به گزارش خبرگزاری «حوزه»، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در کتاب «ره توشه راهیان نور» ویژه محرم الحرام 1440، به ارائه مقالات در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.
نقش زیارت در تقویت باورهای دینی
انسان به فطرت خویش، دوستدار محبت است. از این رو، به افراد خاصی علاقهمند میشود و به آنها عشق میورزد. زیارت، بهترین نمونۀ بزرگداشت و ارادت به آستان بزرگان دین است؛ زیرا بار سفر بستن و سختیهای سفر را تحمل كردن، نشان میدهد كه عشق و محبت خالصانه، وجود زائر را فرا گرفته و او را مشتاق زیارت انسانی كامل كرده است. خود زیارت، یک مکتب است؛ مکتبی دارای متعالیترین اندیشهها و اصول عملی که اگر با آداب و شرایط آن انجام شود، مىتواند یکی از زیباترین حرکتهای معنوی را ترسیم کند. بیشک زیارت امامان: کارکردهای گوناگون تربیتی، سیاسی، اجتماعی و دینی دارد. این نوشتار مىکوشد به یکی از کارکردهای زیارت که تقویت باورهای دینی است، بپردازد.
جایگاه زیارت در اسلام
زیارت در اسلام بهویژه در فرهنگ غنی تشیع، از جایگاه والایی برخوردار است. اولیای الهی و ائمۀ معصوم: پیروان خود را به زیارت دعوت کردهاند و به «زائر» وعدۀ پاداش فراوان دادهاند. در اهمیت زیارت همین بس که در کتابهای شریف کافی و تهذیب الاحکام که از کتب اربعه به شمار مىروند، فصلی جداگانه به همین موضوع اختصاص داده شده است.[1]
فلسفۀ زیارت
زیارت، نشانۀ احترام به مقام والا و ارزشمند خاندان پیامبر، پیروی از راه و ادامه دادن هدفهایشان، وفاداری به ولایت ایشان، زنده نگهداشتن نام و یاد و خاطره و فرهنگ و تعالیم آنان است. امام رضا7 فرمود:
إنَّ لِكُلّ امامٍ عهداً فی عُنُقٍ اَوْلیائِه و شیعَتِه و اِنَّ مِنْ تَمامِ الوَفاءِ بِالعَهدِ وَ حُسن الاَداءِ زِیارة قُبورِ هِم فَمَن زارَهُم رَغْبَة فِی زِیارَتِهم وَ تَصْدیقاً بِما رَغِبُوا فیه كان اَئِمَّتُهم شُفَعائَهُم یَومَ القیامَة[2]؛ هر امامی بر دوستان و شیعیانش عهدی دارد؛ و زیارت قبورشان، از مصادیق وفای به عهد و حسن ادای وظیفه به شمار میرود. بنابراین، كسی كه از روی رغبت و میل به زیارت ایشان برود، ایشان در روز قیامت، شفیع او خواهند بود.
اگر مردم در دورۀ زندگی پیامبر9، برای طلب رحمت و مغفرت الهی به محضر ایشان میآمدند، پس از رحلت نیز این ارتباط ادامه دارد، چنانكه در زیارت ایشان میخوانیم: «وَ اِذ لَمْ اُلْحِقْكَ حَیّاً فَقَد قَصَدْتُك بَعد مَوتِك عَالماً اَنَّ حُرْمَتَكَ مَیْتاً كَحُرْمَتِكَ حَیّاً فَكُنْ لی بِذلك عِندَ اللهِ شاهِداً[3]؛ اگر در زمان حیات شما موفق به دیدار شما نشدم، اكنون قصد زیارت شما كردهام و اعتقاد دارم كه احترام نهادن به شما پس از مرگ، مانند زمان حیاتتان است؛ پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش». به دیگر سخن، فلسفۀ اصلی زیارت، عمل به این آیۀ است: gقُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاّ الْمَوَدّة فِی الْقُرْبیf؛ «بگو من از شما پاداشی جز دوستی خویشاوندان خود نمىخواهم».[4]
کارکرد زیارت در تقویت باورهای دینی
زیارت اولیای الهی به دلیل برخورداری از دو بعد شناختی و عاطفی، مىتواند نقش بسزایی در تعميق باورهای مذهبی داشته باشد.
