شهریار بحرانی کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه»، اظهار کرد: درباره حمایت از تولیدات قرآنی و عاشورایی حرف و شعارهای بسیاری از طرف مسئولان سینمایی سر داده میشود، اما من به شخصه چنین حمایتی را در عملی شاهد نبودم. برای این گفته میتوانم به آخرین اتفاقی که برای خودم رخ داده اشاره کم. چند وقت پیش از سوی رئیس سازمان سینمایی از من دعوت به عمل آمد تا برای تولید قسمت دوم و سوم فیلم سینمایی «ملک سلیمان» حرکتهای ابتدایی را آغاز کنم، حتی در این زمینه ما دیداری با علما نیز داشتیم، اما متاسفانه زمانیکه هنگام عمل رسید همه آن حرفها رنگ باخت!
وی افزود: بعد از اینکه به ما گفته شد کارهای لازم را در زمینه تولید قسمت دو و سوم «ملک سلیمان» را آغاز کنیم. ما یک تیم کاملاً حرفهای را گرد هم آوردیم تا در این زمینه پژوهش های لازم انجام شود تا در زمینه فیلمنامه، کار با بهترین کیفیت جلوی دوربین رود. در ضمن یک گروه از متخصصان جلوههای ویژه را هم در نظر گرفتیم تا بتوانیم بهترین تصویرسازی را در این زمینه داشته باشیم. به ویژه که داستان چنین نیازی را به شدت طلب میکرد. این دو گروه هشت ماه کار کردند بدون اینکه حتی نوع کمکی به ما شود. در ادامه نیز ما را به حال خود راه کردند تا این پروژه از تولید باز ماند.
این کارگردان ادامه داد: در این رابطه ممکن است سوالی در ذهن پیش آید. آنهم اینکه چرا ما باید فیلمی با محوریت زندگی حضرت سلیمان(ع) بسازیم، درصورتیکه میتوانیم درباره ائمه کار کنیم. من برای این مطلب دو پاسخ دارم که فکر میکنم قانع کننده نیز باشد. ابتدا اینکه در داستان حضرت سلیمان(ع) به بحث ملک پرداخته میشود که تا به حال به این شکل کامل در پیامبری آن را ندیدهایم. این پیامبر به اذن خدا بر جن و انس حکومت کرد و مدل و الگویی از ملک الهی را به ما نشان داد. برای همین وقتی ما به بحث ملک اشاره میکنیم در حقیقت به نوع حکومت دینی که در قرآن آماده توجه میکنیم. اتفاقی که امتداد آن را در انقلاب اسلامی میتوان، مشاهده کرد.
وی ادامه داد: مطلب دیگر که اینکه ما در حوزه تاریخ اسلام آنگونه که درباره پیامبران دستمان باز است، قدرت مانور نداریم، چون ممکن است به بهانههای مختلف کارمان با مشکلات عدیده مواجه شود. برای مثال من از سریال «ثارالله» که خود ساخت آن را به عهده داشتم نام میبرم. این کار با محوریت قیام عاشورا جلوی دوربین رفت و حتی 4 تا 5 ماه فیلمبرداری آن انجام شد، اما نمیدانم به چه بهانهای جلوی ساخت آن گرفته شد، البته برخی مدعی بودند ما میخواهیم چهره اباعبدالله را نشان دهیم، در صورتیکه چنین امری به هیچ وجه واقعیت نداشت. به هر حال این کار فرصت تولید پیدا نکرد، درصورتیکه معتقدم این کار میتوانست اثری در خور توجه باشد.
کارگردان فیلم «هراس» در پاسخ به این سوال که آیا الزامی دارد تا ما درباره سوژههای تاریخی فیلمسازی کنیم، گفت: سینمای تاریخی نیز یکی از ژانرهای سینمایی است که در تمامی کشورها به عنوان گونهای ویژه همیشه مد نظر سینماگران است. برای مثال در سینمای آمریکا جدا از فیلم، سریالهای بسیار پرخرجی در حوزه کارهای تاریخی ساخته میشود به ویژه در ژانر مذهبی ما آثار متعددی را شاهد هستیم. این گرایش به سمت تولیدات خارجی علاوه بر اینکه به جذابیت این دست فیلمها مربوط میشود به نوعی سیاستی را در خود نهان دارد تا بتوان به واسطه آن گرایشات دینی را تبلیغ کرد.
بحرانی ادامه داد: موضوع دیگر به هجمهای مربوط میشود که از سوی فیلمهای به اصطلاح تاریخی از سوی هالیوود آغاز شده که من از آن به عنوان آثار اسلام ستیز که در آن نه تنها به دین اسلام، بلکه به تمامی دینهای ابراهیمی هجمه شده، نام می برم. در این دست تولیدات ما شاهد نوعی ترویج تمایلات انحرافی و فراماسونری هستیم که گرایشی از عرفانهای دروغین را میتوان مشاهد کرد. این اتفاقات نیز از دو طریق مورد حمایت قرار میگیرد. ابتدا بنگاههای صهیونیستی که جز حامیان اصلی سیاستهای کاخ سفید هستند؛ دوم نهادهای فراماسونری که در بخش بخش غرب ریشه دوانده و میخواهد به هر طریق ممکن اندیشههای خود را گسترش دهد.
وی با بیان اینکه فیلمسازی در حوزه قصص قرآنی جز اولویتها است، گفت: با توجه به شرایطی که توصیف کردیم ساخت فیلم یا سریال در حوزه قصص قرآنی قادر است ذهن مردم سراسر جهان را از سوی بسیاری از پلشتیها دور کند. برای مثال به سریال «یوسف پیامبر(ع)» اشاره میکنم. این کار توانست در سراسر جهان بیننده داشته باشد و مبلغ مفهومی باشد که قرآن و انقلاب اسلامی در پی آن است.
کارگردان فیلم «حمله به اچ 3» در انتها تاکید کرد: ما باید در شرایط فعلی حوزه فرهنگ را جز نیازهای اولیه خود بدانیم و تصور نکنیم در شرایط فعلی کار در حوزه فرهنگ به نوعی بیتوجهی به وضعیت اقتصادی مردم است، چراکه مردم اگر بتوانند محصولات فرهنگی خوب داشته باشند به نوعی در جهت بهبود اقتصاد خود هم قدم بر خواهند داشت.