به گزارش خبرگزاری حوزه، این شماره از فصلنامه علمی پژوهشی «اقتصاد اسلامی» حاوی مقالاتی با عناوین «رهیافت نشانهشناختی به توسعه در اقتصاد اسلامی، با تأکید بر دیدگاههای شهید مطهری و شهید صدر»، به قلم فرشاد مؤمنی، امیر خادمعلیزاده، حمید پاداش و رامینه سلیمانزاده، «کارکردهای مبانی هستیشناسی تعیین اهداف پیشرفت اقتصادی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی»، نوشته مجتبی غفاری، «ارزیابی وضعیت اجرای اقتصاد مقاومتی (دوره ۱۳۹۰-۱۳۹۶)» نوشته وحید شقاقی شهری، «نقش ساز و کارهای اعمال قرارداد در تمایز میان نظام تأمین مالی اسلامی و متعارف»، به قلم اسدالله فرزینوش، حسن سبحانی، سیدفرشاد فاطمیاردستانی و بهزاد بابازادهخراسانی و «میزان کامیابی شبکۀ بانکی کشور در تحقق اهداف نظام اقتصادی اسلام» نوشته محمدرضا مهربانپور، سیدعباس موسویان و محمدرسول حشمتی است.
«شاخصهای اقتصادی پیشرفت و تعالی شهری با تأکید بر الگوی اسلامی ایرانی»، به قلم بنتالهدی یزدانبخش و جمال محمدی، «دینداری اسلامی و ترجیحات زمانی فردی، یک مطالعه آزمایشگاهی»، نوشته محمدامین زندی، عباس شاکری، امرالله امینی و سیدمحمدرضا سیدنورانی، «بررسی فقهی – اقتصادی کسب درآمد از طریق بازاریابی شبکهای» به قلم مهدی خطیبی و «کاربرد نماد طلا در سرمایهگذاری بیمه زندگی بدون ربا» به قلم مانی موتمنی و هدی زبیری، دیگر مقالات این شماره هستند.
کاربرد نماد طلا در سرمایهگذاری بیمه زندگی بدون ربا
در بخشی از مقاله «کاربرد نماد طلا در سرمایهگذاری بیمه زندگی بدون ربا» آمده است: نفوذ بیمههای زندگی در ایران نسبت به نرخ متوسط جهانی بسیار پایین است. تورم مزمن و افت شدید ارزش پول ملی از دلایل مهم عدم موفقیت بیمههای زندگی در ایران است. این پژوهش ضمن بررسی قراردادهای جاری بیمه زندگی به این مسئله میپردازد که آیا ابزارهای مالی غیرپولی نظیر نماد طلا میتواند ضمن پوشش تورم، شبهات فقهی چنین قراردادی را برطرف سازد؟ به این منظور فرض شده است که بیمهگر، پسانداز ماهانه بیمهگزاران را به خرید نماد طلا اختصاص دهد و در پایان قرارداد، کل طلای خریداریشده بیمهگزاران را (بدون اضافه نمودن سود) به آنها بازگرداند.
در پردازش دادهها از قیمت سکه تمام بهار طرح جدید به عنوان نماینده قیمت نماد طلا استفاده شده است. با بهکارگیری روش ARDL مشخص شده است که قیمت سکه طلا میتواند در بلندمدت بر تورم غلبه نماید؛ درحالیکه قراردادهای پولی فاقد چنین قابلیتی هستند.
در بخش دیگری از مقاله میخوانیم: کارکرد بیمههای زندگی، ایجاد اطمینان نسبت به شرایط مالی در آینده است. با وجود عملکرد صحیح بیمههای زندگی، نقدینگی مازاد خانوارها بهصورت نظاممند جمعآوری میشود و از آن طریق تجهیز منابع سرمایهای صورت میگیرد. این فرایند از یکسو موجب بهبود شرایط تولید و افزایش اشتغال در کشور میشود و از سوی دیگر مانع از جابهجایی نقدینگی در سفتهبازی و ایجاد حبابهای قیمتی میگردد. در صورتی که مردم از بیمههای زندگی استقبال نکنند، نگرانی خود نسبت به آینده را از طریق سفتهبازی کالا یا داراییهای بادوام برطرف میسازند. تجربیات اقتصاد ایران در زمینه بازار ارز، طلا، زمین، مسکن و خودرو مؤید این موضوع است.
در بخش نتیجهگیری این مقاله آمده است: برخی از فقها معتقدند که قراردادهای بیمه زندگی (عمر) ربوی است؛ زیرا بیمهگر بیش از پولی که بیمهگزار پرداخته است را مدتی بعد به وی بازمیگرداند. همچنین این اشکال مطرح شده است که چون در بیمه زندگی بخشی از سود حاصل از فعالیت با پول بیمهگزار به وی بازگردانده میشود، قرارداد به منزله مضاربه است؛ درحالیکه فاقد شرایط آن است؛ زیرا در مضاربه الزم است که آنچه پرداخت میشود طلا یا نقره باشد.
