به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «آداب معاشرت» به قلم آقایان «سید محمد مقدس نیا» و «محمد مهدی محمدی» به ابعاد مختلف معاشرت در موضوعات گوناگون پرداخته است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.
* مهمانداری
یـکـی از صـفـات پـسـنـدیـده ای کـه سـرچـشـمـه بـسـیـاری از فـضـایـل دیـگـر است، صفت سخاوت است. سخاوت به این معناست که آدمی در بهره برداری از مـواهب و نعمتهایی که خداوند مهربان به او ارزانی داشته، تنها خود را نبیند، بلکه دیگران را نیز با خود شریک سازد.
بـخیل، وقتی خشنود می شود که به طعامی لذیذ دست پیدا کند و خشنودی او زمانی به اوج خود مـی رسـد کـه بـدانـد کـسـی در خوردن آن طعام او را همراهی نخواهد کرد. بعکس، در تنهایی غذا خـوردن بـرای سـخـاوتـمند ناگوار است و شادمانی او زمانی است که مهمانی بر او وارد شود و کـنـار سـفره اش بنشیند و از غذای او بخورد هر چه تعداد دستهایی که به سوی سفره اش دراز می شود بیشتر گردد، مسرّت روحی و روشنی دل او افزایش می یابد. از این رو، امام علی علیه السلام فرمود:
(لَذَّةُ الْکِرامِ فِی الاِْطْعامِ وَ لَذَّةُ اللِّئامِ فِی الطَّعامِ) (۳۲۷)
بزرگواران از خوراندن لذّت می برند و فرومایگان از خوردن.
یک روز آن حضرت را غمگین و افسرده یافتند و علّت اندوه ایشان را جویا شدند، فرمود:
(لِسَبْعٍ اَتَتْ لَمْ یُضِفْ اِلَیْنا ضَیْفٌ) (۳۲۸) چون هفت روز بر ما گذشته و مهمانی بر ما وارد نشده است.
مـهـمـانداری یکی از نتایج شکوهمند درخت سخاوت است که در ایجاد مودّت و دوستی بین مؤ منان و ارتـقـای روحـی و مـعنوی شخص مهمان نواز، اثری عالی دارد. امام علی علیه السلام انسان مهمان دوسـت را دارای مـقـامـی مـی دانـد کـه پس از مرگ از قبرش نوری بسان ماه شب چهارده می درخشد، بطوری که دیگران او را پیامبر الهی می پندارند. در این هنگام فرشته ای ندا می دهد:
(هذا مُؤْمِنٌ یُحِبُّ الضَّیْفَ وَ یُکْرِمُ الضَّیْفَ وَ لا سَبیلَ لَهُ اِلاّ اَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ) (۳۲۹)
ایـن مـؤ مـنـی اسـت که مهمان را دوست دارد و اکرام می کند و راهی بر او نیست جز اینکه وارد بهشت شود.
عوامل گسترش مهمانداری
مـهـمـانـداری علاوه بر ارزش و ثوابی که در دنیا و آخرت برای میزبان دارد، در پیوند صفا و صـمـیـمـیّت بین مؤمنان نیز نقش بسزایی ایفا می کند. از این رو، ائمه اطهار(ع) در گسترش آن تأکید داشته و گاهی در دیدار با مؤمنان، از این مهمّ پرس و جو می کردند.
یکی از یاران امام صادق علیه السلام می گوید: حضرت به من فرمود: آیا برادرانت را دوست داری؟ گفتم : بلی! فرمود: به فقرایشان سودی می رسانی؟ گفتم آری! سپس فرمود:
(اَمـا اَنَّهُ یَحِقُّ عَلَیْکَ اَنْ تُحِبَّ مَنْ یُحِبُّ اللّهَ، اَما وَاللّهِ لا تَنْفَعُ مِنْهُمْ اَحَداً حَتّی تُحِبَّهُ تَدْعُوهُمْ اِلی مَنْزِلِکَ)
بـر تـو سـزاوار اسـت کـه دوسـت بـداری کـسی را که خدا را دوست می دارد، به خدا سوگند تا فردی از آنها را دوست نداشته باشی، سودی به او نمی رسانی. (سپس پرسید:) آیا آنها را به منزلت دعوت می کنی؟
او به این پرسش امام (ع) نیز پاسخ مثبت داده، گفت :
من غذا نمی خورم، مگر اینکه با من دو یا سه مرد یا بیشتر غذا بخورند. (۳۳۰)
اینک به برخی از عوامل گسترش مهمانداری می پردازیم :
۱ ـ توجّه به منزلت میهمان؛ میهمان (هدیّه) ای است گرانبها که خدای مهربان به سوی نیکان مـی فـرسـتد، مقدمش مایه برکت و آمرزش است. امام صادق علیه السلام در این باره به یکی از یارانش فرمود:
(فَضْلُهُمْ عَلَیْکَ اَعْظَمُ مِنْ فَضْلِکَ عَلَیْهِمْ) فضل و برتری آنها برتو، بزرگتر است از برتری تو بر آنها.
او عـرض کـرد: من آنها را به منزلم فرا می خوانم، غذایشان می دهم، سیرابشان می کنم، خانه ام را برایشان آماده می کنم، چگونه آنها بر من افضلند؟
حضرت فرمود:
(اِنَّهـُمْ اِذا دَخـَلُوا مـَنـْزِلَکَ دَخـَلُوا بـِمـَغـْفـِرَتـِکَ وَ مـَغـْفـِرَةِ عَیالِکَ وَ اِذا خَرَجوُا مِنْ مَنْزِلِکَ خَرَجُوا بِذُنُوبِکَ وَ ذُنُوبِ عِیالِکَ) (۳۳۱)
زیـرا آنـهـا با ورودشان به منزل تو، بخشش و آمرزش را برای تو و خانواده ات (به ارمغان) می آورند و با رفتنشان، گناهان تو و خانواده ات را می زدایند.
۲ ـ کـاسـتـن از تـوقـّعـات؛ یـکـی از عـوامـل مـهمّ در گسترش مهمانداری کاستن از توقّعات است. اولیـای گـرامی اسلام در مورد مهمانی قبل از پذیرش دعوت، با میزبان شرط می کردند که خـود و خـانـواده اش را در تـنـگـنـا قـرار نـدهـد، چـنـان کـه نـقـل شـده، شـخصی حضرت علی (ع) را به منزلش دعوت کرد.
آن حضرت دعوت میزبان را با سه شرط پذیرفت و فرمود:
لا تـَدَّخـِلَ عـَلَیَّ شـَیـْئاً مِْن خـارِجٍ وَ لا تـَدَّخـِرَ عـَلَیَّ شـَیـْئاً فـِی الْبـَیـْتِ وَ لا تـَجـْحـَفـَ بِالْعَیالِ) (۳۳۲)
از بـیـرون چـیـزی بـرایم تهیّه نکنی و آنچه در خانه داری از من دریغ نورزی و بر خانواده ات سخت نگیری.
۳ ـ احـتـرام بـه دعـوت؛ شـخـصـی کـه بـه قصد بزرگداشت این سنّت، به دعوت دیگران می پردازد، انتظار دارد، آنان نیز به دعوت او به دیده احترام بنگرند و پس از دریافت آن تا سر حـدّ امـکـان در اجـابـت دعـوت بـکـوشـنـد و مـسـائلی از قـبـیـل دوری راه، فـراوانـی اشـتـغـال، عـدم رعـایـت تشریفات دعوت و مقام و موقعیّت اجتماعی خود را بهانه نپذیرفتن دعوت قرار ندهند. رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود:
(اُوصـِی الشـّاهـِدَ مـِنْ اُمـّتـی وَ الْغائِبَ اَنْ یُجیبَ دَعْوَةَ الْمُسْلِمِ وَ لَوْ عَلی خَمْسَةِ اَمْیالٍ وَ لا یَمْنَعُهُ صَوْمُ التَّطَوُّعِ عَنِ الاِْجابَةِ بَلْ یَحْضُرُ) (۳۳۳)
بـه حـاضـر و غـایـب از امـّتـم سـفـارش مـی کـنـم کـه دعـوت مـسـلمـان را بـپذیرد، اگر چه پنج میل فاصله باشد و روزه مستحبی، او را از پذیرش باز ندارد، بلکه حاضر شود.
