به گزارش خبرگزاری حوزه، در آغاز کلام، صمیمانه و متواضعانه می گوید "دوازده سالی است که افتخار طلبه بودن را دارم" و بعد ادامه می دهد "البته اگر استحقاق این عنوان را داشته باشم و بتوانم سرباز خوبی در این عرصه باشم."
آنچه در ادامه ملاحظه می کنید بی کم و کاست مشروح گفتگوی ما با رضا صیادی، سردبیر سابق ماهنامه همشهری آیه و سردبیر فعلی هفته نامه پرمخاطب "همشهری جوان و البته سردبیر و مدیر سایت عقیق است درباره خودش ، فعالیت هایش که در ادامه گریزی هم به مسایل مبتلابه رسانه و نیز الزامات فعالیت طلاب در عرصه رسانه ای زده ایم.
برای شروع بحث بفرمایید که از چه سالی وارد حوزه شده و همچنین از چه زمانی فعالیت های رسانه ای خود را آغاز کردید؟
سال 83 در مدرسه آیت الله ایروانی در تهران ، دوران طلبگی ما شروع شد و از همان سال اول طلبگی، کار های رسانه ای و مطبوعات را شروع کردم به این معنا که به موازات دروس حوزه در روزنامه ها و نشریات فعالیت می کردم.
در حال حاضر نیز به عنوان طلبه سطح سه حوزه در پایه دهم مشغول به تحصیل هستم هر چند که گاهی این تحصیل با کندی هایی در سال های اخیر روبرو بوده است.
با توجه به فشردگی خاص دروس طلبگی در آغاز برای شما سخت نبود که همزمان کار های رسانه ای داشته باشید که طبعاً فرصت زیادی را هم از طلبه می گیرد؟!
چرا طبعاً با سختی هایی دشوار است. دو سه سال اول طلبگی البته کار رسانه را خیلی جدی دنبال نمی کردم که زیاد وقت من را بگیرد به خصوص این که به هر حال گذراندن دروس پایه ای و مبنایی چون نحو و صرف و مقدمات ادبیات عرب با دشواری هایی همراه است اما به لطف الهی با وجود اساتید بزرگواری چون اخوان کاشانی ، این دشواری تا حدی آسان شد و بنده به شخصه مدیون این عزیزان بوده و هستم.
به هر صورت سال های اول دوران طلبگی خوب بود اما بعد خیلی شاگرد خوبی برای حوزه نبودم، اما در همه این سال ها سعی کرده ام که توفیق سربازی حضرت ولی عصر(عج) را داشته و در قدردانی و قدرشناسی از آن جایگاه سربلند باشم.
فعالیت در تهران با شرایط فرهنگی خاص خود آن هم در فضای رسانه ای برای یک طلبه ، قاعدتاً با مسایلی روبرو بوده که گاه به بروز مشکلاتی می انجامد. تجربه شما در این خصوص چه طور بود؟!
بله همین طور است به خصوص در فضای رسانه ، اگر فرد بخواهد شئون طلبگی را رعایت کند یک مقدار کار دشوار است آن هم در شرایط فعلی که همه می دانیم به چه شکل است.
بنده خودم برخی از دوستان مذهبی – حداقل بر اساس ظاهرشان- را دیده ام که به مرور که وارد عرصه رسانه ای یا هنری شده اند، ظاهرشان تغییر قابل توجهی کرده، البته باطن انسان را که خدا عالم است اما به هر حال ظاهر طلبه نیز باید متناسب با جایگاهش باشد.
از سوی دیگر می بینیم یا می شنویم که برخی از اساتید و بزرگان حوزه فراتر از فعالیت رسانه ای و الزامات مربوط به آن به طلاب و فضلا می گویند شما وارد هنر نشوید چون ممکن است زمینه فساد را برای فرد به همراه داشته باشد.
بحث به جای خوبی رسید، در همین خصوص چه باید کار کرد که یک طلبه که حالا علاقه مند به فعالیت در عرصه های رسانه ای و هنری است، آن آسیب ها و مشکلات سراغش نیاید؟!
