خبرگزاری «حوزه » بجنورد/ بیانیه گام دوم را میتوان در یک نگاه کلان «دایرةالمعارف» انقلاب اسلامی نامید، زیرا در این بیانیه مهم ترین و سرنوشت سازترین حوادث و رخدادهای پیش از انقلاب و شکلگیری آن و رخدادهای پس از آن و تحولات تاریخی و تأثیرگذاری آنها در ایران و جهان و نیز معجزات این پدیده بزرگ و برکات و دستاوردهای آن سخن به میان آمده است.
بر آن شدم تا با استخراج واژهها و سرفصلهای این منشور حکیمانه و شرحی اندک بر آنها از این زاویه توجه همگان را به محتوای سرشار از نکتههای حکیمانه و رهنمودهای راهگشای این بیانیه جلب نمایم.
از این رو در قالب حروف الفبا به شکل موضوعی به موضوعات گوناگون بیانیه اشارهای گذرا خواهم داشت، امید است مورد استفاده و توجه خوانندگان عزیز قرار گیرد.
بخش های اول تا پانزدهم این نوشتار پیش از این ارائه شد آنچه در پی می آید، ادامه سخن و سرفصل های مربوط به حروف «ک»، «گ» و «ل» در بیانیه گام دوم انقلاب است.
«ک»
کفه عدالت در کارنامه انقلاب
بیش از این در کلیدواژه (عدالت و مبارزه با فساد) از گوهر بیهمتای عدالت به گونه گسترده و مستدل سخن گفتیم، در این فرصت از نوشتار به نکته ناب و نویی اشاره میکنیم که رهبر منصف و عادل نسبت به آن به داوری نشستهاند و فرمودهاند: «کفه عدالت در نظام ما سنگین است»
«(انقلاب اسلامی) کفه عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزشها باید گوهری بیهمتا سر تارک نظام اسلامی باشد و هنوز نیست. نباید به این معنا گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است، واقعیت این است که دستاوردهای مبارزه بابی عدالتی در این چهار دهه با هیچ دورهای دیگر گذشته قابلمقایسه نیست»
اینیک قضاوت قاضی عادل و رهبر فاضل و خبیر عالم و مرجع منصف است که باید مهر تأیید ایشان بر کارکرد عدالت در این نظام را از افتخارات برنامه ریزان و مجریان متعهد و انقلابی کشور به شمار آورد.
در ادامه رهبر بزرگوار جلوههای این قضاوت عادلانه را نیز مطرح نمودهاند:
- جابجایی خدمت و ثروت از مرکز به همه جای کشور
- روستاها در صدر خدمت قرار گرفتند
- جابجایی خدمت از مناطق مرفه نشینان به مناطق پاییندست
- راهسازی و خانهسازی در سطحی وسیع و گسترده
- ایجاد مراکز صنعتی
- اصلاح امور کشاورزی
- رساندن آب و برق و مراکز درمانی
- ایجاد واحدهای دانشگاهی و سد و نیروگاه
اینها بخشی از خدماتی است که بر اساس توزیع عادلانه به دوردستترین نقاط محروم کشور رفته است و این حقیقتاً افتخارآفرین است، گرچه رسانههای بدخواه خارجی و رسانههای کمکار داخلی بهدرستی این خدمات را انعکاس ندادهاند.
«بیشک اینهمه نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است. ولی همت و حسنهای برای مدیران جهادی و با اخلاص نزد خدای خلق است.
البته عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از اینهاست و چشم امید برای اجرای آن به شما جوانها است.»
کاروان شتابان، کمبودها و کمکها
کاروان انقلابی شتابان به پیش میرود، طبیعی است در مسیر کمبودها، خلأها، عقبماندگیهایی هم وجود دارد، کمک ما میتواند این کمبودها را جبران کند تا کاروان از حرکت بازنماند. در یک مسیر طولانی و پردستانداز که دشمنها برای ما تدارک دیدهاند و آنها اجرایی میکنند، مانند تحریمها، تهدیدها، جنگهای تبلیغاتی و روانی و مانند آن، باید یار هم غمخوار هم و در کنار هم باشیم تا جلوی ریزشهای کاروان را بگیریم و مسیر را بهسلامتی و با هم طی کنیم و راه شهیدان را که با تمام وجود پیمودند با تعاون و همیاری و دستگیری عقب افتادگان علمی، مادی، روحی و روانی طی کنیم و رفیق نیمهراه نباشیم.
آیه شریفه «و مما رزقناهم ینفقون»(1)؛ یعنی از آنچه به آنها دادهایم انفاق میکنند.
مفهومی وسیع دارد، گاهی باید انفاق مالی کنیم و تهیدستان را امداد برسانیم، گاهی باید امداد علمی کنیم و ضعیفها را دریابیم و نعمت استعدادمان را سپاسگزاری نماییم، گاهی آبرو داریم و باید از این نعمت در مسیر نجات گرفتاران هزینه کنیم و گاهی مسئولیتی داریم که میتوانیم گره از کار گرفتاران بگشاییم. همه اینها کمبودهایی است که کمک ما میتواند در آنها تأثیر بگذارد.
تا توانی به جهانی خدمت محتاجان کن/ به دمی یا درمی یا قدمی یا قلمی
مقام معظم رهبری میفرمایند:
«ما هنوز از قلههای دانش جهان بسیار عقبیم باید به قلهها دستیابیم عقبماندگی شرمآور علمی در دوران پهلویها ئ قاجارها در هنگامیکه سابقه علمی دنیا تازه شروعشده بود، ضربه سختی به ما وارد کرده و ما از این کاروان شتابان فرسنگها عقب نگهداشته بود. ما اکنون حرکت را آغاز کردهایم و با شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با شدت بالا ادامه یابد تا آن عقبافتادگی جبران شود»
بر اثر چالشهای بیرونی و درونی که دشمن برای ما ساخته و پرداخته است باید همدیگر را یاری رسانیم، اراده ملی، اعتمادبهنفس ملی، اتحاد و انسجام ملی، میتواند مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری، فقر درآمدی در طبقه ضعیف و ... را برطرف کند و یا به حداقل برساند.
غفلت از این مسائل مشکلات قابلقبول نیست:
«همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت به هیچ رو موردقبول نیست»
منابع:
1- سوره بقره، آیه 3.
«گ»
گامهای استوار در آینده بر پایه گذشته چهل ساله
موضوع ساختن آیندهای بهتر بر اساس تجربهها و قدمهایی که در طول چهل سال طی شده، یکی از راهبردهای مهمی است که در بیانیه به آن توجه تام و تمام شده و یکی از مطالبات جدی و قاطع رهبر معظم انقلاب است:
«برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها بهجای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب باانگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی درباره گذشته و حتی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید.»
در قرآن مجید واژه (تحریف) در چند مورد بهکار رفته است. در مذهب یهود این آفت وارد شد و بسیاری از آموزههای مسیح جابجا و تحریف شد ازاینرو قرآن میفرماید:
«مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یحَرِّفُونَ الْکلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَیقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَینَا»(1)؛ بعضی از یهود، سخنان را از جای خود، تحریف میکنند؛ و (بهجای اینکه بگویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم»)، میگویند: شنیدیم و مخالفت کردیم.
این تجربه نشان میدهد که احتمال جابجایی در اسناد گذشته انقلاب برای مسیر آینده انقلاب یک خطر و آسیب است، باید بهوش باشیم، دستهای خائن گذشته روشن و درخشان انقلاب را خدشهدار و پرسشبرانگیز جلوه ندهند، پاسداری از واقعیتهای درخشان و ارزشهایی که بر اساس آن میتوان آینده را ساخت، یک وظیفه و تکلیف ملی است.
برخی بدخواهان قلم به مزد که حرف مفت مینویسند ولی مفت نمینویسند، ممکن است تاریخ انقلاب را کم و زیاد کنند تا نسل موجود آینده با نسل گذشته نتواند ارتباط درست و منطقی برقرار کند، ازاینرو برای آیندهای استوار به گذشته پرافتخارمان باید پای بفشریم و راه را بر رهزنان فکر و عقیده و آگاهی ببندیم و دشمن و پیادهنظام او را به نسل جدید و جوانهای عزیزمان بشناسانیم.
گوش سپردن به تجربه دیگران
راه چنان رو که رهروان رفتند، بسیاری از پیران ره طی کرده و استادان استخوان خورد کرده و عالمان فرهیخته و پر سابقه در این کشور بودند که با کوله باری از تجربه به این نظام و کشور خدمت کردند، آثار خدمات آنان سرمایه امروز ما برای ساختن آینده کشور به شمار میرود.
نباید بگذاریم غبار قدمت بر آن تجربههای ذیقیمت بنشیند، گذشته پرافتخار پلکان آیندهای پر اعتبار است. از مطالعه کردن آثار و خدمات دیگران و شنیدن تجربه راه طی کردگان ننگ و عاری نداشته باشیم و گوش جسم و گوش جان به آن تجربهها و صاحبانش بسپاریم:
«عزیزان! نادانستهها را جز باتجربه خود یا گوش سپردن به تجربه دیگران نمیتوان دانست. بسیاری ازآنچه را ما دیده و آزمودهایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیدهایم و شما خواهید دید.»
از حاصل عمر گذشتگان رهتوشه برای محصول ناب عمرمان بگیریم.
حاصل عمرم سه سخن بیش نیست/ خام بدم، پخته شدم، سوختم.
«ل»
لغزندگی ثروت و ریاست
دنیا و زندگی در آن مانند خیابان یخزدهای است که هم باید از آن عبور کرد و هم نلغزید و این کاری است صعب و دشوار، بسیاری در این جاده لغزنده چنان به زمین خوردند که بلند هم نشدند و گروهی با اراده و تمرین و تعهدی که داشتند هم رفتند و هم نلغزیدند و به مقصد رسیدند.
قرآن از هر دو گروه سخن به میان آورده است، در رابطه با گروه اول بلعم باعورا را مثال میزند:
«وَاتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَینَاهُ آیاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیطَانُ فَکانَ مِنَ الْغَاوِینَ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ»(2)
و سرگذشت کسی که آیات خود را بر او دادیم بر آنها بخوان که سرانجام خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد؛ و اگر میخواستیم (مقام) او را با این آیات (و علوم الهی) بالا میبردیم، ولی (اجبار برخلاف سنت ماست پس او را به حال خود رها کردیم و) او به پستی گرایید و از هوای نفس خود پیروی کرد.
و درباره کسانی که راه را چنان رفتند که رهروان رفته بودند و بهسلامتی به دارالسلام شتافتند و از رهزنان جان سالم به دربردند، قرآن اینچنین میگوید:
«قَدْ جَاءَکمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکتَابٌ مُبِینٌ یهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَیخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»(3)
از طرف خدا نور و کتاب روشنگری بهسوی شما آمد. خداوند به برکت آنان کسانی را که از رضای او پیروی کنند، به راههای سلامت و امنیت هدایت میکند و به فرمانش آنان را از ظلمتها خارج ساخته، به سوی نور میرود و آنها را به سوی راه راست هدایت مینماید.
هنر مردان وزنان الهی آن است که با بصیرت مسیر بندگی را میپیمایند و هشدارهای مسیر را نیز رعایت میکنند و به نشانههای صراط مستقیم و شعائر دین حرمت مینهند و احترام میگذارند و درنتیجه پایان خوب و خوشی دارند، اما کسانی که بهجای بندگی سرکشی و گردنفرازی دارند پایبند به قانون و مقررات الهی نیستند و به هشدارهای مسیر بیاعتنایند، در وادی ضلالت سقوط میکنند و فرصتهای زیبای زندگی را به نام و نان میفروشند و بهر دو نان ثناگر دونان هم میشوند؛ درنتیجه با لغزش و ریزش زندگی را به پایان میبرند.
رهبر معظم انقلاب در بیانیه به این خطر و زمینههای آن اشاره فرمودند:
«وسوسه مال و مقام و ریاست، حتّی در عَلَویترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقه زهد انقلابی و ساده زیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست... بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشتهاند، ولی حتّی آنچه هست غیرقابلقبول است.»
امیرالمؤمنین میفرماید:
«الولایات مضامیر الرّجال»(4) مسئولیتها میدان آزمایش انسانهاست.
و در جای دیگر میفرماید:
«والله فوق من ولاک»(5) خداوند مافوق کسی است ک تو را به این مسئولیت گمارده است.
با این نگاه علوی، مسئولیتها آزمون است و همه در محضر خدایند تا از این آزمون سربلند و سرافراز بیرون آیند، نکته دیگر اینکه همه قدرتها و مدیریتها به دست اوست، دست خدا بالای همه دستهاست و انتخابها و انتصابها در حوزه قدرت اوست (یدالله فوق ایدیهم)
لجنزارهای اخلاقی
(خَلق) یعنی ساختار فیزیکی و جسمانی و (خُلق) یعنی شکل و شاکله روح که در رفتار و گفتار آدمی بازتاب پیدا میکند.
اگر حوزه روح آدمی با فضیلتها آراسته شود جامعه «گلشن» میشود؛ بنابراین باید همه تلاش کنیم جامعه دینی را به «گلخانه» ارزشها بیاراییم و از زشتیها و پلیدیها و پلشتیهای اخلاقی پرهیز کنیم تا «گنداب خانه» رذیلتها جامعه را آلوده و لجنزار نسازد.
سبک زندگی غربی ما را به سمت لجنزار و آلودگی اخلاقی پیش میبرد:
«دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بیبندوباری در طول دوران پهلویها به آن ضربههای سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بهویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد.»
سپهر معنوی انقلاب اسلامی و سیادت و سروری خون شهدا فضای جامعه دینی ما را نورانی و معطر کرد و از لجنزارها به گلزارهای شهدا ما را رهنمون کرد، امروز گلشن گلزارها، گلخن لجنزارها را تحتالشعاع قرار داده و مردم را بهسوی ارزشها و پاکیها فرامیخواند.
و این از برکات انقلاب اسلامی است که عیار معنویت و اخلاق را گسترش داده و فضای حاکم را به سود دین و معنویت و دیانت دگرگون ساخته است و یادمان نرود که این «خضرا» در فضایی رویید و رشد کرد که قبل از انقلاب دشمن «مزبله» ای از فساد و فحشا را به وجود آورده بود.
«و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویت را در بخشهای عمده عالم منزوی کرده است؛ و این معجزهای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.»
لقمههای حرام
نطفه پاک، لقمه پاک، تربیت مدام، نظارت تام و تمام و خروجیاش نسلی خداباور، ارزش محور و در یککلام نسلی (صالح) و سالم خواهد بود. اگر لقمهها شبههناک شد و پرورش و تربیت کمرنگ شد و رصد کردن و نظارت به صفر رسید، خروجیاش نسلی (طالح) و فاسد خواهد بود.
گوهر پاک بباید که شود قابل فیض/ ور نه هر خشت و گلی لؤلؤ و مرجان نشود
گاهی نطفه پاک است ولی لقمهها ناپاک و شبههناک میشود که ازاینگونه لقمهها «لقمان» ها به ثمر نمینشیند بلکه (حرمله) ها و حرمتشکنها بیرون میآید و جامعه را به بیحرمتی و بیتقوایی میکشاند. تأثیر لقمههای حرام و حتی شبههناک در تربیت فردی و اجتماعی بر کسی پوشیده نیست.
مقام معظم رهبری میفرماید:
«طهارت اقتصادی شرط مشروعیت همه مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. همه باید از شیطان حرص بر حذر باشند و از لقمه حرام بگریزند و از خداوند دراینباره کمک بخواهند و دستگاههای نظارتی و دولتی باید با قاطعیت و حساسیت، از تشکیل نطفه فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند.»
در منابع دینی گفته شده که عبادت هفتاد جزء است و مهمترین آن طلب حلال است. امام صادق (ع) غلام خود (مصادف) را فراخواند و هزار دینار به او داد و فرمود آماده شو که (برای تجارت) به مصر بروی چون عائلهام زیاد شده است... وقتی به مصر نزدیک شدند، کاروانی به استقبال آنها آمد و به اطلاعشان رساندند که کالاهای آنها در مصر کمیاب است و با هم پیمان بستند که کالاهایی خود را به کمتر از دو برابر خرید نفروشند، پس از فروش کالا و گرفتن پول خود به مدینه برگشتند، (مصادف) با دو کیسه پول که در هر یک هزار دینار بود، خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد فدایت شوم این کیسه اصل سرمایه است و اینیکی سود آن، حضرت فرمود: این سود زیادی است با کالا چه کردی؟ مصادف برای امام توضیح داد که چه کردند و چگونه باهم پیمان بستند که به کمتر از دو برابر نفروشند؟ آنگاه یکی از آن دو کیسه را برداشت و فرمود این سرمایه من است و مرا به آن مورد نیاز نیست آنگاه فرمود: «یا مُصادِفُ. مُجادَلَةُ السُّیوفِ أهْوَنُ من طَلَبِ الحَلالِ»(6)؛ ای مصاف! شمشیر زدن آسانتر از به دست آوردن مال حلال است.
قرآن مجید برای تشکیل (حیات طیبه) بر أکل طیب و غذای پاک و درآمد حلال انگشت گذاشته است:
1- «یا أَیهَا النَّاسُ کلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ»(7)
ای مردم ازآنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست.
2- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکلُوا أَمْوَالَکمْ بَینَکمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکمْ»(8)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اموال یکدیگر را بهناحق نخورید مگر تجارتی باشد که طرف بدان رضایت داده باشد...
3- امام علی (ع) فرمود:
«علیک بلزوم الحلال و حسن البرّ مع العیال و ذکر اللّه فی کلّ حال»(9)
بر تو باد استفاده از حلال و نیکی کردن به خانواده و به یاد خدا بودن در همه حال.
انتهای پیام/
ابوالقاسم یعقوبی
منابع:
1- نسا آیه 46
2- اعراف آیات 176-175
3- مائده آیات 16-15
4- نهجالبلاغه حکمت 441
5- همان نامه 53
6- میزان الحکمه ج 3/212
7- بقره آیه 168
8- نسا آیه 29
9- میزان الحکمه ج 3/210