منتهی خواهد شد.[7]
بیت المقدس قبل از اسلام
بيت المقدس مكانى است كه در حدود هزار سال قبل از ميلاد بنا شده است، در حكومت چهل ساله حضرت داود( عليه السلام) كه بيمارى وبا يا بيمارى واگيردار ديگرى در آن منطقه آمد، حضرت مردم را به بيرون شهر در محلى فرستاد تا به دعا مشغول شوند و چنين كردند و بيمارى برطرف شد و به امر حضرت اين محل را سنگ چين كرده و معبد و مسجد ناميدند و چون از شهر دور بود مسجدالاقصى( مسجد دورتر) ناميدند.[8]
فتح بیت المقدس توسط مسلمانان
هنگامى كه «عمر» با امام علی(علیه السلام) براى رفتن به جنگ روم مشورت كرد، آن حضرت چنين فرمود:خداوند به پيروان اين دين وعده داده و بر عهده گرفته كه اسلام را سربلند و نقاط ضعف آنها را برطرف سازد.[9]آن كس كه آنان را در آن هنگام كه اندك بودند، يارى كرد و در آن موقع كه در اثر كمى نفرات نمى توانستند از خود دفاع كنند از آنها دفاع نموده، همو زنده است و هرگز نمى ميرد.[10]
ولى تو اگر شخصاً به سوى دشمن حركت كنى و در برابر آنان مغلوب گردى، براى شهرهاى دوردست مسلمانان پناهى نمى ماند؛ (و اگر تو در ميدان جنگ كشته شوى، پيش از آن كه مردم با ديگرى بيعت كنند) كسى نيست كه به او مراجعه كنند، پس مرد جنگ آزموده اى را به سوى آنها بفرست و گروهى كه مشكلات و سختيهاى جنگها را ديده اند و خيرخواه و نصيحت پذيرند، با او همراه ساز! پس اگر خداوند پيروزى داد همان است كه تو مى خواهى و اگر نشد، تو مدافع مردم و پناه آنها خواهى بود، (و در سنگر پشت جبهه قرار خواهى داشت).[11]
اين همان جنگ فلسطين و فتح بيت المقدس است كه عمر پس از اطلاع احساس كرد كه بايد شخصاً در آن شركت كند ، لذا به آن سو رهسپار شد، و[12]پس از رسيدن به آنجا و آگاهى روميان از ورود وى از او تقاضاى صلح نمودند و او با آنها مصالحه كرد به شرط اين كه جزيه بپردازند. [13]
سپس از آنجا به بيت المقدس رفت. و مورخان نوشته اند در اين مسافرت به معاويه و سرداران سپاه كه لباسهاى زيبا و تجملى پوشيده بودند اعتراض كرد، و آنها در پاسخ وى گفتند كه در اينجا عظمت اسلام در اين است كه ما چنين لباسهائى را در برداشته باشيم! البته عمر چهار بار به شام رفته و در يكى از مسافرتهايش به آن سو به بيمارى وبا كه در آن ناحيه شيوع داشته برخورد مى كند و لذا وارد شهر نشده برميگردد، اين سفر در سال 17 هجرى بوده، و فتح بيت المقدس در سنه 15 هجرى اتفاق افتاده است .[14]
صیانت از ميراث جهانی اسلام در پرتو بازپس گیری بیت المقدس توسط صلاح الدین ایوبی
بی تردید بيت المقدس ميراث بزرگ مسلمانان است ، زيرا مسلمانان دو قرن (200 سال) با مسيحيان در جنگهاى صليبى درگير بودند و بارها مسلمانان قدس را گرفته و از دست دادند تا سرانجام (صلاح الدين ايوبى) سردار لشكر اسلام بيت المقدس را به محاصره در[15]آورده و (واليان فرمانده دشمن وادار شد با پرچمى سفيد به نشانه صلح به نزد او آيد ولى او در جواب وى گفت آيا فراموش كرده ايد جنايتهاى خود را و اينكه چگونه مسلمانان را قتل عام مى كرديد و چه بزرگوارانى را به خاك و خون كشيديد و در نهايت صلح را نپذيرفت ولى بواسطه وساطت ريش سفيدان شهر به اهالى آنجا به دو شرط امان داد.[16]