برخی شاخه های هنری شاید مناسب با جایگاه طلبه نباشد و این حرف و دغدغه علما درست است ولو این که شاید از منظر مردم عادی حُسن باشد ، اما برای طلبه قبیح است و لذا نباید این نکته مغفول واقع شود. این مباحث البته برگرفته از عرف و شرایط جامعه هم است.
بنده یک بار خودم با طلبه ای مواجه بودم که ساز می زد و می گفت که استفتا کرده ام گفته اند حرام نیست که بنده به وی گفتم باشد، برای تو که طلبه هستی ، حرام است.
این نکته را از این جهت عرض کردم که به هر حال شئون طلبه باید حفظ شود؛ از آن طرف طلبه با حفظ همین شئون که بنده روی ظاهر هم تاکید می کنم باید به فعالیت در جامعه بپردازد.
واقعیت آن است که برخی از افراد در فضای هنری تحت تاثیر فضا قرار گرفته و تغییراتی در آن ها شکل می گیرد و حال آن که بنده معتقدم ما اگر طلبه و بچه مذهبی هستیم، مردم باید از ظاهر ما نیز این را بفهمند و خودم همیشه سعی کرده ام این را رعایت کنم.
در خصوص فعالیت های مطبوعاتی ، شروع کارتان از کجا بود و بعد چگونه و در چه نشریاتی ادامه یافت؟
کار مطبوعات را با همشهری محله شروع کردم و بسیار خوب است که متذکر شوم که یک شخصیت روحانی زمینه حضور ما در این عرصه شد و آن هم کسی نبود جز حجت الاسلام و المسلمین زایری که هم خانه روزنامه نگاران جوان و هم همشهری محله را راه اندازی کرد و حقیقتاً ایشان روزنامه نگاران زیادی را تربیت کرد و بنده خودم را متعلق به مکتب همشهری محله و تلاش های ایشان می دانم.
همان سال اول طلبگی، اولین مطلبم به عنوان خبرنگار افتخاری در همشهری محله چاپ شد، بعد از مدتی در همان جا نیروی حق التحریری شدم ، چندی بعد نیروی ثابت در همشهری محله بودم و مدتی نیز دبیر تحریریه و معاون سردبیر بودم و حتی زمانی بعدتر سردبیر شدم . بعد از همشهری محله نیز مدتی در نشریاتی مثل فرهنگ شهر و مسافر همکاری کردم.
سایت عقیق با عنوان پایگاه تخصصی اطلاع رسانی هیئات و تشکل های مذهبی نیز اوایل سال 91 ایجاد شد که خود این مساله در پاسخ به خلائی بود که در اطلاع رسانی هیئات احساس می کردیم و در بین هیئتها نیز به لطف خدا و عنایت اهل بیت(ع) جای خود را پیدا کرد.
برسیم به بحث همشهری آیه ؛ایده راه اندازی این نشریه را خودتان دادید ؟!
سال 91 به عنوان خبرنگار به حج رفتم به محض این که برگشتم و یا حتی قبل از آن، همشهری آیه راه اندازی شد. ابتدا هم رویکرد قرآنی داشت و به عنوان ویژه نامه همشهری جوان منتشر می شد.
همان اوایل به بنده گفتند که برای راه اندازی یک نشریه مستقل با این عنوان طرح بده که من احساس کردم در آن مقطع نیاز به انتشار یک مجله در حال و هوای سبک زندگی اسلامی به شدت احساس می شود. خُب آن موقع یعنی سال 91 مثل امروز بحث سبک زندگی این چنین مطرح نبود و اگر اشتباه نکنم تازه مقام معظم رهبری در خراسان شمالی آن را به صورت جدی مطرح کردند.
حتی آن موقع من یادم هست که برخی دوستان به ما در مجله انتقاد می کردند که واژه سبک زندگی یک واژه غربی است اما بعد از فرمایشات حضرت آقا، همشهری آیه جا افتاد و مورد حمایت هم قرار گرفت
همان آغاز ما نسبت به جهت گیری ها و رویکردهای همشهری آیه خیلی فکر کرده و نشست ها و جلساتی را با صاحب نظران و اهالی فن تشکیل دادیم و در نهایت از محورهای کتاب مفاتیح الحیات حضرت آیت الله جوادی آملی و دسته بندی های این کتاب بسیار در انتشار مجله و تقسیم بندی مطالب آن استفاده کردیم. در واقع مبنای ما مشخصاً همین کتاب بود.
بر این اساس مشخص کردیم که سبک زندگی یعنی چهار نوع ارتباط که شامل ارتباط انسان با خدا، ارتباط انسان با خود، ارتباط انسان با جامعه و نیز ارتباط انسان با خانواده می شود که البته بعدها یک بخش نیز در زمینه ارتباط با محیط زیست اضافه شد.
تا آذرماه سال 95 بنده سردبیر بودم اما بعد از مدتی احساس کردم دیگر نشریه جایگاه خود را پیدا کرده و می تواند بدون من هم به راه خود ادامه دهد.
در این پنج سال به لطف الهی توانستیم 53 شماره منتشر کنیم که حقیقتاً تجربه بسیار خوب و ارزشمندی برای شخص بنده بود.
بعد از آن هم که به عنوان سردبیر همشهری آیه مشغول شدید؛
بله و فعلاً که در خدمت دوستان هستیم تا ببینیم بعد چه پیش می آید و خدا چه می خواهد.
به عنوان طلبه ای که در عرصه رسانه هم به طور نسبی موفق بوده اید و در نشریات مطرحی در سطوح گوناگون فعالیت داشته اید، چه توصیه ای به طلابی که علاقه مند به فعالیت هستند و می خواهند با نسل جدید امروز ارتباط بگیرند ، دارید؟
هر از گاهی که دوستان طلبه به بنده مراجعه می کنند در این خصوص نظر می خواهند، حرف من این است که اگر ما به عنوان طلبه وارد این کار می شویم باید تلاش کنیم که کار ما استاندارد و حرفه ای باشد.
به این معنا که این طور نباشد که حالا عده ای بگویند فلان نشریه و سایت و کانال مال طلبه ها و بچه مذهبی ها است و مشخص است که درجه کیفی کارشان پایین است، بلکه برعکس باید سخت گیرانه در این عرصه وارد شد.
از سویی طلبه از آن جا که درس دین خوانده ، به دنبال این است که آنچه آموخته را منتشر کند و به نظر من ، این میل به انتشار ممکن است که باعث شود جاهایی اقتضائات این رسانه را نداند که وارد شود و بعد محصولاتی تولید شود که خیلی نتوان به آن افتخار کرد و این آسیب است.
ارزیابی تان از فضای رسانه ای حوزه در این سال بیشتر از منظر کیفی چطور بوده است؟
انصافاً کارهای خوبی در برخی فضاهای رسانه ای دیدم و حتی احساس می کنم استانداردی که بعضاً از سوی دوستان طلبه رعایت می شود از جاهای دیگر هم بیشتر است.
در سال های اخیر به ویژه در بحث مطبوعات ، نشریاتی مثل حاشیه، خط و حجره در دوره هایی خوب بودند هر چند که مثل هر نشریه دیگری دوران اوج و فرود داشته اند، اما در کل تجربه های واقعاً خوبی بوده اند.
بنده از آن جا که در مقاطعی داور جشنواره های دانشجویی بودم احساس می کنم که نشریات حوزه در مجموع از نظر کیفی سرآمدتر از نشریات دانشجویی است اما به هر حال باید خیلی کار کرد که در دنیای امروز بتوان با کار خوب و قوی به جذب مخاطب پرداخت.
ضمن آن که طبعاً یکی از رموز مهم موفقیت در فعالیت مربوط به مطبوعات و به طور کلی رسانه های جمعی ، ناظر به بحث مخاطب شناسی است
گاهی ما در حوزه می خواهیم یک نشریه ای منتشر کنیم که برای طلاب یک مدرسه است گاهی نه برای عموم حوزویان است.مثلا مخاطب ما در سایت عقیق هیئتی ها هستند و من می دانم که خیلی از هیئتی ها قبل از دیگر خبرگزاری ها و سایت ها ، به عقیق مراجعه می کند چون مخاطب خود را شناخته و برایش کار کرده ایم.
