اسماعیل رحیمزاده کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه»، درباره جایگاه موضوعاتی چون حج در سینما و تلویزیون اظهار کرد: از نگاه من یکی از مهمترین موضوعاتی که میتوان در قالب سینمای مستند مد نظر قرار گیرد فریضه حج است، زیرا این معنای بزرگ، قادر است گوناگونی بسیاری در حوزه معنا و پرداخت به همراه داشته باشد، همانگونه که، زائران بیت الله الحرام از رنگها و فرهنگ های مختلف هستند، البته حج تنها یک فریضه عبادی صرف نیست، بلکه باید سیاسی بودن این فریضه را هم به شکل جدی مد نظر قرار داد. در این رابطه حضرت امام (ره) بیان کرده بودند حجی که در آن نابودی کفر مد نظر قرار نگرفته باشد، حج نیست.
وی افزود: شاید این سوال در ذهن پیش آید برای پرداختن به موضوع حج چه سبکی از فیلمسازی میتواند نقش تاثیرگذارتری ایفا کند. عدهای بر این باورند که فیلمهای مستند به دلیل ویژگی واقعنگری این سبک سینمایی، توان بیشتری برای پرداختن به موضوعات مورد نظر دارا هستند، ولیکن باور من چیز دیگری است، زیرا معتقدم سینما باید در وهله اول قصه گو باشد؛ خصیصهای که همه مردم آن را دوست دارند، پس اگر بتوان به شکل خوبی موضوعات مرتبط با حج را در سینما تصویر کرد باور من این است که دست آوردهای آن بیشتر خواهد بود.
کارگردان فیلم «فیلادلفی» درباره دست آوردها بینالمللی فیلمهایی با محوریت حج نیز چنین گفت: بدون تردید ایجاد وحدت میان مسلمانان میتواند بزرگترین و بهترین دستآورد باشد که سینما قادر است از پرداختن به حج به آن دست یابد؛ امتیازی که علاوه برای داخل به نوعی جهان اسلام را هم در بر میگیرد، هرچند پر واضح است اگر خواهان تاثیرگذاری فرامرزی کارمان هستیم باید پخشکننده خوبی هم برای آثار مربوطه پیدا کند. در همین رابطه باید مثالی از سینمای جهان بزنم. در غرب به ویژه سینمای تبشیری، سرمایه گذاری کلانی انجام شده تا فیلمهایی که موضوع و محورشان تبلیغ مسیحیت است در جهان به شکل گستردهای پخش شود. من این شکل از هجمه سینمایی غرب را همانند جنگهای صلیبی توصیف میکنم که این بار به جای شمشیر از سینما برای رسیدن به هدفشان سود بردهاند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: موضوع دیگری که در حوزه سینمای مرتبط با حج وجود دارد، این که آیا برائت از مشرکان به عنوان یکی از اصلیترین محورهای حج چگونه در قالب یک فیلم داستانی انتظار میرود؟ گفت: ما در این زمینه مشکلات مربوط به خود را داریم. به این معنا که عربستان سعوی به هیچ کشور اجازه فیلمسازی در مکه و مدینه را نمیدهد. این مسئله به خودی خود سبب شده فیلمی در آن کشور تولید نشود، پس طبیعی است درباره فریضه برائت از مشرکان هم نتوان به صورت مستقیم فیلمسازی کرد، البته سنگ زدن به شیطان تنها آن عملی نیست که در زمان حج انجام میشود، بلکه اگر ما بتوانیم به درستی چهره بدخواهان انقلاب را به تصویر کنیم در حقیقت در راستای هدف ارزشمندی قدم برداشتهایم.
این کارگردان با بیان اینکه نشان دادن گوشهای از اتفاقات رخ داده در فاجعه منا، نوعی برائت از مشرکان است، گفت: جدا از سال 65 که دست رژیم آل سعود به خون حاجیان آغشته شد، چند سال پیش نیز عده کثیری از حاجیان ایرانی و غیر ایرانی قربانی کینهتوزی رژیم آل سعود شدند. این اتفاقات تا به امروز در سینما مد نظر قرار نگرفته! البته درباره چرایی این کم کاری بحث مفصلی میتوان کرد، اما جدا از کم کاریهای انجام شده ما میتوانیم با محور قرار دادن هر یک از شهدای منا به زشتی اتفاق رخ داده بپردازیم.
این کارگردان ادامه داد: موضوع دیگری که میخواهم به آن اشاره کردم به نقش صهیونیست در سیاستهای آل سعود بر میگردد. این نکته امری مهمی است که باید به آن توجه شود. منظور اینکه اگر ما بتوانیم به درستی چهره صهینویست را در تصمیمات آل سعود با زبان سینما افشا کنیم به نظرم یکی از مهمترین کارهایی که از آن میتوان به عنوان برائت از مشرکان نام برد را انجام دادهایم.
رحیمزاده با تاکید بر اینکه ساخت فیلم در این حوزه باید به دست افراد آگاه انجام شود تصریح کرد: نکته بسیار مهم در ساخت فیلم با محوریت حج آن است که کار تولیدی به دست افراد خبره انجام شود. در این میان باور به موضوع مورد نظر داشتن باور، شرط دیگری است که من از آن به عنوان عاملی مهم در موفقیت فیلمهایی با محوریت حج نام میبرم. نکته مهم اینجاست که هر یک از دو شرط نام برده شده اگر مهیا نباشد، کاری تولیدی هر اندازه که پر خرج باشد نخواهد توانست تاثیرگذاری لازم را به همراه داشته باشد.
وی در انتهای سخنان خود مثال زد: فیلمی در سال 45 اکران شد با نام «خانه خدا» که مستند داستانی بود، اما آن فیلم تا به امروز جز پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران بوده است. این اتفاق هم اکنون نیز میتواند رخ دهد به شرطی که همانگونه که گفتم تخصص در کنار تعهد در ساخت فیلم یا سریال مورد نظر لحاظ شود.