1- تسليم شهر به مسلمانان. 2- جزيه دادن به سپاه اسلام براى هر مرد 10 دينار و براى هر زن 5 دينار و براى بچه هاى پسر و دختر 1 دينار.[17]
عاقبت روز جمعه 28 رجب سال 583 ه ق لشكر اسلام وارد شهر شدند و پرچم ها را برفراز شهر به اهتزاز درآوردند؛ صلاح الدين مستقيماً به مسجد الاقصى رفته و نماز جماعت گزارده و يكى از وعاظ به سخنرانى پرداخت و از تحقق وعده خدا مردم را خبر داد كه ديديد چگونه وعده خداوندى محقق شد و قدس آزاد گرديد. بعد از سه روز هم كليساها را به كشيشان واگذار كرد و هيچ تعرّضى را به مقدّسات و آثار آنان روا نداشت.[18]
قدس در چنگال صهیونیسم؛ اگر از غصه بمیریم رواست
واى و صد افغان از اين درد، حكومت صهيونيستى را بزور در چشم و قلب حكومتهاى اسلامى فرو كردند، اسرائيلى كه سكوى پرش قدرتهاى بزرگ استکباری و ضد خدايى است، اسرائيلى كه تبلور خواسته هاى آمريكا است، اسرائيلى كه سمبل و زاييده مكتب لیبرالیسم است.[19]
بی شک اگر از درد اين بى حرمتى هايى كه به ساحت اسلام [20]و مسلمانان مظلوم فلسطین رفته بميريم جاى ملامت نيست، اين گفته مولى على (عليه السلام) است كه در خطبه جهاد[21] مى فرمايد: ... معاويه توسط سفيان بن عوف، شهر انبار (يكى از شهرهاى قديمى عراق واقع در سمت شرقى فرات) را غارت كرد، و حسّان بن حسّان بكرى (والى و حاكم آنجا) را كشت و سواران شما (اهل عراق) را از حدود آن شهر دور كرد و تار و مار گردانيد و به من خبر رسيده يكى از لشكريان ايشان بر يك زن مسلمان و يك زن ذمّى [22] وارد شده، و خلخال [23] و دست بند و گردن بند و گوشواره هاى آنها را كنده، و آنها نتوانسته اند از او ممانعت كنند مگر آنكه صدا زد به گريه و زارى بلند نموده از خويشان خود كمك بطلبند، سپس دشمنان با غنيمت بسيار بازگشتند، در صورتى كه به يك نفر از آنها زخمى نرسيده و خونى از آنها ريخته نشده «فَلَو انَّ امرَءاً مُسْلِماً ماتَّ مِنْ بَعدِ هذا أَسَفاً ما كانَ بِهِ مُلوماً، بَل كانَ بِه عِندى جَدِيرا»(اگر مرد مسلمانى از شنيدن اين واقعه در اثر حزن و اندوه بميرد بر او ملامت نيست؛ بلكه به نزد من هم به مردن سزاوار است».[24]
اى بسا جاى حيرت و شگفتى است، به خدا قسم اجتماع ايشان (معاويه و همراهان او) بر كار نادرست خودشان و تفرقه و اختلاف شما از كار حقّ و درست خوتان، دل را مى ميراند و غم و اندوه را جلب مى نمايد،«فَقُبحاً لَكُمْ و تَرَحاً حِينَ صِرْتُم غَرَضاً يُرْمى؛پس روهاى شما زشت و دلهايتان غمگين باد هنگامى كه در آماج تير آنها قرار گرفته ايد» (يعنى دشمن به سوى شما تيراندارى مى كند و شما از روى بى حميّتى و تفرقه و اختلافى كه داريد سينه خود را هدف قرار داده خاموش نشسته ايد) مال شما را به يغما مى برند، و شما غارت نمى كنيد، و با شما جنگ مى كنند، و شما[25]جنگ نمى كنيد و عصيان خدا را مى كنند و شما راضى هستيد».[26]
به راستی خطاب آن حضرت امت اسلامی است و اگر بنا باشد مسلمانان غم و غصه اى داشته باشند بايد از نوع غم و غصه سازنده و تلاش برای رهای قدس شریف باشد، غم و غصّه از اينكه توطئه هاى دشمنان اسلام يكى بعد از ديگرى در جوامع اسلامى پياده مى شود و مسلمانان به جان هم افتاده اند بيت المقدسى كه پيش از 13 سال قبله پيامبر (صلى الله عليه وآله) بود (و سپس بعد از ورود به مدينه روى مصالحى تغيير يافته و كعبه قبله شد)، بيت المقدسى كه كانون انبياء و اولياء الهى بود و اساساً هيچ منطقه اى از جهان مثل شام و فلسطين پيامبرپرور نبود، بيت المقدسى كه ارض مقدسه و مباركه بود «ادْخُلُوا الْارْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِى كَتَبَ اللهُ لَكُمْ؛داخل شويد زمين مقدسى را كه براى شما خداوند مقرّر فرمود»[27]و «...إِلَى الْمَسْجِدِ الْاقْصَا الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ؛...مسجد الاقصائى كه پيرامون و اطرافش را مبارك و پرنعمت ساختيم»[28] و بيت المقدسى كه ميراث بزرگ مسلمانان بود، توسط اسرائيل و دشمن ترين فرقه مسلمانان اشغال شده و همين بيت المقدس پايتخت آن كشور كفر شناخته مى شود.[29]
به راستی اين درد را به كه گوييم و كجا برويم كه ميراث 200 ساله و دستاورد ميليون ها خون ريخته شده در 6 روز (جنگ 6 روزه اعراب و اسرائيل) به باد رفت. چنان هم رفت كه تلاش تلاشگران و مبارزه مبارزين بعدى هنوز كارگر نيفتاده و نتوانسته دستاورد رفته را بازگرداند، حتى فداكارى بزرگانى چون عزّالدين قسّام ها هم تا کنون عقيم مانده است.[30]
رهایی قدس شریف و چالش های پیش رو
در تبیین چالش های پیش رو در آزادی قدس شریف ، مخاطبان را به كتابى از نيكسون (رئيس جمهور اسبق آمريكا) به نام (پيروزى بدون جنگ) ارجاع می دهم؛ وى حقايقى را بازگو كرده، كه به عقيده اینجانب بيدارگر جهان اسلام است، و هشدار دهنده فرد فرد آنهايى كه قلبشان براى مظلوميت اسلامى مى تپد.[31]
وجه تسميه و نامگذارى كتاب اين است كه ما بايد پيروزى بدون جنگ و خونريزى داشته باشيم، و كوتاه سخن اينكه ارباب همه باشيم، بدون اينكه قطره اى خون از بينى يك آمريكايى بر زمين ريخته شود![32]
او مى گويد: خطر عمده در دنيا اسلام بنيادى است، اسلامى كه نه شرقى و نه غربى است، اسلامى كه مبناى سياست خارجيش عدم تكيه بر قدرت شرق و غرب است، وى مى گويد: خطر روسیه براى ما كم نيست ولى باید در وهلۀ نخست اين نوع اسلام سیاسی که برآمده از انقلاب اسلامی است را براندازيم و به تعبير يكى از سردمدارانشان ريشه اين ملّت متديّن به اين دين را بركنيم.[33]
در این کتاب که به تعبیر برخی افراد زيربناى سياست آمريكا است 5 ماده به عنوان اصل مورد توجه قرار گرفته است[34]
1- ايجاد اختلاف كه خود به صورت شعارى درآمده «اختلاف بيندار و حكومت كن».[35]
2- دامن زدن به ناسيوناليسم افراطى، به هر قوم و مذهبى مى گويند تو[36]خودت را حفظ كن، تو تاريخ خودت را بساز به ايرانى مى گويند تو چكار به فلسطینی و لبنانى دارى به آنها هم چنين مى گويند و چنين القاء مى كنند، 46 مملكت اسلامى را 46 شكاف در بين آنها ايجاد مى كنند و پس از ايجاد شكاف هر چه خواهند مى کنند.[37]
لذا شاهدیم در سال 1937 يعنى يك سال پس از شهادت شیخ عزالدین قسّام ، دمیدن بر پان عربیسم، آن حركت هاى جهادی مبارزان فلسطینی كه برخاسته از مذهبى حقيقى و واقعى به رهبرى شيخى بزرگ بود رو به ضعف نهاد، به هر حال كسانى كه عامل تاراج رفتن اين ميراث عظيم بودند، مسئول گذشتگان و تاريخ اند، آنها خلف ناصالح سلف صالحند، گذشتگان حق دارند ما را زير سؤال برند و استنطاق كنند، چرا چنين كرديد ما بايد دقت كنيم اين بدبختى كه به صورت لكه ننگى لباس اسلام را مُلوّث كرد از كجا آمد، به اختصار بايد گفت اين بدبختى در ابتداء مرهون غفلت مسلمانان و در ادامه مرهون حسّ ناسيوناليستى اعراب بود، آنها جنگ را جنگ اسرائيل و اعراب مى دانستند نه جنگ اسرائيل و اسلام.[38] لذا دائماً دم از عربيّت و برترى نژادى عرب مى زدند، در حالى كه اگر دم از اسلام مى زدند اوّلًا جمعيّت مبارزه كننده بالغ بر يك ميليارد و نیم مسلمان مى شد و ثانياً داعى براى جانبازى و انگيزه فداكارى هر چه بيشتر رو به تزايد مى گذارد زيرا چه آزاده اى براى عربيّت جان مى بازد ولى وقتى بنا شد مسئله اسلام و نجات قبله مسلمين باشد به راحتى مسلمانان جانبازى مى كنند.[39]
3- روى كار آمدن رژیم های دست نشانده مثل عربستان سعودی، اردن، امارات و...، در حالى كه آنها بيش از عروسكهاى خيمه شب بازى نيستند، و آمریکا به عنوان كارگردان اصلى پشت چهره اين عروسكها عمل مى كند.[40]
4- ايجاد وابستگى های اقتصادی.[41]
5- جنگ نرم و ترویج سبک زندگی غربی در ميان نسل جوان.[42]
لذا بايد درك كنيم كه موفقيت استكبار در اين طرحها، پيروزى بدون جنگ است.[43]
وحدت امت اسلامی؛ راه رهایی قدس
بی تردید ما برای رهایی قدس شریف از چنگال شیاطین بيش از هر زمان نياز به وحدت و آرامش داريم [44]،در اين شرايط همه مسلمين جهان بايد متحد شوند، چون قدس حلقه اتصالى است در ميان همه آنها و بايد در برابر اين تجاوز آشكار و زورگويى زشت بايستند و نگذارند شهر قدس و قبله اول مسلمين از دست برود.[45]
اگر كشورهاى پراكنده اسلامى تنها به همين اصل اساسى عمل مى كردند و دست در دست يكديگر مى دادند و متّحد و يكپارچه مى شدند، داستان اسفبار بیت المقدس هر از چند گاهى تكرار نمى شد؛ بلکه اتحاد امت اسلامی آغاز خوشبختى و برق اميد رهايى قدس است، همانگونه كه اختلاف و پراكندگى منشأ بدبختى و انحطاط مى باشد.[46]
در سايه همين كوششها و تلاشهاى وحدت بخش میان مسلمانان است كه طليعه پيروزى آشكار شده و روح پاك و تازه اى در مسلمانان به جنبش درآمده و نسیم روح افزای رهایی قدس شریف و آزادی کامل فلسطین را شاهد هستیم.[47]
تقویت جریان انتفاضه و جبهه مقاومت؛ نقشۀ راه رهایی قدس
بی شک فقط اشك ريختن براى مظلوميّت قدس شریف دردى را دوا نمى كند،[48]بلکه باید در برابر ظلم ظالمان و ستم ستمگران و جبر جباران و زور زورگويان مقابله كرد و ايستاد، اگرچه از پايدارى ما ناراحت شوند،؛بايد گفت اى ستمگران تاريخ از دست ما عصبانى باشيد و از اين عصبانيتتان بميريد كه راهى جز هلاكت و مرگ براى شما نمانده است.[49]
بدانيد و آگاه باشيد كه رهبر ما على بن ابيطالب (عليه السلام) آن مردى است كه براى دفاع از اسلام و توحيد و براى مبارزه با ستم و شرك چنين مى فرمايد:«لَقَدْ نَهَضْتُ فيها وَ مابَلَغتُ العِشرين وها انَا ذا قَدْ ذَرَّفْتُ على السِّتِّينَ؛«قيام كردم در امر جنگ و مبارزه نمودم در حالى كه به سنّ بيست سالگى نرسيده بودم و اكنون زياده از[50]شصت سال از عمرم مى گذرد»[51]،[52]
آری اگر در جهاد با دشمن خارجى كه بر سر مسلمانان مسلّط شده، و به حريم امن آنها تعدّى كرده، اخلاص را ضميمه كنيم و هر دسته و فرقه اى براى منافع شخصى خود كار نكند، و خدا را در نظر گيرد، ديرى نمى پايد كه مسلمانان عظمت خود را باز مى يابند،[53]
هنوز صداى رساى قرآن بلند است و ما را به جهاد با خلوص كه نتيجه اش پيروزى و سربلندى و عزّت است فرا مى خواند. هنوز نداى مولى على (عليه السلام ) که فرمود؛«كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا؛خصم ظالم و يار مظلوم باشيد»بلند است، بايد نهضت و انتفاضۀ فلسطين تقويت شود، قيامى كه تداوم بخش مبارزات صلاح الدين ايوبى ها و عزّالدين قسامها است همين مبارزه و جهاد و كشته و زخمى هاى در فلسطين نشانه حيات مردم فلسطين است، معلوم است هنوز روح اسلامى و غيرت در آنها نمرده، هنوز خود را ذليل و خوار نمى پندارند، گرچه بميرند زنده اند، به خلاف رؤسا و حكام و سلاطين بعضى كشورهاى عربى كه ذلّت را پذيرفته اند، و گرچه زنده باشند مرده اند.[54]
بنابراین مسأله رهایی قدس و آزادی کامل فلسطين يك مسأله كاملًا جدّى، و انتفاضه در شكل اخير از هر زمان پرشورتر است، و شرايط بين المللى و كشورهاى اسلامى به ویژه پس از پیروزی جبهۀ مقاومت در سوریه و عراق با گذشته تفاوت بسيار دارد، به همين دليل بايد اقدامات جدّى ترى صورت گيرد.[55]
بايد يك برنامه ريزى حساب شده با حضور نمايندگان کشورهای اسلامی در راستای حمایت روز افزون از گروه های مقاومت فلسطینی و نیز تسلیح کرانه باختری، در عمل برای رهایی قدس شریف اقدامات جدی تری صورت گیرد، و به دنبال آن حمايتهاى گوناگون از فلسطينى هايى كه همه روزه آماج حملات دشمنان بى رحم و وحشى قرار دارند،انجام پذیرد.تشكيل چنين جلسه اى را براى برنامه ريزى، واجب و لازم مى دانيم.[56]
رسوایی آمریکا و رژیم های سازشکار عرب ؛ فرجام فتنه علیه بیت المقدس
در پی فتنۀ اخیر آمریکا و انتخاب «قدس»بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، دو نكته حائز اهميت است: نخست اينكه بعد از شكست آمريكا و طرفدارانش در عراق و سوريه و شكست توطئه اخير در لبنان و يمن به فكر فتنهاى جديد افتادهاند شايد بتوانند در آن فتنه، شكستهاى پىدر پى سابق را جبران كنند در حالى كه كور خواندهاند زيرا مخالفان آمريكا و طرفدارانش، در اين فتنه بسيار بيشتر از فتنه سابق است و به يقين در اينجا هم گرفتار شكست و رسوايى تازهاى خواهند شد.[57]
ديگر اينكه اين جنايت بزرگ سبب رسوايى طرفداران آمريكا مانند عربستان سعودى گرديد كه آمريكا و اسرائيل را اخيراً به عنوان دوست خود انتخاب كردهاند و تا مىتوانستند از بيت المال مسلمين به آنها كمك كردند؛ اكنون حيرانند و نمىدانند در برابر مسلمانان جهان چه بگويند و چه كار كنند.[58]
در ضمن اين تصميم سنگ بزرگى در مسير طرفداران سازش با اسرائيل نيز انداخت كه آن هم رسوايى ديگرى است.[59]
سخن آخر :(قدس و فلسطین به امت اسلامی بر می گردد)
آمریکا و اسرائیل و دیگر حامیان تروریسم بدانند ملت فلسطین تنها نیست بلکه مردم مظلوم فلسطین پشتیبانی عظیمی همچون ملت ایران و دیگر کشورهای اسلامی دارند؛لذا پس از فتنه اخیر آمریکا ، شاهدیم فریاد رهایی قدس شریف در سراسر جهان اسلام طنین انداز شده است.[60]
