دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
بیانیه گام دوم انقلاب

حوزه/ در برابر قلدرهای انحصارگر و باج طلب دنیا، قدرت دیگری در عالم هست که ریشه در ایمان مردم دارد، این قدرت عظیم با عِده و عُده اندک ولی با توان و عُرضه بالا و کارآمد در طول تاریخ توانسته است حرکت استکباری را کند و ناکارآمد جلوه دهد.

خبرگزاری «حوزه» بجنورد/ بیانیه گام دوم را می‌توان در یک نگاه کلان «دایرة‌المعارف» انقلاب اسلامی نامید، زیرا در این بیانیه مهم ترین و سرنوشت سازترین حوادث و رخدادهای پیش از انقلاب و شکل‌گیری آن و رخدادهای پس از آن و تحولات تاریخی و تأثیرگذاری آنها در ایران و جهان و نیز معجزات این پدیده بزرگ و برکات و دستاوردهای آن سخن به میان آمده است.

این کمترین بر آن شدم تا با استخراج واژه‌ها و سرفصل‌های این منشور حکیمانه و شرحی اندک بر آن‌ها از این زاویه توجه همگان را به محتوای سرشار از نکته‌های حکیمانه و رهنمودهای راهگشای این بیانیه جلب نمایم.

از این‌ رو در قالب حروف الفبا به شکل موضوعی به موضوعات گوناگون بیانیه اشاره‌ای گذرا خواهم داشت، امید است مورد استفاده و توجه خوانندگان عزیز قرار گیرد.

بخش های اول تا چهاردهم این نوشتار پیش از این ارائه شد آنچه در پی می آید، ادامه سخن و سرفصل های مربوط به حرف «ق» در بیانیه گام دوم انقلاب است.

«ق»

قلدرهای باج طلب و قدرت عظیم ایمان و امام

پیش از ظهور انقلاب اسلامی ایران، دو قطب قدرت دنیا را برای سیطره خویش تقسیم کرده بودند، قطب شرق و قطب غرب، با پیروزی انقلاب اسلامی، قطب جدیدی به آن دو افزوده شد و جهان سه‌قطبی شد. با سقوط شوروی جهان دوباره به دو قطب و دو قدرت جدید بازگشت و آن (قدرت اسلام و قطب استکبار) بود. این تقابل (اسلام و استکبار) دوگانه جدیدی بود که پس از پیروزی نهضت امام خمینی شکل گرفت.

این دو جریان را با دو ویژگی می‌توان شناخت و شناساند:

1- قلدرهای باج طلب جهان

2- قدرت عظیم ایران

مثلث شوم زر و زور و تزویر در طول تاریخ در خدمت قلدرها، قارون‌ها و فرعون‌ها بوده است، این سه پدیده شوم همواره در برابر قدرت معنوی و ایمان پیامبران ایستادگی کرده و با هرگونه وسیله‌ای و ترفندی درصدد کند کردن حرکت پیامبران و یا حذف آن‌ها از صحنه تاریخ بوده‌اند، ترفندهای تفرعن فرعونی و پول‌های بادآورده قارونی و تزویرگری عوام‌فریبی‌های بلعم باعورایی و سامری، دست‌به‌دست هم در برابر جبهه حق صف‌آرایی کردند تا نگذارند این آب زلال و گوارا در بستر رودخانه عظیم و در جدول حقیقت جریان پیدا کند تا با ترفندها و توطئه‌ها این آب حیات را به کانال‌ها انحرافی بکشانند تا به مقصد و مقصود نرسد و تشنگان نتوانند از آن سیراب شوند.

این جبهه که به دست قلدرهای باج طلب و قطب‌های قدرت ریاست‌خواه رهبری می‌شود، گرچه دردسر و خون‌جگریهایی برای صالحان مصلح به وجود آورده است ولیکن نتوانسته این رودخانه عظیم را از جدول واقعی که همان فطرت‌های ناب و دل‌های شیفته است منحرف کند.

