سید مسعود اطیابی در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه»، با بیان اینکه بخشی از سینما را سرگرمی تشکیل میدهد، اظهار کرد: پیرامون سینما دو دیدگاه وجود دارد. ابتدا نگاهی که معتقد است این رسانه ابزاری غربی است که تنها برای سرگرمی به وجود آمده است. این گروه که هنر را صرفاً برای هنر میدانند استفاده ایدئولوژیک از سینما را صحیح نمیدانند. در مقابل این باور، اندیشهای نیز وجود دارد که سینمای را بلندگویی برای تبلیغ آرمانها میداند، همانند اتفاقی که در دهههای گذشته، سینمای روسیه در پی دستیابی به آن بود، اما نکته مهم اینجاست که هیچیک از این دو اندیشه به تنهایی قادر نیستند برای سینمای امروز کارکرد داشته باشند.
وی افزود: درباره نگاه اولی که به سینما میشود باید بگویم اندیشهای که باور دارد سینما در غرب تنها ابزاری برای سرگرمی و هنر است کمی ساده لوحانه به موضوع نگاه میکنند، چون در آنجا بسیاری از سیاستهای دولتمردان به واسطه سینما در سراسر جهان تبلیغ میشود. برای مثال در هالیوود همیشه موضوعاتی مد نظر قرار میگیرد که ایدههای آن از کاخ سفید وام گرفته شده است، اما در روش دوم که سالها بلوک شرق آن را دنبال کرده، سینمایی خسته کننده را میدیدیم که جز حرف زدن چیز دیگری نداشت. نتیجه آن سینمای را امروز به خوبی میبینیم، چراکه سینمای شعاری شرق، عملاً وجود واقعی ندارد تا بخواهد آرمانهایش را به جهانیان منتقل کند.
این کارگردان گفت: سینمای ایران قبل از انقلاب سعی میکرد پیرو دیدگاه اول باشد و تنها فیلمهای سرگرم کننده را دنبال کند برای همین پایبندی به اخلاقیات برایش هیچ اهمیتی نداشت، ولی با پیروزی انقلاب اسلامی این نگرش تغییر کرد و به نوعی سیاست سینمای بلوک شرق پیش گرفته شد. درباره زمان حال هم باید بگویم که هر دو شکل از سینما را در کشورمان وجود دارد، اما اینکه یک رویه واحد در تولیدات وجود داشته باشد اتفاقی است که متاسفانه ما از آن محروم هستیم.
اطیابی در پاسخ به این سوال که وی در سینما چه رویکردی را پیش گرفته است، گفت: پرونده کاری من نشان میدهد که هیچگاه در پی موج سواری نبودهام، بلکه نیازهای جامعه باعث شده تا من روند کاری خود را متناسب با آن تغییر دهم. برای مثال در مواقعی نیاز بود ما در قالب فیلمی سینمایی به موضوع فتنه بپردازم. برای همین فیلم «ماهگرفتگی» را کارگردانی کردم و در زمانی دیگر که احساس کردم مردم به واسطه مشکلات مادی نیازمند شادی و امید هستند فیلم «تگزاس» را جلوی دوربین بردم.
کارگردان فیلم «عصر روز هفتم» متذکر شد: عدهای متصور هستند، فیلمی که در سینمای بدنه ساخته میشود، حتماً کاری عاری از ارزشهای هنری است، این باور اشتباهی بزرگ در سینماست که متاسفانه ما آن را دنبال میکنیم، درصورتیکه حرفهای مهم را اتفاقاً باید در این شکل سینما زد تا مخاطب عام با آن ارتباط برقرار کند. دلیلم برای این ادعا میزان مخاطبانی است که فیلمهای سینمای بدنه دارند. برای آثار این حوزه، همیشه همه خانواده به سینما میروند، اما برای فیلمهای خانواده تنها یک یا نهایتاً دو نفر از اعضای خانواده مخاطب کارهای مورد نظر هستند، پس این طبیعی است که فیلمهای عامه پسند جمعیت گستردهتری را مخاطب خود قرار دهد. من از این ظرفیت همیشه در کارهایم استفاده کردهام تا حرفم را به بهترین نحو به مخاطب منتقل کنم.
وی درباره برخی شوخی نامناسب در فیلمهای طنز چنین توضیح داد: اگر درباره فیلم من حرف میزنید باید بگویم، گرایشات دینی من برای همه مشخص است، برای همین در هر ژانری که فیلم بسازم آرمانهایم را زیر پا نخواهم گذاشت، اما در این میان نکتهای وجود دارد، آنهم اینکه هر فردی برای خود نسبت معیاری را در نظر میگیرد تا به واسطه آن آثار دیگران را قضاوت کند. برای مثال رفتاری در تلویزیون نشان دادنش عادی است، اما همان اتفاق را اگر بخواهیم در سینما نشان دهیم زشت و زننده میشود. در ضمن وقتی قرار است پروانه نمایش از سازمان سینمایی گرفته شود، گروهی درباره فیلم تصمیم میگیرند که در میان آنها کارشناسان دینی هم وجود دارند، برای همین وقتی فیلم از فیلترهای مشخص عبور میکند، دیگر نباید با انگهای سلیقهای کار را به حاشیه راند.
این فیلمساز تاکید کرد: در سنجش ارزشهای دینی و اخلاقی حاکم بر آثار سینمایی، تنها ملاک که قابل توجه است، قرآن و فقه است. جدا از این دو حوزه دیگر نظرات سلیقهای هستند. با این توضیح من در هر دو قسمت «تگزاس» سعی نکردم از چارچوبها عبور کند. نکته دیگری که ذکر آن را ضرورت میدانم این است که اگر بخواهیم در حوزه فرهنگ خشک رفتار کنیم، نتیجه دریافتی مطمئناً به نفع ما نخواهد بود، بلکه دوری مردم را از سینما در پی خواهد داشت.
وی در انتها تاکید کرد: چند سال پیش با فراگیر شدن سریالهای ترکی شاهد بودیم که بخش عمدهای از مردم به سمت آن کارها سوق پیدا کردند، اما وقتی تلویزیون با تولید برنامههای مفرح مردم را مجدد به سوی خود کشاند، برنامههای ماهواره به نوعی به حاشیه رانده شد.