بعد شناختی زیارت
کارکرد زیارت در بعد شناختی، معرفتافزایی ناشی از مطالعۀ زیارتنامهها است. زیارتنامهها حاوی گنجینۀ گرانسنگی از مسائل اعتقادی و باورهای دینی است که زائر با خواندن آنها، با انبوهی از معارف دینی مواجه میشود که در تعمیق اعتقادات او بسیار مؤثر است. میتوان به مواردی از این معارف اشاره کرد:
الف) خداشناسی
یکی از مهمترین و فراگیرترین اصول دینی، اصل توحید است كه همۀ اصول و معارف دیگر بر آن بنا شده و بدون آن، همۀ آموزههای دینی، معنا و مفهوم واقعی خود را از دست خواهند داد. زائر با خواندن زیارتنامه که صفات الهی در آن ذکر شده، با خالق هستی بیشتر ارتباط برقرار مىکند. در این خصوص مىتوان به مواردی اشاره کرد:
1. حمد و ثنای خداوند
تسبیحگویی، ثناگویی و حمدگویی خداوند متعال، به گستردگی در زیارتنامهها به كار رفته است. مانند زیارت امام حسین7 که در آن مىخوانیم: «اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ، وَ مِنْكَ السَّلَامُ، وَ إِلَیْكَ یَعُودُ السَّلَامُ[5]؛ خدایا سلام نام تو است و سلامت خلق از جانب تو و براى تو؛ و به كلى هر سلامتى و پاكى از نقص، بازگشتش به تو است».
2. سجده برای خدا
سجده، اوج تضرّع انسان در برابر خداوند است و نهایت خضوع و خشوع و بندگی را به همراه دارد. در بعضی از زیارات، سجدۀ شکر به درگاه الهی به هنگام زیارت، وارد شده است؛ همچنین اذکاری که در سجده گفته مىشود، با توحید هماهنگ و بسیار در خور توجه است. در زیارتنامۀ امیرالمؤمنین7 پس از خواندن نماز، سفارش شده سجدۀ شکر به جای آورده شود با این ذکر: «اللَّهُمَّ إِلَیْكَ تَوَجَّهْتُ وَ بِكَ اعْتَصَمْتُ وَ عَلَیْكَ تَوَكَّلْتُ اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی وَ رَجَائِی فَاكْفِنِی مَا أَهَمَّنِی وَ مَا لَا یُهِمُّنِی[6]؛ پروردگارا! به سوی تو روی آوردم و به تو پیوستم و بر تو تکیه و اعتماد کردم. پروردگارا! تو پناه و امید منی؛ پس کفایت کن آنچه مرا اندوهگین ساخته و آنچه اندوهگین نساخته است».
3. اذكار خاص با تعداد معیّن
در بسیاری از زیارتنامهها قبل و یا هنگام زیارت، دستور گفتن تکبیر، حمد، تسبیح و تهلیل (لااله الاّ الله) با تعدادی خاص، مشاهده مىشود که به صراحت بر توحید دلالت دارند؛ مانند سی تکبیر قبل از زیارت امیرالمؤمنین7[7]؛ صد تكبیر قبل از زیارت امیرالمؤمنین7 در شب 27 رجب[8]؛ هفت تکبیر در چهار مرحله، در زیارت امام حسین7[9]؛ صد تكبیر قبل از خواندن زیارتنامۀ جامعۀ كبیره.[10]
گفتن تعداد معینی از تکبیر، حمد، تهلیل و تسبیح در زیارات، دو اثر مهم معرفتی دارد: اولاً انسان را در حال زیارت از غفلت از خدا بازمىدارد؛ ثانیاً از غلو بازمىدارد. استاد جوادی آملی مىگوید: «شروع زیارت جامعۀ کبیره با صد تکبیر و بسم الله گفتن در آغاز آن، مانع غلو دربارۀ ائمۀ اطهار است».[11]
4. شهادت به وحدانیت خداوند
در زیارتنامههای اهلبیت: شهادت به وحدانیت خداوند متعال نیز وجود دارد که در واقع میتوان آن را توحید ناب دانست. اهمیت و ضرورت شهادت به وحدانیت خداوند در زیارات، برای رهایی از خطر غلوّ دربارۀ اهلبیت: و قائل شدن شأنی خداگونه برای آنان است.[12]
ب) تلاوت قرآن
یکی از اعمالی که انسان در زیارت انجام میدهد، تلاوت قرآن است. انسان با تلاوت قرآن و تفکر در آیات، معارف و عقاید دینی و ایمان خویش را افزایش میدهد؛ از این رو، یکی از راههای تقویت ایمان و باورهای دینی، انس با قرآن بیان شده است: g
یکی از راههای معرفت امام، زیارت اولیای الهی است. انسان زائر، هرچند شناختی اجمالی از آن ذوات مقدسه و انوار الهی و آسمانی داشته باشد، نوعاً با انجام مراسم زیارت و ورود در آن روضههای مبارک، شناخت تازهای پیدا مىکند؛ خصوصاً اگر زیارتنامههای مخصوص و مأثور را قرائت کند، جایگاه اصلی و مقام رفیع و شایسته و شأن والای آنان را درخواهد یافت. خوشبختانه بیشترین حجم زیارتنامهها را مفاهیم ناظر به معصومین: تشکیل میدهد. در این باره مىتوان به زیارت جامعۀ امام هادی7 که در واقع یک منشور امامشناسی است، اشاره کرد. با خواندن زیارتنامهها، زائر به جایگاه رفیع معصومین: پی برده و درک دقیقتری از آنان پیدباشید». حتی اگر معنای بعضی از آیات برای شما روشن نشد، نگویید خواندن بدون ادراك چه اثری دارد، چون قرآن كلام آدمی نیست كه اگر كسی معنایش را نداند، خواندنش بیثمر باشد. بلكه قرآن، نور الهی است و خواندن آن عبادت است؛ هرچند معنای آن هم درك نشود. قرآن حبل (ریسمان) الهی است كه اُنس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن، انسان را بالا میبرد و به مقام صالحین ملحق میسازد؛ تحت ولایت الله قرار میدهد. اگر انسان مشمول ولایتالله بود، امورش را خدا اداره میكند و در آن مقام، دیگر راهی برای وسوسه و رخنۀ اهریمن نیست.[15] انس و تلاوت قرآن، چون انسان را زیر پوشش ولایت الهی میبرد، وسوسههای تبلیغات سوء بر باورهای دینی او اثر نمیگذارد؛ به خصوص اگر قرآن در فصل شكوفای عمر، یعنی سن جوانی و نوجوانی خوانده شود. از این رو، در روایات آمده است: «كسی كه در سن جوانی قرآن بخواند، قرآن با خون و گوشت او (خمیرمایۀ وجودی او) آمیخته میشود».[16] بیتردید كسی كه معارف قرآن با خمیرۀ وجودی او آمیخته شده باشد، تندباد شبهات و به تعبیر مقام معظم رهبری «شبیخون فرهنگی» نمیتواند در باورهای دینی او خلل ایجاد كند. ج) امامشناسی انسان بدون اسوه و مقتدا، توانایی سیر به سوی کمال را ندارد. کسی که در مراحلی از زندگی خویش، فاقد الگو باشد، دچار حیرت و سرگشتگی مىشود؛ زیرا نمىداند در کدام جهت برود، با کدام سرعت حرکت کند، چگونه با موانع راه برخورد کند و چه روشی را در حرکت و در رویارویی با مسائل و مشکلات پیش گیرد. چنین شخصی در تاریکیهای نادانی و گمراهی فرو مىافتد، همچنانکه در مورد بنیاسرائیل اتفاق افتاد، آن هنگام که از اطاعت هارون7 سر باز زدند و سامری را فرمان برده، گوساله را پرستیدند. از این رو، امام کاظم7 در تفسیر آیۀ: gوَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّـهِf[17]؛ «کیست گمراهتر از آن کسی که راه هدایت خدا را رها کرده و از هوای نفس خود پیروی میکند؟» فرمود: «مَنِ اتَّخَذَ دِینَهُ رَأْیَهُ بِغَیْرِ إِمَامٍ مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَى[18]؛ معنی آیه این است که گمراهتر از همه، کسی است که بدون امامی از ائمۀ راهنما، به دین خود بر اساس رأی و نظر خویش، عمل کند». حافظ مىگوید: قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی یکی از راههای معرفت امام، زیارت اولیای الهی است. انسان زائر، هرچند شناختی اجمالی از آن ذوات مقدسه و انوار الهی و آسمانی داشته