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست/ عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری

قرآن از ناکام ماندن جبهه باطل در برابر حق این‌گونه پرده‌برداری می‌کند:

«وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَهُمْ نَذِیرٌ لَیکونُنَّ أَهْدَی مِنْ إِحْدَی الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِیرٌ مَا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورًااسْتِکبَارًا فِی الْأَرْضِ وَمَکرَ السَّیئِ وَلَا یحِیقُ الْمَکرُ السَّیئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ ینْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًاأَوَلَمْ یسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَینْظُرُوا کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَکانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا کانَ اللَّهُ لِیعْجِزَهُ مِنْ شَیءٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ إِنَّهُ کانَ عَلِیمًا قَدِیرًا»(1)

آنان با نهایت تأکید به خدا سوگند خوردند که اگر پیامبری انذار کننده به سراغشان آید، هدایت یافته‌ترین امّت‌ها خواهند بود؛ امّا چون پیامبری برای آنان آمد، جز فرار و فاصله گرفتن از (حق) چیزی بر آن‌ها نیفزود. این‌ها همه به خاطر استکبار در زمین و نیرنگ‌های بدشان بود؛ امّا این نیرنگ‌ها تنها دامان صاحبانش را می‌گیرد؛ آیا آن‌ها چیزی جز سنّت پیشینیان و (عذاب‌های دردناک آنان) را انتظار دارند؟! هرگز برای سنّت خدا تبدیل نخواهی یافت، و هرگز برای سنّت الهی تغییری نمی‌یابی. آیا آنان در زمین نگشتند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آن‌ها بودند چگونه بود؟! همان‌ها که از اینان قوی‌تر (و نیرومندتر) بودند؛ نه چیزی در آسمان‌ها و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت؛ او دانا و تواناست.

در این آیات از چهره مستکبران پرده برداشته و مکاری و توطئه‌گری آنان را برملا ساخته و در ادامه خداوند قدرت خودش را به رخ آنان کشیده که از آنان قوی‌تر و قدرتمندتر در جهان آمده‌اند و رفته‌اند، و این سنت و قانون عالم است که سردمداران جبهه باطل با همه سروصدایشان در چنبر قدرت لایزال خداوند قرار دارند و تاب‌وتوان مقاومت ندارند و نخواهند داشت.

قدرت عظیم ایمان

در برابر این قلدرهای انحصارگر و باج طلب، قدرت دیگری در عالم هست که ریشه در ایمان مردم دارد، این قدرت عظیم با عِده و عُده اندک ولی با توان و عُرضه بالا و کارآمد در طول تاریخ توانسته است حرکت استکباری را کند و ناکارآمد جلوه دهد که قرآن آن را این‌گونه به تصویر کشیده است:

 «وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ کمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَینَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْک وَالْحِکمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یشَاءُ»(2)

و کسانی که به او (طالوت، فرمانده و پیامبرشان) ایمان آورده بودند از آن نهر گذشتند، (از کمی نفرات خود، ناراحت شدند؛ و عده‌ای) گفتند: «امروز، ما توانایی مقابله با (جالوت) و سپاهیان او را نداریم». اما آن‌ها که می‌دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد و ایمان بیشتری داشتند گفتند: «چه بسیار گروه‌های کوچکی که به‌فرمان خدا، بر گروه‌های عظیمی پیروز شدند» و خداوند، با صابران و استقامت کنندگان) است. و هنگامی‌که در برابر (جالوت) و سپاهیان او قرار گرفتند گفتند: «پروردگارا پیمانه شکیبایی و استقامت را بر ما بریز! و قدم‌های ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعیت کافران، پیروز بگردان. آنگاه به خواست خدا، آن‌ها سپاه دشمن را به هزیمت واداشتند و (داوود)(نوجوان شجاعی که در لشکر «طالوت» بود جالوت را کشت و خداوند حکومت و دانش را به او بخشید...

این آیات صف‌آرایی جبهه حق در برابر باطل و جبهه ایمان در برابر استکبار را به زیبایی به نمایش گذاشته و قدرت عظیم ایمانی جبهه حق را عامل شکست جبهه کفر و استکبار دانسته و به استعدادهای برتر و جوان جبهه حق نیز اشاراتی دارد.

با نگاهی بر این آیات و مبانی دینی و معرفتی و عبرت گیری از تاریخ و گزارش قرآن از آن، سخنان رهبر حکیم و فهیم و فرهیخته انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای در بیانیه را مرور می‌کنیم:

«پس آنگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دوقطبی آن روز را به جهان سه‌قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطب‌های جدید قدرت، تقابل دوگانه جدید «اسلام و استکبار» پدیده برجسته جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانه ملّت‌های زیر ستم و جریان‌های آزادیخواه جهان و برخی دولت‌های مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینه‌ورزانِ و بدخواهانِ رژیم‌های زورگو و قلدرهای باج طلب عالم، بدان دوخته شد. بدین گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزله انقلاب، فرعون‌های در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنی‌ها با همه شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزه این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشده امام عظیم‌الشأن ما، تاب آوردن در برابر آن‌همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکان‌پذیر نمی‌شد.»