مزیت نخست بیمه زندگی بر پایه طلا این است که هر دو مشکل فقهی فوق در آنها رفع میگردد؛ چراکه مبلغ اندوخته طلا در پایان دوره قرارداد برابر با همان مقدار طلایی است که بیمهگزار طی دوره و به صورت تدریجی پرداخت نموده است. در این پژوهش نشان داده شده است که اگر در قراردادهای بیمه زندگی مقدار اندوخته بازگردانده شده دقیقاً معادل مجموع پرداختی بیمهگذار باشد، سود بیمهگذار از قراردادهای با نرخ سود ثابت بیشتر خواهد بود. در قراردادهایی که شاخص ارزش در آنها طلا باشد، تنها کافی است که اصل سرمایه توسط بیمهگر تضمین گردد. در تحلیل مشابهی برای صندوقهای بازنشستگی، نشان دادهاند که این امر فاقد اشکالات شرعی است.
اخلاق اقتصادی از منظر قرآن کریم با تکیه بر راهبردهای روانشناختی
در طلیعه مقاله «اخلاق اقتصادی از منظر قرآن کریم با تکیه بر راهبردهای روانشناختی» آمده است: هر دین آسمانی یک سخن جهانی دارد سخن جهانی اسلام اخلاق است؛ حساب میآید. در عرصه پر رقابت اقتصادی گاه برخی برای ربودن گوی سبقت، حاضرند حریم اخلاق را بشکنند تا سود لازم را به دست آورند. بنابراین لازم است اخلاق اقتصادی رعایت شود و فضایلی چون اتقان در کار، انصاف، عدالت و قسط مورد توجّه قرارگیرد و از رذایلی مانند کم فروشی، رباخواری، احتکار، اسراف و تبذیر پرهیز گردد. اگر مثلّث سقوط انسان را در کلام پیامبر (ص) جست و جو کنیم یکی از ضلع های آن در عرصهی اقتصاد است که می فرماید: هَلاکُ النّاسِ فی ثَلاثٍ: اَلکِبرُ وَ الحِرصُ وَ الحَسَدُ. آری حرص یکی از عوامل سقوط انسان هاست که جنبهی روان شناسانه دارد. هدف این پژوهش ارائهی راهبردهای روانشناختی قرآن برای رشد اخلاق اقتصادی است. روش این پژوهش با رویکرد کیفی و تحلیل محتوای کمّی و کیفی است و در آن از فنّ تحلیل محتوای مضمونی بر مبنای واحد جملات استفاده شده است. جامعهی آماری این پژوهش ۶۲۳۶ آیهی قرآن و حجم نمونه، ۹۵ آیه از آیات قرآن است. روش نمونه گیری هدفمند بوده و با هدف انتخاب آیات اقتصادی قرآن که اشارات اخلاقی و روانشناختی در آن آمده، انجام گرفته است. در این پژوهش راهبردهای شناختی، دیداری، شنیداری، گفتاری و کرداری قرآن برای رشد اخلاق اقتصادی با ابزار جدول تحلیل محتوای کمّی و کیفی ارائه گردیده است آنگاه نمایهی مدل مفهومی آن نیز طرّاحی شده است.
بررسی فقهی – اقتصادی کسب درآمد از طریق بازاریابی شبکهای
در چکیده مقاله «بررسی فقهی – اقتصادی کسب درآمد از طریق بازاریابی شبکهای» می خوانیم: بازاریابی شبکهای روش نوینی در توزیع کالاست که ادعا میشود متفاوت از شرکتهای هرمی بوده و توسعه آن در کل به نفع اقتصاد است. در بازاریابی شبکهای، هر بازاریاب از دو روش فروش مستقیم (خردهفروشی) و جذب بازاریاب به کسب درآمد میپردازد. در خردهفروشی، بازاریاب، کالا را با تخفیف از شرکت خریده و بدون تخفیف به مشتری میفروشد و مبلغ تخفیف، درآمد وی خواهد بود. در روش دوم با جذب بازاریابهای جدید و فروش محصول توسط آنها و زیر مجموعه آنها درصدی از قیمت محصول فروختهشده (پورسانت) را دریافت میکند. نتیجه تحلیل فقهی که به روش تحلیلیـتوصیفی انجامشده، نشان میدهد، خردهفروشی و درآمد ناشی از آن منطبق بر بیع الخیار بوده و صحیح و حلال است. در روش دوم نیز اگر پورسانت دریافتی از مجموعه سطوح در مقابل عمل معرفی بازاریابهای سطح اول باشد، صحیح و حلال است؛ اما این روش توزیع کالا به لحاظ کارکرد اقتصادی با ابهام مواجه است. در این طرح، بیشترین سود نصیب شرکت میشود و با اشباع بازار جمع زیادی از بازاریابها با تلاش خود به نتیجه مطلوب نمیرسند. شرکتهای تولیدی بدون آنکه کیفیت کالا را بالا ببرند یا قیمت را کاهش دهند، با وعده کسب درآمد بالا در بازاریابها، ایجاد انگیزه کرده و سهم خود از بازار افزایش میدهند. این شرکتها نوعاً کالاهای لوکس و غیر ضروری را عرضه میکنند و باعث گسترش مصرف این سنخ کالاها میشوند که با اقتصاد مقاومتی تناسبی ندارد. پیشنهاد میشود با اعمال محدودیت در سطوح درآمدی این روش توزیع (مثلاً تا چهار سطح) و اختصاص آن به کالاهای ایرانی (به جهت رونق تولید) به صورت محدود، اجازه فعالیت به این شرکتها داده شود و بعد از مدتی بازخورد آن مورد ارزیابی قرار گیرد.
برای مشاهده متن کامل مقالات این شماره از فصلنامه اقتصاد اسلامی اینجا کلیک کنید.
313/60