از دیگر سو، نگاه حرفه ای به کار باید وجود داشته باشد، ضمن آن که ما باید مرتب یاد بگیریم و اصول روزنامه نگاری را به صورت حرفه ای و جدی باید بیاموزیم
به نظرم امروز در حوزه به برخی از دروس تاکید زیادی می شود و متاسفانه به برخی عرصه ها کم توجهی صورت می گیرد که باید این روند اصلاح شود.
در شرایط کنونی که عده ای معتقدند دوره نشریات و روزنامه ها و حتی سایت ها گذشته ، چه باید کرد تا بتوان با حفظ هویت حوزوی و طلبگی، در رساندن پیام به مخاطب اثرگذار بود؟
ببینید آنچه مهم است این که ما باید اقتضائات رسانه امروز را به طلبه یاد بدهیم و این را هم بگوییم که رسانه الزاماً نشریه و سایت نیس. واقعیت آن است
امروز قدرت رسانه در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است و به عقیده بنده در وضع کنونی، خود روزنامه نگارها دارند از فضای رسانه عقب می مانند و من در این باره انتقاد به همکاران حرفه ای مطبوعاتی خودم دارم چرا که می بینم در حال حاضر برخی کانال های تلگرامی اعضای میلیونی دارند و جالب این که هیچ کدام آن ها دست افراد مطبوعاتی نیست
دلیلش این است که فکر می کنیم علم رسانه همین چیزی است که یاد گرفته ایم ودیگر نیاز به آموختن و شناخت فضاهای جدید نداریم و حال آن که این طور نیست!
امروز قاعده بازی عوض شده است و ما باید بپذیریم که شبکه های اجتماعی فضا را عوض کرده اند و دیگر این طور نیست بگوییم فلان سبک خبرنویسی و هرم وارونه و این دست مباحث برای ما کافی است.فضای رسانه امروز از این مباحث عبور کرده است
همان طور که می دانید به نوعی می شود گفت همه نشریات و روزنامه ها به نسبت سال های قبل دچار افت تیراژ شده اند، حتی نشریات خوبی مثل همشهری جوان نیز تا حدی افت مخاطب داشته اند .در این فضا چه نظری در رابطه با همکاران رسانه ای طلبه و حوزوی دارید که بتوانند مخاطب را کما بیش با خود نگاه داشته و برایش برنامه و خوراک فکری و محتوایی مناسب داشته باشند؟
بله ، همان طور که گفتید متاسفانه نشریات مکتوب همه افت تیراژ داشته اند و اما در پاسخ به سوال شما؛ به نظرم حوزه باید به بحث شبکه های اجتماعی و فضای مجازی، ورود جدی تری داشته باشد به این معنا که اول از همه فضا را بشناسیم و اقتضای ورود به آن را بدانیم.بعد برایش برنامه ریزی کنیم که از چه مسیری می خواهیم وارد شویم و این که تکلیف ما چیست
یک زمانی بحث بر سر این بود که الان دوره نشریه گذشته و باید سایت بزنیم و حال آن که شرایط امروز طوری است که دوره سایت هم گذشته و فضا دست شبکه های اجتماعی است.
وقتی می گوییم باید کار رسانه ای کرد، دیگر نباید به قالبش کار داشته باشیم و مثلا بگوییم من فقط روزنامه یا سایت یا کانال حوزه هستم و لاغیر بلکه باید بگوییم من عنوان و لوگو رسانه هستم که در هر قالبی می توانم بروم و حرف خودم را بزنم. امروز مثلا تلگرام یا اینستاگرام است، فردا ممکن است امکان جدیدی رخ دهد مثل تلویزیون های تعاملی.
باید در شرایط امروز سیال باشیم و با انعطاف پذیری در جایی که باید باشیم سریع قرار بگیریم. متاسفانه ما از این حیث سنگین هستیم مثلا سایت رسا یا حوزه باید بتواند سریع و چابک با شرایط روز خود را تطبیق دهد و این آمادگی در کوتاه ترین زمان شکل بگیرد که در قالب های جدید ، حرف خود را با نوآوری و خلاقیت و به دور از کلیشه گویی بزند و گرنه قافیه را به دیگران خواهید باخت و این تعارف بردار هم نیست!
گفتگو از: سید محمد مهدی موسوی