آداب مهمانداری
پس از اینکه فردی برای مهمانی دعوت شد، یا خود بر این امر تصمیم گرفت، او و میزبانش بـایـسـتـی مـسـؤولیـتهایی را نسبت به یکدیگر به دوش کشند، عمده این وظایف بر محور (عدم تکلّف) می چرخد، یعنی میزبان از مرز توان خویش سستی و تجاوز نکند و مهمان نیز به همان نسبت از میزبان انتظار داشته باشد. این معیار را امام صادق (ع) این گونه بیان می کند:
(اَلْمُؤْمِنُ لا یَحْتَشِمُ مِنْ اَخیهِ، وَ ما اَدْری اَیُّهُما اَعْجَبُ!؟ اَلَّذی یُکَلِّفُ اَخاهُ اِذا دَخَلَ عَلَیْهِ اَنْ یَتَکَلَّفَ لَهُ اَوِ الْمُتَکَلِّفُ لاَِخیهِ) (۳۳۴)
مـؤمن از برادرش رو در بایستی ندارد، نمی دانم کدام عجیب تر است!؟ آن که برادرش را وا می دارد تـا وقتی بر او وارد شد، برایش به زحمت افتد، یا آن که به خاطر برادر (میهمانش) خود را به رنج افکند؟
اینک به برخی از آداب مهمان داری می پردازیم :
۱ ـ تـکـریـم مـهـمـان؛ شـایـسـتـه اسـت کـه مـیـزبـان بـا روی گـشـاده بـه اسـتـقـبـال مـهـمـان بـرود و در طـول مـهـمـانـی بـا سـخـنـانـی خـوش او را مـسـرور سـازد، وسـائل آسایش و راحتی وی را آن گونه که مناسب عادت پسندیده زمانش باشد، فراهم ساخته و در اخـتـیـار او قـرار دهـد، مـیـهـمـان را بـه کـار نـگـیـرد و از رفتاری که سر بار بودن مهمان را بـرسـاند بپرهیزد، در بهداشت و پاکیزگی غذا، ظرفها و محلّ پذیرایی از مهمان دقّت کند. در فـراهـم کـردن اسـباب بازگشت او عجله نکند، امّا اگر خودش تصمیم به رفتن گرفت، بدرقه اش نماید.
رسول گرامی اسلام فرمود:
(مِنْ حَقِّ الضَّیْفِ اَنْ تَمْشِیَ مَعَهُ فَتُخْرِجَهُ مِنْ حَریمِکَ اِلَی الْبابِ) (۳۳۵)
از جمله حقوق مهمان این است که همراه او بروی و تا درب منزلت او را بدرقه کنی.
از امـام عـسکری علیه السلام نقل شده که پدر و پسری مهمان امیرمؤمنان (ع) شدند. حضرت آن دو را در بالای مجلس نشانید و خود به احترام آنها در برابرشان نشست و دستور داد غذا آوردند.
پـس از صـرف غـذا قـنـبـر طـشـت و آفتابه و حوله ای آورد تا دستشان را بشوید. امام (ع) از جا بـرخـاسـت و آفـتابه را از قنبر گرفت تا خود دست پدر را بشوید. مرد خود را به خاک افکنده عرض کرد: شما روی دست من آب بریزید در حالی که خدا مرا می بیند؟
حـضـرت فـرمود: (بنشین و دست خود را بشوی، خدا هم می بیند که برادرت که با تو فرقی ندارد به تو خدمت می کند.) مرد اطاعت کرد و نشست.