قفل‌های موجود و کلید آن

قفل و کلید (مغلاق و مفتاح) از واژه‌های متضاد و دوگانه هستند که با هم شناخته می‌شوند، هرگاه قفل به ذهن خطور کند بی‌درنگ کلید هم هم‌زمان با او در ذهن انسان نقش می‌بندد.

ازاین‌رو در عرف جامعه و فرهنگ عمومی این دو کلیدواژه روشن و روان فهم هستند و نیازی به استدلال و اثبات و نفی ندارند.

در یک جامعه و حکومت ممکن است امور کشورداری و توسعه و پیشرفت مادی و معنوی روان باشد و ممکن است به دلایلی کارها قفل شود، استعدادها به کار گرفته نشود، آینده تیره‌وتار جلوه کند و درنتیجه کاروان رشد و بالندگی گرفتار کندی و گاهی توقف نیز گردد.

 در این شرایط باید راه‌کار و راهبردی را پیدا کرد که آن کشور و نظام را از بن‌بست برهاند و راه‌های برون‌رفت از شرایط نامناسب را پیش روی بگذارد.

مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم، ابر کلید هم قفل‌ها را (امید) و امید صادق و دوری جستن از یاس می‌دانند و چنین می‌فرمایند:

«نخستین توصیه من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه قفل‌ها، هیچ گامی نمی‌توان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیت‌های عینی است. این‌جانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بی‌جا و ترس کاذب نیز بر حذر داشته‌ام و بر حذر می‌دارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیت‌ها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل‌مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت می‌کنند.»

در این فراز از سخن جامعه‌شناسانه و انسان شناسانه رهبر ره طی کرده باید درنگی دوباره کرد و سرفصل‌های آن را مرور کرد، آنگاه عمق و ژرفای آن پی برد.

عوامل یاس آفرینی و ناامیدی از سوی رسانه‌های دشمنان و داخلی‌های در خدمت دشمن عبارت‌اند از:

- خبرهای دروغ

- تحلیل‌های غلط مغرضانه

- وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها

- بزرگ‌نمایی عیب‌های کوچک

- پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش

- کوچک نشان دادن کارهای بزرگ

- انکار محسنات بزرگ

دروغ‌پراکنی‌ها و شایعه‌سازی و شایعه گستری‌ها، تحلیل‌های آبکی و سطحی و بزدلانه و مزورانه، تبلیغ وارونه از واقعیت‌های موجود، روپوش گذاشتن به جلوه‌های امیدبخش، بزرگ‌نمایی نقطه‌ضعف‌ها و عیب‌های کوچک و اندک، کوچک شمردن خدمات و کارهای بزرگ انقلاب، انکار کارهای بزرگ و خدمات بی‌سابقه و کم‌نظیر و نادیده انگاشتن پیشرفت‌های مادی و معنوی در کشور بزرگ ایران اسلامی. این‌گونه روش‌هاست که بذر ناامیدی را در جامعه می‌پاشد و جوانه‌های امید را پژمرده می‌سازد.

 رهبر بزرگوار در ادامه ریشه‌ای‌ترین جهاد و بزرگ‌ترین اقدام را بارور ساختن و بالنده کردن نهال امید در این دوران می‌دانند و می‌فرمایند:

«شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصره تبلیغاتی باشید، در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید، ترس و نومیدی را از خود و دیگران به برانید، این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است»

ایشان با اشاره به برخی از مصادیق موجود امید در نظام اسلامی، دستور و فرمان حرکت توانمند به‌سوی آینده را صادر نموده و دعوت به خیزش جوانان در این میدان می‌کنند:

«نشانه‌های امیدبخش- که به برخی از آن‌ها اشاره شد- در برابر چشم شماست، رویش‌های انقلاب بسی فراتر از ریزش‌های و دست‌ودل‌های امین و خدمتگزار، به‌مراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه دوختگان است قدر خود را بدانید و باقوت خداداد، به‌سوی آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.»

و این است کلید گشودن همه قفل‌ها در تمام عصرها و مصرها، ان شاءلله

انتهای پیام/

ابوالقاسم یعقوبی

منابع:

1- فاطر آیات 44-42

2- بقره آیات 251-249

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha