خبرگزاری «حوزه» - بجنورد/ بیانیه گام دوم را میتوان در یک نگاه کلان «دایرةالمعارف» انقلاب اسلامی نامید؛ زیرا در این بیانیه مهم ترین و سرنوشت سازترین حوادث و رخدادهای پیش از انقلاب و شکلگیری آن و رخدادهای پس از آن و تحولات تاریخی و تأثیرگذاری آنها در ایران و جهان و نیز معجزات این پدیده بزرگ و برکات و دستاوردهای آن سخن به میان آمده است.
این کمترین بر آن شدم تا با استخراج واژهها و سرفصلهای این منشور حکیمانه و شرحی اندک بر آنها از این زاویه توجه همگان را به محتوای سرشار از نکتههای حکیمانه و رهنمودهای راهگشای این بیانیه جلب نمایم.
بیشتر بخوانید:
درنگی در بیانیه گام دوم انقلاب| بخش اول
ازاینرو در قالب حروف الفبا به شکل موضوعی به موضوعات گوناگون بیانیه اشارهای گذرا خواهم داشت، امید است مورد استفاده و توجه خوانندگان عزیز قرار گیرد.
بخش های اول تا ششم این نوشتار پیش از این ارائه شد آنچه در پی می آید ادامه سخن و سرفصل های مربوط به حرف «ش» در بیانیه گام دوم انقلاب است.
«ش»
شعور معنوی و وجدان اخلاقی
مقام معظم رهبری در بیانیه به عنوان یک معلم اخلاق و یک عارف و پدری رئوف به جوانان و همه ملت ایران توصیه میکنند که نیاز اصلی جامعه و جهت دهنده همه حرکتها، فعالیتها و مدیریتها، معنویت و اخلاق است، با وجود این دو جامعه و فضای حاکم بر آن معطر و دلپذیر میشود و تنفس در آن آرامشبخش و دلنشین میگردد.
«شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار میآورد؛ این، بیگمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمیآید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند و ثانیاً زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی در این باره میدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهای ضدّ معنویت و اخلاق، به شیوهٔ معقول بستیزند»
بیشتر بخوانید:
کنکاشی در بیانیه گام دوم انقلاب| بخش دوم
در این کلام جامع چند محور به عنوان گسترش (معنویت و اخلاق) در جامعه مورد اشاره و توجه قرار گرفته است:
1- شعور معنوی و وجدانی
2- همراهی حکومتها و دولتمردان در این زمینه
3- ورود نهادهای اجتماعی به این موضوع
4- ستیز خردمندانه با کانونهای ضد معنویت و اخلاق
محور اول:
بدون تردید اگر مردم از درون متحول و منقلب شوند و طعم و حلاوت معنویت را بچشند به آن روی خواهند آورد و معنویت گستر نیز خواهند شد، قرآن در سوره عصر به این نکته اشاره دارد که انسانهای موفق و از خسارت رهیده چند ویژگی دارند:
الف: (آمنوا) درون جان و اندیشه و فکرشان در سایه ایمان به آرامش رسیده است.
ب: (و عملوا الصالحات) روش و منش آنها رنگ صلاح و اصلاح به خود گرفته است.
ج: در مرحله سوم آنکه از آنچه خود به آن رسیدهاند و شیرینی آن را چشیدهاند به فکر دیگران هم هستند (تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ)(1)
ایمان و معنویت اگر آلوده به جرم و گناه نشود ایمنیبخش است:
«الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِک لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ»(2)؛ آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با هیچ ستمی (و شرک) این نیالودند ایمنی تنها از آنها است.
بنابراین باید بکوشیم شور معنوی و ایمانی را در خود گسترش دهیم تا عمق دینداری و لذت آن را با تمام وجود احساس نماییم؛ «اللهم اذقنا حلاوة عبادتک»
بیشتر بخوانید:
تأملاتی پیرامون بیانیه گام دوم انقلاب| بخش سوم
محور دوم: همراهی حکومتها در فضاسازی معنویت و اخلاق
روشن است مردم در منش و رفتار از حاکمان و رهبران خود شکل میگیرند و خود را شبیه آنان قرار میدهند «الناس علی دین ملوکهم»، مردم از روش دولتمردانشان درس میگیرند و مشابهسازی میکنند.
حکومتها اولاً باید خود را به زینت معنویت و اخلاق بیارایند و ثانیاً زمینه گسترش معنویت و اخلاق را در جامعه ایجاد نمایند.