باشد، نوعاً با انجام مراسم زیارت و ورود در آن روضههای مبارک، شناخت تازهای پیدا مىکند؛ خصوصاً اگر زیارتنامههای مخصوص و مأثور را قرائت کند، جایگاه اصلی و مقام رفیع و شایسته و شأن والای آنان را درخواهد یافت. خوشبختانه بیشترین حجم زیارتنامهها را مفاهیم ناظر به معصومین: تشکیل میدهد. در این باره مىتوان به زیارت جامعۀ امام هادی7 که در واقع یک منشور امامشناسی است، اشاره کرد. با خواندن زیارتنامهها، زائر به جایگاه رفیع معصومین: پی برده و درک دقیقتری از آنان پیدا میکند. از سوی دیگر، الگوگیری از صفات معصومین: یکی از مسائل موجود در زیارتنامههاست. زیارت، خود را به محک زدن و خویش را با الگو و مدل سنجیدن است؛ چراکه ائمه و اولیای خدا، ملاک و معیارند. ایستادن در برابر آینههای فضیلتنما، خودبهخود رذیلتها را مىنمایاند و قرار گرفتن در مقابل آینههای کمال، نقصها را نشان مىدهد. د) محبت به اهلبیت یکی از راههای تقویت باورهای دینی، راه محبت و عشق است. بزرگان به دلیل نقش مهم محبت در تقویت باورهای دینی و مذهبی، همواره بر عنصر محبت اهلبیت: اصرار دارند و به زیارت اهلبیت: سفارش مىکنند؛ زیرا زیارت، اظهار عشق به معشوق است و این عشقورزی از ویژگیهای شیعیان است. شهید مطهری میگوید: «از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب، این است كه پایه و زیربناى اصلى آن، محبت است. از زمان شخص نبى اكرم9 كه این مذهب پایهگذارى شده است، زمزمۀ محبت و دوستى بوده است...؛ از این رو، تشیع مذهب عشق و شیفتگى است».[19] بنابراین، عشق و محبت، نقش بسیار مهمّی در تقویت ایمان و باورهای دینی و مذهبی دارد؛ و هر اندازه عشق و محبت همراه با شناخت و معرفت انسان به باورهای دینی و مذهبی، بیشتر باشد، باور دینی او قویتر خواهد بود. از این رو، امام صادق7 فرمود: «وَ هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُب[20]؛ آیا دین، غیر از محبت است». بیتردید یکی از علل مهم زیارت اهلبیت: محبت به آنان است؛ محبتی که با گوشت و پوست شیعیان درآمیخته است و ایشان برای اظهار این محبت، فرسنگها راه را طی میکنند تا به زیارت معشوق خود برسند که نمونهای از آن را در زیارت پرشکوه اربعین حسینی میبینیم. روزی حارث هَمدانی به حضور امیرمؤمنان7 آمد. امام از علت آمدن او جویا شد. او گفت: علاقۀ به شما مرا به اینجا کشانیده است. حضرت فرمود: ای حارث! تو مرا دوست داری؟ گفت: بلی، والله یا امیرالمؤمنین! حضرت فرمود: بدان که هیچ بندهای از دوستان ما نمیمیرد، مگر اینکه در هنگام مردن، مرا آن گونه که دوست دارد، میبیند. چون ببینی مرا که دشمنان خود را از حوض کوثر دور میکنم، خوشحال خواهی شد و چون ببینی که بر صراط میگذرم و عَلَم محمد9 به دست من است و پیش حضرت رسول9 میروم، چنان مرا خواهی دید که مشعوف و مسرور میشوی».[21] ﻫ) جریانشناسی در اسلام، دو موضوع اعتقادی وجود دارد که از اهمیت والایی برخوردارند: «دوستی با دوستان خدا» و «دشمنی با دشمنان خدا». معمولاً در اصطلاح دینی به این دو، «تولّی» و «تبرّی» گفته میشود که هر دو واژه برگرفته از قرآن کریم است. این دستور به قدرى مهم است که در آیات قرآن به عنوان نشانۀ ایمان[22] و در روایات اسلامى به عنوان «اَوْثَقُ عُرَى الاَیمانِ»[23] (محکمترین دستگیرۀ ایمان) معرّفى شده است. یکی از مصادیق تولّی که بهخوبی عشق به اهلبیت: را نشان میدهد، زیارت مضجع آن حضرات است. از سوی دیگر، یکی از فرازهای مهم بعضی از زیارات مانند زیارت عاشورا، تولی و تبری است؛ در این زیارت مىخوانیم: «إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ، وَ وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاکُمْ، وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکُمْ».[24] این تولی و تبری در قالب لعن و سلام، رخ نموده و خط مشی واقعی یک مسلمان ناب را در وجود او پایهگذاری میکند و او را در مسیر اسلام ناب قرار میدهد. پیام این فرازهای زیارت عاشورا این است که زائر باید در زندگی، موضع داشته باشد و صف خود را از دشمنان اسلام جدا سازد. و) عرضۀ عقاید از آنجا که ممکن است به هنگام یادگیری مسائل اعتقادی و یا در خلال معاشرتهای اجتماعی، انحرافی در مجموعۀ عقاید فرد ایجاد شود، ضروری است که گاهی به شخص اسلامشناس و مورد اعتمادی مراجعه کند که در عقاید دینی او انحرافی وجود ندارد؛ و آنگاه اعتقادات خود را در حضور وی طرح کند تا از صحیح بودن آنها و درست بودن دین خویش مطمئن شود و تا پایان عمر بر همان اعتقاد، ثابتقدم بماند. حضرت عبدالعظیم حسنی میگوید: خدمت امام هادی7 رسیدم، گفتم: یا ابن رسول اللَّه! مىخواهم دین خود را بر شما عرضه بدارم، اگر مورد پسند شما هست، بر آن ثابت باشم تا در محضر خداوند حاضر شوم. امام7 فرمود: عقاید خود را اظهار کن! پس گفتم:من اعتقاد دارم كه خداوند یكى است و شریكى ندارد ... و عقیده دارم معراج حق است؛ سؤال قبر، بهشت، جهنم، پل صراط و میزان اعمال، حق است؛ قیامت خواهد آمد و شكى در آن نیست و مردم همه از گورها مبعوث مىشوند؛ من عقیده دارم واجبات بعد از ولایت، عبارتند از نماز، زكاة، روزه، حج، جهاد، و امر به معروف و نهى از منكر. امام هادى7 فرمود: به خداوند سوگند، این دینى است كه خداوند قبول مىكند؛ بر آن ثابت باش كه خداوند در این گفتار تو را ثابت بدارد و در دنیا و آخرت بر همین طریق باشى.[25] مرحوم آیتالله مرتضی حائری یزدی نقل مىکنند: روزی خدمت پدر همسرم (آیتالله العظمی حجت) در اواخر عمرشان رسیدم، دیدم ایشان نشستهاند و اصول الدین را با خود واگویه مىکنند. به ایشان گفتم حاج آقا شما مرجع و عالم هستید؛ چرا این مطلب را بیان مىکنید؟ ایشان فرمودند که شما لحظههای مرگ و سکرات و سختیهای مرگ را نمىدانی. مىترسم که اعتقاداتم یادم برود و نتوانم بیان کنم؛ برای همین آن را تکرار مىکنم.[26] این مهم در بعضی از زیارات مانند زیارت آلیاسین با تعلیم عقاید حق از زبان حضرت ولیعصر4 جلوهگر شده است. ز) ثبات قدم حضور جمعی شیعیان در مزارهای شریف معصومین: و مشاهدۀ یکدیگر، میتواند مصداقی از این آیه شریفه باشد که میفرماید: gیا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَf[27]؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید! استقامت کنید و در برابر دشمنان، پایدار باشید و از مرزهای خود، مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید، باشد که رستگار شوید». وجود همکیشانی که عقاید یکسانی دارند، از لحاظ روانشناختی، به زائر قوت قلب میدهد تا در عقیدۀ خود ثابتقدم بماند و احساس تنهایی نکند. ح) یاد مرگ یكى از اموری كه انسان را از گناه دور مىكند و در ارتقای باورها بسیار مؤثر است، تفكر در مرگ و قیامت است. از نظر روایات، یاد مرگ، دل را از تعلق به شهوات جدا مىسازد و انسان را از گناه و فكر گناه، بازمىدارد.