سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ |۲۴ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 26, 2024
مهدی نصیری

حوزه/ خاطرم هست در جلسه ای صمیمانه در منزل ایشان و در ابتدای مسیر جدیدشان عرض کردم: فرق شما با موضع امثال موسوی خوئینی ها در نقد رهبری چیست؟ آنچنان برآشفت که تو فرق مرا با او نمی فهمی و متوجه نمیشوی؟! و من چه خوش خیال خوشحال از این فاصله بودم! نمی دانستم در آینده ای نزدیک گوی دشمنی را از دشمنان قدیمی نظام و نه منتقدین خواهد ربود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، محمدصابر صادقی در نوشتاری به یادداشت مهدی نصیری با عنوان «اندر فواید دشمن و دشمن سازی!» حاشیه زد و اینگونه نوشت:

     

دشمنی بدون انصاف چشم را کور می‌کند و نه تنها محک انصاف را از کار می اندازد؛ بلکه انسان را به نقطه ای میرساند که در حال فرار از آن است.

نمی خواهم به سوابق و نگاه های سابق ایشان و چرخش غریب ایشان بپردازم اما نوشتار اخیر ایشان چنان خارج از ادب و به دور از انصاف است که نتوانستم مانند دیگر نوشته های سطحی هر ساعته ایشان از آن بگذرم.

گاه احساس می کنم ایشان خود را وقف دشمنی با نظام و رهبری و امام (ره) کرده است تا بوسیله این هجمه ها توبه ای از گذشته خود کند، مانند توپخانه ای که بیش از پنجاه متر بُرد ندارد اما هزار متر را نشانه گرفته است تا بگوید ما هم در حال مبارزه هستیم! جناب نصیری در نشر هر نوع فحش نامه ای علیه نظام دریغ نمی­کند و صبح و شام را در این حال می گذرانند ظاهرا!

خاطرم هست در جلسه ای صمیمانه در منزل ایشان و در ابتدای مسیر جدیدشان عرض کردم: فرق شما با موضع امثال موسوی خوئینی ها در نقد رهبری چیست؟ آنچنان برآشفت که تو فرق مرا با او نمی فهمی و متوجه نمیشوی؟! و من چه خوش خیال خوشحال از این فاصله بودم! نمی دانستم در آینده ای نزدیک گوی دشمنی را از دشمنان قدیمی نظام و نه منتقدین خواهد ربود و با ادبیات تند و زشت بزرگان یک ملت و کشور را خواهد نواخت!

ایشان در ابتدای این نوشتار به اصل وجود دشمن برای هر جامعه و ملتی اذعان میکند و حکیم وار میگوید اصل بر عدم جنگ و تلاش برای حل مسائل بدون درگیری است و اینجا به فرمایش امیرالمومنین علیه السلام و شعر و ضرب المثل چنگ میزند تا پشتوانه ای برای هجمه اش مهیا کند اما عجیب آنکه در تهمت دشمن سازی نظام و رهبران نظام، از تندترین و دشمن وارترین ادبیات استفاده میکند، ادبیاتی که مانند آن را از امثال منافقین و سلطنت طلب ها شنیده ایم.

او با ادبیاتی مشمئز کننده و زشت، دشمن سازی را به عنوان یک برچسب به رهبران نظام جمهوری اسلامی الصاق می کند و آن را ناشی از سرمست شدن آنها و اعتیاد به این ادبیات میداند! او اگرچه بدون پشتوانه علمی و بررسی حوادث چهل و دو سال اخیر به این نتایج ژورنالیستی و محیر العقول رسیده است اما لازم است در اینجا برای او که دشمنی با نظام و رهبران آن، چشم اش را کور کرده بگوییم که نظام جمهوری اسلامی در این چهل و دو سال، هشت سال جنگ تحمیلی را تحمل کرد و در آن موازین اخلاقی و کشته نشدن مردم عراق را هم لحاظ کرد در حالیکه مردمش زیر موشک ها و بمباران هوایی رژیم بعث بودند. دیدن این امر برای دشمنان نظام میسر بود، چگونه بر ایشان میسر نیست!

بعد از جنگ هشت ساله نیز رهبری معظم انقلاب، ایران عزیز را از افتادن به جنگ بازداشته اند و به توصیه های خام برخی از همفکران امروز جناب نصیری گوش ندادند. امروز ایران عزیز در منطقه آشوب پیرامونی خود بالاترین ضریب امنیتی را دارد و در تامین امنیت همسایگانش نیز تلاش چشمگیری داشته، چگونه ندیدن این ها میسر است؟ مگر با دشمنی و بی انصافی! سوالم اینجاست تحقیر داعش ایشان را ناراحت کرده است یا تحقیر امریکا؟ اینکه عربستان قریب هفت سال مردم یمن را به خاک و خون میکشد تقصیر ایران است یا اینکه ترکیه مأمن ناتوست! و در این بین با وجود ده ها پایگاه نظامی آمریکا حول ایران عزیز، ادبیات مقاومت امر عجیبی است!!

جناب نصیری ادعا میکند ادبیات دشمن سازی رهبران نظام به دو قطبی کردن جامعه منجر شده و نخست وزیر و روسای جمهور را به مخالفان و منتقدان تبدیل کرده! واعجبا از این منطق! البته دیگر نباید انتظار انصاف از ایشان داشت، چه اینکه ایشان بدون هیچ دلیلی منتقدانی چون روسای جمهور را برحق میدانند و نظام و رهبری را بدهکار! به کدام دلیل و بر چه اساس؟ ظاهرا مهم نیست! مهم نیست این آقایان چه کردند و پاسخگو هم نبودند و از طرفی بعد از مسئولیت شان از رهبری هم حکم گرفتند و احترام شان علی رغم رفتارهای تند حفظ شد. البته هنوز ایشان جرئت نکرده است ادبیات صریح و قاطع امام خمینی (ره) در کنار گذاشتن آیت الله منتظری و بنی صدر را علنا نقد کند، البته دیر و دور نباشد!

 البته ایشان این مسائل را نمی خواهد ببیند چون برای دشمنی کردن با رهبری مفید نیست. جالب آنکه اپوزیسیون نظام را عموما افراد در دامن امریکا و اسرائیل و انگلیس تشکیل میدهند، ظاهرا با دوستان استکباری شان به مدارا رسیده اند!

در ادامه بی انصافی و تولید ادبیات زشت علیه نظام ادعا میکند که دشمن سازی صنعت سود آور برای حکمرانی است به جهت لاپوشانی فسادها و ناکارآمدی ها!! اینجا نه تنها چشمان بغض آلود خود را بسته اند که گویا دست در گوش خود هم کرده اند، و سخنان رهبری در طول سال های متمادی را نشنیده اند! جالب انکه رهبری بر مبارزه با فساد اصرار داشته اند و روسای جمهوری که ایشان مدافع آنها هستند از این وظیفه شانه خالی کرده اند!

ظاهرا یکبار هم نقدهای صریح و روشنگرانه رهبری و اذعان به ضعف ها و عقب ماندگی ها را نشنیده اند! عجیب است که ایشان همه این بی انصافی ها و ادبیات مشمئز کننده را در حالی بیان میکند که خود سال ها از متنعمان و مقربان بوده و جایگاه اجتماعی اش را مدیون همین نظام و رهبری است و الا چه کسی در سنین جوانی سردبیری کیهان را در ایشان پذیرفت و او را در دادگاه ها در مبارزه با فساد حمایت کرد!

ایشان تهمت عجیب دیگری نیز به نظام و رهبری نیز میزند و آن این است که صنعت دشمن سازی به جهت تقویت اقتصادی نهادهای نظامی و خانواده های ایشان است! چقدر میتوان دشمنی کرد که اخبار آشکار و عیان را هم ندید! ندیدن تجمیع بانک های نظامی به دستور رهبری، ندیدن فرمایش ایشان مبنی بر واسپاری اقتصاد به مردم و مانند آن، البته ایشان اخبار متعدد پنهان از نهی رهبری از رقابت نهادهای نظامی با جریان اقتصادی بخش خصوصی و مردمی مطلع است اما خب برای زدن رهبری و نظام صلاح نیست بگویند!

ایشان بعد از این همه نفرت پراکنی علیه نظام و رواداری با دشمنان نظام، در پایان برای نظام سیاسی ایران عزیز، تباهی در تمام ابعاد و اضمحلال و فروپاشی و انقلاب داخلی و جنگ پیش بینی کرده است! البته این خیال خام را دشمنان قسم خورده نظام بیش از چهل سال است که بر زبان میآوردند و قبل از انقلاب با نوکری خاندان پهلوی و با تئوریسین های نوکری و خمیده در برابر دشمنان ایران، پروژه سرسپردگی را اجرا میکردند اما باید به ایشان که تازه در دل آنها چشم باز کرده گفت: جاهل را نمی بینی مگر در حال افراط یا تفریط.

لازم به تذکرست که نقد دستگاه رهبری و سوال از همه ارکان نظام بدیهی و مورد تایید مقام معظم رهبری است اما این کجا و توهین و افترا به نظام و رهبری کجا! این کجا و جانبداری از دشمنان قسم خورده و آلوده به خون ایران کجا! این کجا و ترجمه افکار پلید دشمنان در ایران به اسم دین کجا!

به راستی اگر سعه صدر و بزرگ منشی رهبری و نظام نبود کجا امثال نصیری و دوستانش جرات میکردند چنین زشت و بد دهن به دو رهبر عزیز ایران عزیز توهین کنند و زشت و درشت سخن بگویند! بدیهی است که دشمنی با نظام و رهبری برای ایشان عیب نیست و ظاهرا با سرعت به آن سمت میروند! اما ایشان را به رعایت ادب و انصاف در دشمنی با نظام و رهبران آن توصیه می کنم چراکه امیدوارم چراغ تقوا در دل ایشان خاموش نشده باشد.

والسلام و العاقبة للمتقین

     

مهدی نصیری در یادداشتی اینگونه نوشته بود:

     

اندر فواید دشمن و دشمن‌سازی!

راه مقابله با دشمن و خنثی کردن طرحهای او، در وهله اول جنگ نیست بلکه راههای گوناگونی برای بی اثر کردن دشمن از جمله داشتن ساختار سیاسی دموکراتیک، اقتصادی نیرومند، بنیه قوی دفاعی بازدارنده و نیز مذاکره و دیپلماسی وجود دارد و آخرین چاره جنگ و دفاع است و عموما نباید آغازگر جنگ بود، چه آن که آغاز کننده جنگ در عرف عمومی و جهانی محکوم است.

امام علی (ع) در فرمان نامه حکومتی خود به مالک اشتر می گوید: "هرگز صلحی را که دشمنت پیشنهاد می کند، رد نکن. و البته پس از پذیرش صلح نباید از دشمن غافل شوی."

اما امری که کاملا غیر طبیعی و غیر عقلانی است، خلق دشمن و افزودن به دشمنان و اظهارات و تحرکات دشمن ساز از سوی یک نظام سیاسی است. این ضرب المثلی حکیمانه است که هزار دوست کم است و یک دشمن بسیار. و نیز این بیت خردمندانه حافظ که:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا

با مروری به کارنامه چهل و دو ساله جمهوری اسلامی در سیاست خارجی اش به وضوح با پدیده دشمن سازی از سوی رهبران و نهادهای بالادستی مواجه بوده ایم تا جایی که کمتر می توان سخنرانی ای را از رهبران یافت که از دشمن و دشمنان سخن نرفته باشد.

گاه احساس می شود سخن از دشمن گفتن برای عده ای به سان باده ای سرمست کننده و نشئه آور است که به اعتیادی عمیق منجر شده و دست کشیدن از نوشیدن آن امری بسیار سخت و دشوار است..

روحیه دشمن سازی در جمهوری  اسلامی منحصر به سیاست خارجی نبوده بلکه در سیاستهای داخلی نیز یک اصل دائمی بوده و با پدیده انواع دوقطبی سازی جامعه و خلق مخالف و اپوزیسیون، بی وقفه کار کرده است که یک قلم از نتایج آن، تبدیل نخست وزیران و روسای جمهور نظام به مخالفان یا منتقدان جدی بوده است.

دشمن سازی و تولید عناوینی چون نفوذی، سرسپرده، وابسته، غیر خودی و.... برای عده ای صنعتی سود آور است که حکمرانی را آسان کرده و قادر است همه ضعفها و ناکارآمدیها و فسادها را لاپوشانی کند و شمشیر نهادهای نظامی و امنیتی را پیوسته بر سر اکثریت و نخبگان منتقد و معترض آخته نگهدارد.

دشمن سازی و مرتب سخن از جنگ و دفاع و مقاومت گفتن، بیش از هر کس برای نظامیان یک حکومت و دولت پنهان پشت آن، سودمند است که می تواند قدرت آنان را تحکیم کرده و زمینه دست اندازی آنها را به همه شئون کشور بویژه اقتصاد که منافع مادی خود و فرزندان و هفت پشتشان را تامین می کند، فراهم سازد.

اما آنچه بر سر یک ملت و کشور از ناحیه نظام سیاسی دشمن ساز می رود، فرسودگی و تباهی در همه ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و در نهایت اضمحلال و فروپاشی بر اثر شورش و انقلاب داخلی و یا حمله خارجی است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • IR ۱۵:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۷
    26 0
    همین که شما به همکار و دوست قدیمت تاخته‌ای نشان دهندۀ دوقطبی‌سازی جامعه است. یعنی حرف رفیقت درست است.
  • علی IR ۲۲:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۷
    0 22
    سردار دل‌ها شهید حاج قاسم: والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است...