امام راحل در یک بیانی فرمودند دولتها {محیط اخلاقی} درست کنند، فضای جامعه مانند هوا برای تنفس است اگر معنویت و اخلاق در فضای جامعه پراکنده و پررنگ شود سلامت ایمانی و اخلاقی نیز تضمین میشود و گسترش مییابد.
محور سوم:
نهادهای اجتماعی و مردمنهاد فراوانند، جلسات خانگی و خانوادگی، نشستهای قرآنی و موسسههای خیریه وجود دارند که درصدد گسترش امور معنوی و معروفهایند، دولتمردان شایسته است به این مجموعههای مردمی و نهادهای اجتماعی مانند سمنها کمک کنند تا بذر معنویت و اخلاق را در جامعه بگسترانند و شکوفههای معروف را به مردم هدیه کنند.
محور چهارم:
محور چهارم در کلام رهبر حکیم آن بود که با کانونهای ضد معنویت و اخلاق با شیوه معقول و خردمندانه بستیزند. این نکته، نکته مهم و کلیدی است با منکرها و منکر آفرینان چگونه برخورد کنیم؟ با فاسدان مفسد با چه روشی وارد گفتگو شویم؟ با کسانی که اهل اباحهگریاند و حدود و حریم ارزشها را رعایت نمیکند چگونه روبرو شویم؟ رهبر فرزانه روش «خردمندانه» را پیشنهاد و مطرح نمودهاند.
انسان عاقل در برخوردها و تعاملات اجتماعی انسان شناسانه و کارشناسی شده وارد میدان امر به معروف و نهی از منکر میشود، سعی میکند که نهی از منکر به شیوه منکر نباشد، امر به معروف طرف مقابل را از صحنه خارج نکند؛ بلکه مانند یک پزشک حاذق درد را شناخته و با شیوه معقولانه راه درمان و طریقه آن را ارائه میدهد.
از امام حسن مجتبی (ع) پرسیدند چگونه میتوان به یک جامعه سامانمند و سالم و دارای سداد دست یافت؟ ایشان در جواب فرمودند: «ترک المنکر بالمعروف»(3) یعنی برای بازداشتن دیگران از منکر و کارهای ناروا و ناپسند باید معروفها را در جامعه برجسته کرد.
اگر گفتمان معروف در جامعه دینی ایجاد شود و همه سعی میکنند پایبند به معروفها باشند غیرمستقیم منکرها و منکر آفرینها به حاشیه رانده میشوند و یا به حوزه جاذبه معروفها روی میآورند و جذب میشوند.
در مکتب ما هدف وسیله را توجیه نمیکند؛ برای رسیدن به یک هدف مقدس نمیتوان و نباید از وسیله نامقدس و ناروا بهره بگیریم نهی از منکر باید بهگونهای باشد که خودش تولید منکر نکند.
رسول خدا فرمود: «إنَّکُم لَن تَسَعُوا النَّاسَ بِأَموالِکُم فألقوهم بطلاقة الوجه و حسن البشر»( 3 مکرر)؛ شما با مال و ثروت نمیتوانید به مردم کمک کنید ولی این کار با اخلاق نیکو و رفتار زیبا و روی گشاده امکانپذیر است.
شرط طهارت و شیطان حرص
«همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همه مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. همه باید از شیطان حرص برحذر باشند و از لقمه حرام بگریزند»
بیشتر بخوانید:
تأملاتی پیرامون بیانیه گام دوم انقلاب| بخش چهارم
در این فراز از بیانیه گام دوم چند نکته قابل توجه و تفسیر است و آن اینکه برای مشروعیت مقامات در نظام اسلامی هم باید مقتضی موجود باشد و هم موانع مفقود (البته این دو شرط تحقق هر پدیدهای است).
1- طهارت اقتصادی (مقتضی)
2- شیطان حرص (مانع)
3- لقمههای حرام (مانع)
تا این شرط عملیاتی نشود و آن دو مانع برطرف نگردد هیچ کسی مسئولیتش مشروع نخواهد بود و در نتیجه اگر آن شرط را نداشت و آن موانع را از مسیرش بر نداشت حقوق و آنچه از مزایا از نظام میگیرد شبههناک و حتی نامشروع خواهد بود.
از طهارت اقتصادی پیش از این سخن گفتهایم، قرآن میفرماید: «یا أَیهَا الرُّسُلُ کلُوا مِنَ الطَّیبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ»(4)؛ ای پیامبران از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید که من به آنچه انجام میدهید دانا هستم.