[28] در زیارت مشاهد مشرف، یاد مرگ و قیامت و دوری از دنیا وجود دارد. امروزه به علت پیشرفتهای عصر مدرن، حملونقل بسیار آسانتر شده است، اما در گذشته، شخص زائر از تمامی آشنایان حلالیت میطلبید، چون اصلاً معلوم و مشخص نبود که وی به سلامت به وطن خود بازگردد. در نتیجه، زیارت، نمونهای از دل کندن از دنیا و مظاهر آن بوده است. ط) نماز یکی از عباداتی که بر انجام آن در زیارتگاهها تأکید شده، نماز است. نتیجۀ این امر، تقویت اعتقادات است. البته نقش نماز در تربیت اعتقادی، به تصحیح اعتقادات منحصر نمیشود؛ بلکه نماز علاوه بر تقویت اعتقادات، در عمقافزایی به تصدیق قلبی و ایمان انسان نیز نقشی کلیدی ایفا میکند. عبادات به طور کلی و نماز به طور خاص، علم را به باور تبدیل میکند و انسان را به یقین میرساند؛ آیات 98 و 99 سورۀ حجر، به همین موضوع اشاره دارند. در این آیات تصریح شده که تسبیح، سجده و عبادت خداوند، یقین و باور دینی را به دنبال میآورد: gفَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ * وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُf[29]؛ «پس با ستایش پروردگارت تسبیح گوى و از سجدهكنندگان باش؛ و پروردگارت را پرستش كن تا مرگ تو فرا رسد». در زیارتنامههای امامان معصوم: میخوانیم که آنها به دلیل عبادت خدا به چنین مقامی نائل شدهاند؛ چنانکه در زیارت امینالله آمده است: «وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتاکَ الْیَقینُ[30]؛ خدا را مخلصانه عبادت کردی تا آنجا که به یقین رسیدی».
حجتالاسلام والمسلمین محمد سبحانینیا
* عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان.
[1]. شیخ طوسى، تهذیب الأحكام، ج6، ص2؛ شیخ كلینى، کافی، ج4، ص548.
[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص577.
[3]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج97، ص162.
[4]. شوری، آیۀ 23.
[5]. ابنمشهدى، المزار، ص226.
[6]. شیخ مفید، المزار، ص83.
[7]. ابنمشهدى، المزار، ص205.
[8]. شهید اول، المزار، ص99ـ100.
[9]. ابنقولویه، كامل الزیارات، ص194.
[10]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص609.
[11]. عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج3، ص128.
[12]. همان، ص129.
[13]. انفال، آیۀ 2؛ ر.ک: تفسیر نمونه، ج7، ص86.
[14]. مزمل، آیۀ 20.
[15]. عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن، تفسیر موضوعی 1، ص237ـ240.
[16]. شیخ کلینی، کافی، ج2، ص603.
[17]. قصص، آیۀ50.
[18]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج23، ص78.
[19]. مرتضی مطهرى، مجموعه آثار، ج16، ص241.
[20]. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج27، ص96.
[21]. شیخ طوسی، امالی، ج۱، ص48.
[22]. مجادله، آیۀ 22.
[23]. ابنشعبۀ حرانی، تحف العقول، ص362.
[24]. ابنقولویه، كامل الزیارات، ص179.
[25]. شیخ صدوق، التوحید، ص81.
[26]. خبرگزاری مهر، ۳۰ دی ۱۳۹۲.
[27]. آلعمران، آیۀ 200.
[28]. نهج البلاغه، خطبۀ ۹۹.
[29].حجرات، آیات 88ـ89.
[30]. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت امین الله.