جهانگیر الماسی بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه»، درباره جایگاه فیلمهای دینی در تولیدات این روزهای سینمای کشورمان اظهار کرد: متاسفانه همانگونه که مشخص است سینمای دینی به هیچ وجه وضعیت مناسبی در تولیدات سالیانه سینمای کشورمان ندارد. این وضعیت تا به آنجا بغرنج شده که میتوان گفت این دست تولیدات تقریباً رو به فراموشی رفتهاند. درباره این مسئله نیز تا به امروز اظهار نظرهای متفاوتی صورت گرفته، اما از نگاه من مهمترین دلیل آن را باید در عدم شایسته سالاری در سینما جستجو کنیم.
وی افزود: متاسفانه سینما امروز به شدت درگیر گرایشات سیاسی شده، یعنی ممکن است عدهای تنها به دلیل عدم گرایشات سیاسی با سازمان سینمایی، مدتها امکان کار کردن را پیدا نکنند. این اتفاق در زمان حال به شکل آزار دهندهای در کشور ما رخ داده است. برای همین بازیگری نظیر من چند سال است که نتوانستهام در سینما یا تلویزیونی حضور داشته باشم، در حالیکه وسیله ارتزاق من از همین راه است.
این بازیگر تاکید کرد: سینمای دینی همانگونه که از نامش پیداست، برگرفته از آموزههای دینی و اسلامی است، برای همین اگر فیلم بر پایه بیعدالتی ساخته شود، مطمئن باشید حتی اگر در ظاهر فیلم مورد نظر آموزههای دینی در خود داشته باشد، باز هم نخواهد توانست تاثیرگذاری لازم را داشته باشد. اما جدا از بحث ناعدالتیهایی که در امر تولید آثار سینمایی به ویژه تولیدات دینی و دفاع مقدس صورت میگیرد، باید به نکتهای دیگر اشاره کنم که من از آن به عنوان جدیترین آسیب سینمای دینی نام میبرم.
بازیگر فیلم «شبح کژدم» تاکید کرد: برای اینکه فیلمهای دینی بتواند در تماشاگر تاثیرگذاری لازم را داشته باشد، شرط اساسی این است که کارگردانی که فیلم مورد نظر را میسازد، به پیام کارش اعتقاد و باور داشته باشد، والا اگر فیلمساز تنها به واسطه درآمدی که از ساخت کار مورد نظر به دست میآورد، بخواهد دست به تولید کارهای مورد نظر بزند، کارش تنها دور ریختن بیتالمال است.
این بازیگر ادامه داد: یکی از راهکارهایی که به نظرم میتواند عامل رونق سینمای دینی شود، این که تولیدات مورد نظر به واسطه سرمایهگذار شخصی تولید شود، چون در این شرایط دیگر منافع مالی اهمیت پیدا نمیکند و آنچه به عنوان اصل باقی میماند، اعتقاد و باور قلبی به موضوع مورد نظر است، البته نمیخواهم بگویم که حمایت از فیلمهای دینی صورت نگیرد، اما حمایتها باید بیشتر در اکران نمود پیدا کند، تا مردم بتوانند کارهای مورد نظر خود را ببینند.
الماسی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: موضوعی همیشه ذهن مرا به خود معطوف کرده، آنهم اینکه سینما آیا میتواند نقش اصلاحگر را در جامعه ایفا کند، چون باورم این است که اگر چنین اتفاقی رخ داد، ما دست آوردهای بسیاری کسب خواهیم داشت. برای نمونه اگر از طریق سینما بتوانیم به جامعه این نکته را بقبولانیم روزی حلال میتواند انسان را به سوی سعادت هدایت کند، مطمئناً اتفاقات بسیار خوبی رخ خواهد داد. در همین رابطه نکته مهم این است که پیام مورد نظر نباید به شکلی بیان شود که تماشاگر آن را پس زند، بلکه حتما باید بیانی شیرین برای آن انتخاب کرد.
این بازیگر ادامه داد: نکته دیگری که من به روی آن تاکید دارم این که فیلم دینی را نباید تنها محدود به رده سنی خاصی کرد، بلکه همه گروههای سنی قادرند پذیرای آن باشد. برای مثال میتوانم به سینمای کودک یا دیگر ژانرهای سینمای اشاره کنم. این مطلب در سینمای غرب به ویژه هالیوود به شکل دقیقی مد نظر قرار میگیرد، به نحوی که در یک فیلم کاملاً اکشن هم میتوانیم گرایشات دینی را به خوبی مشاهده کنیم. برای درک بهتر از هالیوود مثال میزنم. در زمان حال یکی از گونههای پرمخاطب که غرب از آن برای فعالیتهای تبشیری استفاده میکند ژانر وحشت است. در این تولیدات همیشه صلیب در مقابل شیطان قرار میگیرد و تنها راه نجات از شیطان، صلیب نشان داده میشود.
این بازیگر به توضیح فوق اضافه کرد: متاسفانه ما بر خلاف سینمای غرب تنها مسیر را برای رسیدن به موضوعات دینی سینمای تاریخی یا اجتماعی یافتهایم، برای همین است که کارهایمان اکثرا تکراری شده، به ویژه در حوزه آثار تاریخی ما به شدت تکراری عمل میکنیم. در این میان تولیدات فاخری چون «مختارنامه» را باید استثنا دانست، والاً دیگر کارها رویکردی مناسب به تولیدات مورد نظر ندارند.
بازیگر فیلم «پدربزرگ» در پایان تاکید کرد: بحث دیگری که حتماً میخواهم به آن اشاره کنم به بحث خانواده مربوط میشود. خانواده اصلیترین موضوعی است که میتواند سعادت یک خانواده را تامین کند، اما در عالم واقع ما در فیلمهایی الگوی خوبی از خانواده ارائه نمیدهیم و بیشتر آنچه را تصویر میکنیم جمعی متشکل از چند نفر است که تنها در کنار هم زندگی میکند. درضمن رابطه که بین همسران یا والدین با فرزندانشان در برخی تولیدات نمایشی میبینیم آن چیزی نیست که در توصیههای دینی به آن اشاره شده است. برای همین تاکید من این است که با مستحکم نشان دادن کانون خانواده در آثارمان ناخودآگاه راهی را خواهیم رفت که سینمای دینی در پیدستیابی به آن است.