بی شک تا زمانی که سرزمینهای اشغال شده از رژیم صهیونستی پس گرفته نشود، قیام مسلمانان نیز ادامه خواهد داشت و مسلمانان جهان تا روز آزادی قدس شریف از این سرزمین دفاع خواهند کرد؛[61] انشالله قدس و فلسطین به امت اسلامی بر می گردد.[62]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] احكام عزادارى ؛ ص144.
[2] نام صهيونيسم از صهيون كه كوهى نزديك بيت المقدس است و در تورات هم نام برده شده، گرفته شده است.
[3] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج 1، ص: 515.
[4] همان.
[5] متن بیانیۀ حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در محکومیت طرح واگذاری قدس به اسرائیل؛18/ /9/1396.
[6] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛19/4/1394.
[7] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛20/4/1396.
[8] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص515.
[9] نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان ؛ ترجمه ؛ ص289.
[10] همان؛ ص 291.
[11] همان.
[12] ترجمه گويا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه ؛ ج 2 ؛ ص493.
[13] همان.
[14] همان؛ص494.
[15] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص273.
[16] همان؛ص 274.
[17] همان.
[18] همان.
[19] همان؛ ص273.
[20] همان؛ ص275.
[21] نهج البلاغه ؛ خطبه 27 .
[22] « ذمّى» كافر كتابى است كه بواسطه جزيه دادن جان و مال و آبرويش در امان حكومت اسلامى است( ذمّه در لغت به معنى امان و عهد ضمان است).
[23] زينتى بوده كه به ساق پا مى بستند.
[24] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج 1، ص: 276.
[25] همان.
[26] همان؛ص277و
[27] سوره مائده؛ آيه 21.
[28] سوره اسراء؛ آيه 1.
[29] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص273.
[30] همان؛ص 274.
[31] همان؛ ص278.
[32] همان.
[33] همان.
[34] همان ؛ ص279.
[35] همان ؛ ص278.
[36] همان.
[37] همان؛ ص279.
[38] همان؛ ص 275.
[39] همان.
[40] همان؛ص279.
[41] همان.
[42] همان؛ص280.
[43] همان.
[44] احكام عزادارى ؛ ص144.
[45] متن بیانیۀ حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در محکومیت طرح واگذاری قدس به اسرائیل؛18/ /9/1396.
[46] آيات ولايت در قرآن ؛ ص69.
[47] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص42.
[48] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص278.
[49] همان؛ص277.
[50] همان؛ص 278.
[51] نهج البلاغه؛خطبۀ27.
[52] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج 1، ص: 278.
[53] همان ؛ ص514.
[54] همان؛ ص515.
[55] استفتاءات جديد ؛ ج 3 ؛ ص605.
[56] همان.
[57] متن بیانیۀ حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در محکومیت طرح واگذاری قدس به اسرائیل؛18/ /9/1396.
[58] همان.
[59] همان.
[60] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛11/5/1392.
[61] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛12/6/1389.
[62] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛11/5/1392.
نظر شما