امـام چـنین ادامه داد: (تو را به حق بزرگی که بر گردنت دارم قسم می دهم، چنان آرام بنشین و دسـت خـود را بـشـوی گویی که قنبر روی دستت آب می ریزد.) پس از شستن دست او آفتابه را به فرزندش محمّد حنفیّه داد و فرمود: (فرزندم! اگر این جوان تنها آمده بود، خودم روی دستش آب مـی ریـخـتـم، لیکن خداوند دوست ندارد که پدر و پسر وقتی در کنار هم هستند به یک اندازه احترام شوند. اکنون که پدر دست پدر را شست، تو هم دست پسر را بشوی). محمد برخاست و دست پسر را شستشو داد.
آن گاه امام عسگری علیه السلام افزود:
(فَمَنِ اتَّبَعَ عَلِیّاً عَلی ذلِکَ فَهُوَ الشّیعِیُّ حَقّاً) (۳۳۶)
هـر کـس (در تـکـریم و احترام مهمان) به این گونه از علی (ع) پیروی کند، شیعه حقیقی خواهد بود.
۲ ـ رعـایـت حـال مـهـمـان؛ بـطـور مـعـمـول مـهـمـان در خـانـه مـیـزبـان تـا انـدازه ای در تـنـاول غـذا، حـیـا مـی کند. از این رو، میزبان باید طوری برخورد کند که او خجالت نکشد. به عنوان مثال، از اینکه او غذا خورده یا نه؟ غذا میل دارد یا نه؟ و...نپرسد.
امام صادق (ع) فرمود:
(لا تَقُلْ لاَِخیکَ اِذا دَخَلَ عَلَیْکَ اَکَلْتَ الْیَوْمَ شَیْئاً وَ لکِنْ قَرِّبْ اِلَیْهِ ما عِنْدَکَ) (۳۳۷)
به برادرت که بر تو وارد شده است نگو: (آیاامروز چیزی خورده ای؟) بلکه هر چه خوردنی داری نزد او بیاور ...
در صـورت امـکان با مهمان غذا بخورد و این دسته و آن دسته، فقر و غنا، کوچکی و بزرگی و مانند آن را بهانه جداسازی سفره مهمانی قرار ندهد.
برای پذیرایی، غذای کافی و مناسب فراهم سازد، نه کم که مهمان گرسنه دست بکشد و نه زیـاد کـه اسـراف شـود. زیـاد بـودن مـهـمـانـان و حـجـم کارها سبب نشود که در تهیّه غذا و انجام پذیرایی از کیفیت آن کاسته شود.
یـکی دیگر از آداب مهمانی این است که میزبان پیش از مهمان شروع به خوردن غذا کند و بعد از او دست بکشد. در این باره رسول اکرم (ص) فرموده است:
(صاحِبُ الرَّحْلِ یَشْرِبُ اَوَّلَ الْقَوْمِ وَ یَتَوَضَّاُ آخِرَهُمْ) (۳۳۸)
صاحب خانه (میزبان) قبل از دیگران شروع کند و بعد از آنها دست بشوید.
آداب مهمانی رفتن
مهمان نیز به نوبه خود در قبال میزبان وظایفی دارد که به اختصار به آنها اشاره می کنیم :
۱ ـ مـهـمـانـی رفـتـن انـسـان یـا بـایـد بـر اسـاس دعـوت مـیـزبان باشد و یا مناسبت خاصّی از قـبـیـل : صـله رحـم و دیـدار با خویشاوندان، زیارت و دیدار برادر مؤ من، تبریک و شادباش، تـسـلیـت و دلداری، اصـلاح ذات البـیـن و... داشـتـه بـاشـد، چـه اینکه در صورت دوّم، مهمان، بـایـستی فرصت، امکانات و آمادگی میزبان را برای انجام پذیرایی در نظر بگیرد و طوری عمل کند که برنامه کار و زندگی میزبان را مختلّ نساخته، او را در تنگنا قرار ندهد.
۲ ـ ادب و نـزاکـت اسـلامـی را در وارد شـدن، نشستن، سخن گفتن، غذا خوردن و... رعایت کند و از اعـمـالی نـظـیـر شـوخـی هـای دور از ادب، خـنـده بـا صـدای بـلند، چشم چرانی، دراز کردن پا، پرخوری، پرگویی، غیبت، سخن چینی و... بپرهیزد.
۳ ـ در زمانی که برای پذیرایی از او تعیین شده وارد شود، زودتر نیاید و تأخیر هم نداشته باشد. بیش از حدّ متعارف نیز در آنجا نماند.
۴ ـ از آوردن هـمـراه بـدون اجـازه مـیـزبان خودداری کند، در جایی که میزبان برایش در نظر می گـیـرد، بـنـشـیـند و در صورت زیادی مهمان و کمی جا، قدری جا به جا شود تا حتی المقدور جا برای مهمان تازه وارد باز شود.
بـیـماری از مشکلاتی است که ممکن است هر کسی به آن دچار شود. در چنین وضعیتی، فرد بیمار به تقویت جسمی و روحی نیازمند است، تا سلامت واقعی خویش را بازیافته، به عنوان عضوی مفید در جامعه به زندگی و فعالیتش ادامه دهد. بدیهی است که اگر دیگر همنوعان او از کنارش بـی تـفاوت بگذرند و توجهی به بهبودی اش نداشته باشند، روحیه خود را از دست داده، چه بسا بر اثر فشار روحی و جسمی، زندگی را بدرود گوید، یا به یک عنصر رنجور و همیشه بـیـمار تبدیل شود که در این صورت نه تنها یک فرد و خانواده خسارت می بیند، بلکه جامعه نـیـز از نـتـایج کار او بی بهره خواهد ماند و چنانچه بی توجّهی به این مساءله در بین افراد جامعه ریشه دوانیده، فراگیر شود، عواطف، احساسات و ارزشهای انسانی دستخوش تغییر شده؛ صـفا و صمیمیت، همدلی و برادری نیز از میان آنان خواهد رفت و در نهایت، جامعه ای بی روح و به دور از ارزشها شکل می گیرد که پایانی جز سقوط و هلاکت را در پی نخواهد داشت.
آیین مقدّس و حیاتبخش اسلام که توجّه خاصی به ارزش های متعالی انسانی و بارور کردن آن در جامعه دارد؛ عیادت مریض را به عنوان یک رفتار اخلاقی، انسانی و الهی مورد تأکید قرار داده، به پیروانش سفارش می کند که در زندگی خود به آن پایبند باشند.
از این رو، به عنوان یک مسلمان ضروری ا ست که دیدگاه اسلام درباره اهمیت این رفتار پسندیده را دانـسـتـه، بـا وظـایـف خـویش در قبال یک بیمار بیش از پیش آشنا شویم و از آثار و برکات عیادت نیز آگاه گردیم.
پی نوشت ها:
۳۲۷- شرح غرر الحکم، ج ۵، ص ۱۳۲ .
۳۲۸- بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۲۸ .
۳۲۹- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۴۶۱ .
۳۳۰- همان، ص ۴۵۹ .
۳۳۱- بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۴۵۹ .
۳۳۲- همان، ص ۴۵۱ .
۳۳۳- جامع السعادات، ج ۲، ص ۱۵۹ .
۳۳۴- احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۲۶۷.
۳۳۵- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۴۵۱ .
۳۳۶- بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۵۶ .
۳۳۷- همان، ج ۷۵، ص ۴۵۵ .
۳۳۸- همان.