خداوند خطاب به انبیا و پیامبران که در جایگاه رهبری و مدیریت جامعه دینی قرار داشتند میفرماید: از طیبات بهره بگیرید تا بتوانید عمل صالح به دست بیاورید و جامعه را به اصلاح دعوت نمایید، شرط اصلاح جامعه در نظام دینی آن است که مصلحان و مدیران خود قبل از هر چیز و هر کس صالح باشند و طهارت اقتصادی داشته باشند تا بتوانند به مردم خدمت کنند و نابسامانیهای آنان را ساماندهی نمایند.
2- نکته دوم آن است که تا صفت حرص کهام الامراض است از کسی دور نشود نمیتواند مدیر موفق و خادم مخلصی برای مردم باشد، البته باید دانست که مذمت از حرص به این معنا نیست که آدمی دست روی دست بگذارد و برای امرار معاش و معیشتش به دریوزگی بیفتد بلکه باید به اندازه کفاف، «مکلف» کار و تلاش کند و ازاینرو در روایات آمده است که رسول خدا (ص) فرمود: «ملعون من القی کله علی الناس»( 3 مکرر دوباره)؛ از رحمت خدا به دور است کسی که سربار جامعه باشد.
باید هم بار خود و هم بار دیگران را برداریم نه اینکه سربار دیگران باشیم.
آرزو دارم اگر گل نیستم خاری نباشم/ باربردار از دوشی نیستم باری نباشم
خداوند دو دست به ما داده است و یک دهان؛ یعنی باید تولیدات دو برابر مصرف باشد، هم خود از دسترنج خویش بهرهمند شوی و هم دیگران از کنار سفره تو بهره ببرند.
ولی در عین حال روحیه زیادهخواهی و «تکاثر» که نام آن حرص و آز است و افزونخواهی و افزونطلبی و سیریناپذیری را در انسان تقویت میکند از نگاه اسلام مذموم و ناپسند است، این روحیه حرص و آز اگر مهار و مدیریت نشود آسایش و آرامش را از انسان میگیرد و به گفته مرحوم نراقی:
«این صفت خبیثه بیابانی است کران ناپیدا که از هر طرف روی به جایی نرسی، وادیای است بیانتها، هر چند در آن فرو روی عمق آن را نیابی ... زیرا حریص هرگز حرص او به جایی منتهی نمیشود و به حدّی نمیایستد، اگر بیشتر اموال دنیا را جمع کند باز در فکر تحصیل باقی است»(5)
دنیا مانند آب شور دریا است هر چند از آن بنوشی تشنگیات برطرف نمیشود و تشنهتر میشوی( 5 مکرر) و نیز کشتی عمر بر روی آب دنیا در حرکت است اگر در زیر کشتی باشد عامل پیشرفت و حرکت کشتی است و اگر آب به داخل کشتی راه یابد عامل سقوط آن در عمق دریا میشود.
داستان حریص بر دنیا داستان آن کشتی است که آب به درون آن راه یافته باشد و هر آن احتمال سقوط و غرق شدن آن میرود؛ ازاینرو مقام معظم رهبری مسئولان را از این صفت ناپسند و خصلت پلید برحذر میدارند و میفرمایند برای درمان این رذیله باید از خدا کمک گرفت.
3- لقمههای حرام که نتیجه همان حرص و ولع انسان است مانع دیگری برای رشد و بالندگی انسان است، مدیر و مسئولی که گرفتار لقمههای شبههناک و حرام گردد نمیتواند منشأ خیرات و برکات برای مردم شود، در هر پروژهای به دنبال رانت و رشوه است، در هر پروندهای در پی زیرمیزی و امتیاز گرفتن است و در نتیجه نهتنها گرهگشایی نمیکند بلکه وبالی بر دوش مردم میشود.
بیشتر بخوانید:
بیانیه گام دوم؛ «دایرةالمعارف» انقلاب اسلامی| بخش پنجم
نتیجه آنکه پذیرفتن مسئولیت در نظام اسلامی یک شرط اصلی دارد و آن طهارت اقتصادی است و باید از دو مانع عبور کند به نام شیطان حرص و لقمههای حرام وگرنه مشروعیتش زیر سؤال خواهد رفت.
امیرالمؤمنین (ع) به کارگزارش به نام عثمان بن حنیف که در میهمانی اشرافی شرکت کرده بود نهیب میزند و دستور میدهد در کنار سفرهای که فقط مرفهان و برخورداران دعوت بودهاند و از بینوایان و نیازمندان کسی دعوت نشدهاند نمیبایست شرکت میکردی (6) تا چه رسد به حرص و ولع در بیتالمال و کسب حرام در جایگاه کارگزار نظام اسلامی.
شدت عقبماندگی و شرمآوری علمی (پیش از انقلاب)
یکی از کلیدواژههایی که چندین بار در بیانیه به کار رفته است و غیرت رهبری را نسبت به آن به جوش آورده و با اظهار تأسف از آن یاد میکنند موضوع «شدت عقبافتادگی ایران قبل از انقلاب از قافله رشد و پیشرفت» بهویژه «شرمآوری علمی» است که این دو یعنی انحطاط ایران و تحقیر ملت ایران در نگاه مستکبران جهان:
«انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه -و نه به زور شمشیر خود- بر سرِ کار آمده بود و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی و چه وضع بهشدت نابسامان داخلی و عقبافتادگی شرمآور در علم و فنّاوری و سیاست و معنویت و هر فضیلت دیگر. ثانیاً: هیچ تجربه پیشینی و راه طی شدهای در برابر ما وجود نداشت.»
رژیم استبدادی چند نقیصه داشت:
- فاسد بودن کارگزاران
- کودتایی بودن اساس آن
- دستنشانده بیگانگان
- نابسامانی اقتصادی و اجتماعی
- عقبافتادگی شرمآور علمی و فناوری
- عقبافتادگی در سیاست
- عقبافتادگی در معنویت
- و ...
«عقبماندگی شرمآور علمی در دوران پهلویها و قاجارها در هنگامی که مسابقه علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربه سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود... باید سالها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقبافتادگی جبران شود.»
اگر در آن زمان که مسابقه علمی در دنیا شروع شده بود ایران و ایرانی وارد گردونه میشد و زیرساختهای علمی و فناوری را مستقر و مستحکم میکرد امروز ما گرفتار ابرقدرتها و ابر جنایتها نبودیم.
بیتر بخوانید:
کنکاشی در بیانیه گام دوم انقلاب| بخش ششم
چوب بیکفایتی و بیلیاقتی مدیران گذشته رژیم طاغوتی را نسلهای بعدی خوردند و ایران نتوانست با این همه ظرفیتهای علمی و انسانی در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد.
انقلاب اسلامی به داد ایران و ایرانی رسید و به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور بهشدت تحقیر شده و بهشدت عقبمانده را در مسیر پیشرفت سریع قرار داد و اراده ملی را - که جانمایه پیشرفت همهجانبه و حقیقی است - در کانون مدیریت کشور وارد کرد.
امروز این شتاب صورت گرفته و باید شکرگزار آن باشیم؛ اما نباید به آن قانع و راضی باشیم، باید با همت جوانان مؤمن و انقلابی و جهادگر و اندیشههای ژرف و بزرگ ایران اسلامی، ایرانی سربلند پیشرفتهتر و تمدنساز برسیم. انشاءالله.
شتاب علمی در ایران و شهیدان آن
امروز کاروان علم و فناوری در ایران شتاب گرفته است و برای این شتاب هزینه سنگین به نام شهدای هستهای تقدیم کرده است، باید به مطالبه جلودار کاروان رهبر حکیم و دانشدوست و پژوهشخواه لبیک و پاسخ جانانه بدهیم و او را در این آرمان بزرگ برای ساخت تمدن نوین اسلامی یاری دهیم.
آری آن پیشوای پروا پیشه و پر پیمانه از علم و عمل اینگونه از ما و بهویژه دانشگاهیان مطالبه میکنند:
«اینجانب همواره به دانشگاهها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدّی در این باره تذکّر و هشدار و فراخوان دادهام، ولی اینک مطالبه عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیّت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هستهای نیز داده است. بهپاخیزید و دشمن بدخواه و کینهتوز را که از جهاد علمی شما بهشدت بیمناک است ناکام سازید.»
منابع:
1- سوره عصر، آیات 1-3.
2- سوره انعام، آیه 82.
3- تحف العقول، ترجمه حسن زاده، ص 388// 3 مکرر: نفاس الاخبار، ص 302.// 3 مکرر دوباره: نهج الفصاحه، حدیث شماره 2742.
4- سوره مؤمنون، آیه 51.
5- معراج السعاده نراقی، ص 365.// 5 مکرر: تحف العقول، ترجمه حسن زاده، ص 720.
6- نهجالبلاغه، نامه 45.
نویسنده: ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی
نظر شما