یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۴ ذیقعدهٔ ۱۴۴۵ | May 12, 2024
سید هاشم حداد

حوزه/ زندگی انسان، آمیخته با مشکلات عجیبی است که اگر در مقابل آن شکیبایی به خرج دهد، قطعا پیروز خواهد شد و اگر بی صبری کند، هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید؛ در حقیقت صبر، اوج احترام به حکمت خداوند است.

خداوند متعال در قرآن می فرماید:

 وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ شوری/23

و هر كه صبورى و گذشت كرد، مسلما اين خويشتن‏دارى، حاکی از اراده قوى او در كارهاست.

حکایت؛ حاج سید هاشم حداد مادر زنی داشت که بسیار پرخاشگر و تندخو بود و بسیار ایشان را اذیت می کرد
مرحوم سید هاشم روزی به خدمت علامه قاضی می رسد و می گوید آزار زبانی و کارهای مادر زنم، بیش از حد زیاد شده است و صبر من نیز تمام گردیده، می خواهم که اجازه بدهید، زنم را طلاق دهم
ایشان فرمودند: آیا با همسرت مشکلی داری؟  گفتم: خیر. 
فرمودند: هرگز راه طلاق نداری، برو و صبر پیشه کن، تربیت تو با صبر در مقابل مادر زنت می باشد، این جریان گذشت و بنده طبق دستور استاد عمل می نمودم؛ تا اینکه یک شب تابستانی که خسته و گرسنه و تشنه به منزل آمدم؛ مادر زنم از شدت گرما لب حوضچه نشسته و بر روی پاهایش آب می ریخت، با ورود من، ناسزا و فحش شروع شد، بنده هم تا این وضعیت را دیدم، داخل اتاق نرفتم و از راه پله ها به سوی بام حرکت نمودم، ولی او دست بردار نبود صدایش را همین طور بلند و بلندتر می کرد تا حدی که همسایه ها نیز می شنیدند

صبرم تمام شد و خواستم چیزی بگویم که یاد کلام استادم افتادم، بی آنکه جوابی بدهم، به پایین آمده و از خانه خارج شدم، در کوچه و خیابان بدون هدف و ناراحت می گشتم؛ ناگهان حالتی نورانی برایم پیش آمد و دری بر رویم باز شد و احساس سبکی و راحتی کردم و دیگر غمناک و ناراحت نبودم. 
این حالت در کربلا برایم پیدا شد و این توفیق معنوی برایم ایجاد نشد، مگر به خاطر تحمل و صبر و اطاعت از استاد، که اگر نبود این صبر و بردباری، آن غمناکی ها و پریشانی ها همچنان ادامه داشت .1

بدیها به صبر از مهان بگذرد                        سر مرد باید که دارد خرد 2

  1. با اقتباس و ویراست از کتاب  روح مجرد
  2. فردوسی

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha