خبرگزاری حوزه | کالای فرهنگی به هر نوع کالا و محصول، در اشکال مختلف، چه به صورت مکتوب و یا غیر مکتوب که در عرصههای آموزشی، هنری، تفریحی، سرگرمی و مذهبی مورد استفاده قرار میگیرد، گفتهمیشود.
از جمله کالاهای فرهنگی مکتوب، روزنامه و کتاب است که بیشتر با آنها سر وکار داریم.
تئاتر، سینما و اینترنت نیز میتوانند یک نوع کالای فرهنگی غیر مکتوب از نوع شنیداری- دیداری به شمار آیند. ابزارهای فرهنگی، ورزشی و سرگرمی مثل بازیهای رایانهای نیز نوع دیگری از کالای فرهنگی هستند.
در سالهای اخیر مصرف کالاهای فرهنگی به دلیل نقش تأثیرگذار آن بر اقشار مختلف به عنوان موضوعی اساسی در مطالعات اجتماعی تبدیل شده است.
کالاهای فرهنگی مانند فیلمها، کتابها، برنامههای تلویزیونی و بازیهای رایانهای به منزلهی بخشی از یک دستگاه فرهنگی است که مفروضات عامی را دربارهی اینکه مردم چگونه زندگی کرده و یا باید زندگی کنند، به نمایش میگذارند.
مطالعات فراوان در حوزهی رسانهها و مطالعات فرهنگی نشان میدهد که تمامی عناصر، مفاهیم و محتواهای به کار رفته در کالاهای فرهنگی، حامل نشانهها و پیامهاییاند که ارزشها و باورهای فرهنگی یک جامعه را بازنمایی میکنند؛ یعنی میتوان ادعا کرد که کالاهای فرهنگی یک جامعه از یک سو به مثابه پدیدهای «فرهنگ ساز» مورد توجه قرار میگیرند که بر روی شکل زندگی و روابط مردم اجتماع اثر میگذارند و از سوی دیگر به منزلهی «ابزار خوانش فرهنگ» تلقی میشوند که از طریق آنها میتوان بسیاری از دلالتهای فرهنگی جوامع مختلف را مورد تحلیل قرار داد؛ از این رو توجه به این شاخص فرهنگی لازم و ضروری به نظر میرسد.
امروزه در تولید و مصرف کالاهای فرهنگی در کشور، ارزشهای فرهنگی، هنجارها و باورهای کلیشهای، غیردینی، غیر بومی و بعضاً غربی منعکس میشود و کمترین نظارتی در این باره صورت نمیگیرد.
در مجموع، بر اساس یافتههای حاصل از تحلیل عناصر به کار رفته در کالاهای فرهنگی و کاوش در لایههای عمیقتر، مشاهده میشود که اخیراً در برخی از کالاها، به ندرت از مفاهیم دینی و نیز عناصر و نمادهای فرهنگ ایرانی استفاده شده است و اگر هم استفاده شده، مفاهیم دینی صرفاً به شکل ترویج باورهای دینی نبوده؛ بلکه بهرهگیری از مضامین دینی در بیشتر مواقع در واقع، به عنوان نمادهای مذهبی همچون به کارگیری یک آیه قرآن یا یک تصویر دینی بوده است.
علاوه بر این، در این کالاها، تلاش چندانی برای ترویج و القاء مفاهیم، ارزشها و نگرشهای دینی صورت نگرفته است.
بر این اساس، شاید بتوان گفت که استفاده از ارزشهای دینی در کالاهای فرهنگی، به نوعی استفاده ابزاری از باورهای دینی بوده و نه استفاده محتوایی و ذاتی.
همچنین در بعضی از آن کالاها از مفاهیم ملیگرایانه و نمادهای فرهنگ و تاریخ ایران استفاده شده و میتوان نشانههایی را یافت که بتوان آنها را دال بر ترویج نگرشهای میهنپرستانه و احساس افتخار نسبت به ایرانی بودن دانست.
همچنین در تعدادی نیز مشاهده میشود به مفاهیم ملیگرایانه شعاری و کلیشهای پرداخته شده اما در سطح وسیعی، محتواها و نمادهای داستانی و انیمیشنی و شخصیتهای داستانی غربی و هالیوودی و بعضاً کرهای به تصویر کشیده شده است.
از این رو لازم است به دلیل اهمیت موضوع و تأثیرگذاری آن بر مخاطبین، از منظر ارزشهای فرهنگی چه از نظر محتوا چه از نظر نمادها بازنمایی صورت گیرد و مسئولین مربوطه با کنکاش و نظارت دقیق، در تولید محصولات فرهنگی با محتوا و نمادهای فاخر دینی و بومی تلاش نمایند.
فاطمه فرهادیان - عضو گروه نویسندگی صریر