به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، در جلسهای تبیینی که با حضور جمعی از مربیان طرح صالحین بسیج برگزار شد، حجت الاسلام ایمان شکیبایی به تبیین مهمترین فلسفه پیروزی و تداوم انقلاب با محوریت نهج البلاغه پرداخت.
وی، در ابتدای این نشست به عظمت مناسبت دهه فجر و یوم الله ٢٢بهمن ماه اشاره کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب در بهمن ماه ١٣۶٨ فرمودند: بیست و دوم بهمن، عید حقیقی برای ملت ماست، بیست و دوم بهمن، برای ملت ما در حکم عید فطری است که ملت در آن، از یک دوران روزهی سخت خارج شد؛ دورانی که محرومیت از تغذیهی معنوی و مادّی را بر ملت ما تحمیل کرده بودند. بیست و دوم بهمن، در حکم عید قربان است؛ زیرا در آن روز و به آن مناسبت بود که ملت ما اسماعیلهای خودش را قربانی کرد. بیست و دوم بهمن، در حکم عید غدیر است؛ زیرا در آن روز بود که نعمت ولایت، اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهی، برای ملت ایران صورت عملی و تحقق خارجی گرفت و در جلسه دیگری فرمودند دهه فجر باید مثل نیمه شعبان برگزار شود.
وی افزود: درجه اهمیت ٢٢بهمن در فرمایشات حضرت آقا، به علت بروز و ظهور مسأله ولایت در جامعه است که الحمدلله در یوم الله٢٢بهمن این موهبت الهی جنبه عملی پیدا کرد.
پژوهشگر حوزه و دانشگاه گفت: قبل از آنی که به سراغ کتاب شریف نهج البلاغه برویم خوب است به این فرمایش حضرت آقا بیشتر توجه کنیم که در شهریور ماه ١٣٩۶ در دیدار جمعی از طلاب حوزههای علمیه استان تهران فرمودند: انقلاب ادامه دارد؛ اینکه بعضیها اینجور بگویند که انقلاب حادثهای بود و تمام شد و حالا برگردیم به زندگی عادی؛ این خیانت به انقلاب است. انقلاب تمام نمیشود. انقلاب هنجارهای گذشته را بههم میریزد، هنجارهای جدیدی را بهوجود میآورد، حفظ این هنجارهای جدید تداوم انقلاب است. اگر انقلاب مبارزه لازم داشت تا به پیروزی برسد امروز هم مبارزه لازم است تا بتوانیم هنجارهای انقلاب را تثبیت کنیم و به نتیجه برسانیم؛ تا جامعه، جامعهی اسلامی بشود.
استاد حوزه افزود؛ حضرت آقا در ادامه فرمودند: ما جامعهی اسلامی نداریم؛ ما دولت اسلامی هم نداریم. ما توانستیم یک انقلاب اسلامی یعنی یک حرکت انقلابی بهوجود بیاوریم؛ توانستیم بر اساس آن یک نظام اسلامی بهوجود بیاوریم. تا اینجاها توفیق حاصل شده است و خیلی هم مهم است لکن بعد از این، ایجاد یک دولت اسلامی و ایجاد تشکیلات مدیریتی اسلامی برای یک کشور است. ما در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم. البته معنایش این نیست که کسی احساس ناامیدی بکند؛ ابداً. ما با وجود همهی مخالفتها و کارشکنیها داریم پیش میرویم بلاشک. بنابراین مبارزه باید کرد.
مدرّس نهجالبلاغه در ادامه گفت: در نهج البلاغه طولانیترین سخنان امیرالمؤمنین (ع) در رابطه با راز تداوم انقلاب و رمز شکست آن در خطبه قاصعه (خطبهی ١٩٢) آمده است. امام میفرماید که تاریخ یک منبع شناخت تجربی است و دارای ضابطه و قانون است و قوانین حاکم بر تاریخ ثابت و تداوم انقلاب در رابطهی مستقیم با رعایت دقیق این قوانین است. سپس به بیان یک اصل کلی در رابطه با تداوم انقلاب میپردازد.
یک اصل کلی در رابطه با تداوم انقلاب
وی افزود: امیرالمؤمنین (ع) راز تداوم انقلاب را در خطبه قاصعه چنین بیان میفرماید: «فالزموا کل امر لزمت العزه به حالهم … من الاجتناب للفرقه و اللزوم للالفه و التحاض علیها و التواصی بها.» پس از اثبات این معنا که تاریخ یکی از منابع شناخت است و ضابطه و قانون دارد و قوانین حاکم بر آن ثابت و قابل تطبیق بر موارد مشابه است، باید دید که عامل عزت و عظمت و تمدن ملتهای متمدن و مصونیت آنها از سلطهی قدرتهای خارجی چه بوده و چیست، که برای تداوم انقلاب باید دقیقاً رعایت شود و در جامعهی انقلابی پیاده گردد.
استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: امام در عبارت فوق «اجتناب از اختلاف و ملازمت اتحاد و هماهنگی ملت را» به عنوان یک اصل عمومی و یک قانون کلی بر اساس تجربهی تاریخی شخصی خود برای تداوم انقلاب ضروری میداند. در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید این اصل به عنوان یک قانون عام مورد توجه است: «انه لم یجتمع قوم قط علی امر الا اشتد امرهم و استحکمت عقدتهم… لم یتمنع قوم قط الارفع الله عنهم العله وکفاهم جوائح الذله و هداهم الی معالم المله»، «به طور قطع تاکنون هیچ ملتی بر آرمان خاصی، وحدت کلمه پیدا نکرد مگر اینکه نیرو گرفت و همبستگی آنان قدرت یافت … (و به این قدرت) هیچ ملتی نرسید مگر اینکه خداوند نابسامانیها را از آنان برداشت و بلای ذلت را از آنان دفع نمود و آنان را به معالم و نشانههای دین راهنمایی کرد».
یک اصل کلی در رابطه با شکست انقلاب
وی افزود: امام در بخش دیگرسخن خود در خطبه قاصعه رمز شکست انقلاب را چنین تشخیص میدهد: «و اجتنبوا کل امر کسر فقرتهم و اوهن منتهم من تضاغن القلوب و تشاحن الصدور و تدابر النفوس و تخاذل الایدی»: «اجتناب کنید از هر چیزی که ستون فقرات ملتهای گذشته را شکست و نیروی آنان را سست نمود و آن عبارتست از کینه ورزی دلها و پشت کردن به یکدیگر و یاری نرساندن به هم».
پژوهشگر حوزه و دانشگاه افزود: در این بخش امام ابتدا به ضابطهی کلی شکست انقلاب اشاره میکند و سپس توضیح میدهد که: شکننده ی ستون فقرات یک جامعه انقلابی عبارتست از «کینه ورزی دلها، پشت کردن به یکدیگر و همیاری ننمودن». بنابراین امام «اختلاف و کینه ورزی گروهها و عدم همیاری» را به عنوان یک اصل کلی بر اساس تجربهی تاریخی خویش مانع از تداوم انقلاب و عامل شکست آن در شرایط مشابه تاریخی میداند.
استاد حوزه علمیه قم، به موارد دیگری از نهج البلاغه اشاره کرد و گفت: «ایم الله ما اختلف امه قط بعد نبیها الاظهر اهل باطلها علی اهل حقها الا ما شاء الله»: «به خدا سوگند، میان هیچ امتی پس از پیامبرش اختلاف نیفتاد مگر اینکه اهل باطل بر طرفداران حق پیروز شدند مگر آنچه خدا خواهد». در سخن دیگری امام، جامعه اسلامی را از تفرقه که هویت آن را تهدید میکند سخت برحذر میدارد و صریحاً اعلام میکند که بر اساس یک قانون عمومی در گذشته و آیندهی جهان هیچ ملتی با تفرقه و اختلاف به سعادت و رفاه نرسیده و نخواهد رسید: «ایاکم و التلون فی دین الله فان جماعه فیما تکرهون من الحق خیر من فرقه تحبون من الباطل و ان الله سبحانه لم یعط احدا بفرقه خیرا ممن مضی و لاممن بقی»: «هشیار باشید! که- بوقلمون گونه، در آئین خدا رنگ به رنگ نگردید، که حفظ همبستگی و اتحاد در راه حق هر چند ناخوش آیند شما باشد، از اختلاف کلمه و جدایی طلبی در مسیر باطل که مورد پسند شما است، بهتر است و به طور قطع خداوند در گذشته و آیندهی جهان هیچ ملتی را با تفرقه، سعادت و رفاه نداده و نخواهد داد.».
حجت الاسلام شکیبایی بیان کرد: در خطبه ٢۵ امام تصریح میکند که قانون مذکور آنچنان عام و قطعی است که حق با «اختلاف» شکست میخورد و «باطل» با «اتحاد» به پیروزی میرسد، هر چند طرفداران حق از رهبری قاطعی چون علی (ع) برخوردار باشند. «والله لاظن ان هولاء القوم سیدالون منکم باجتماعهم علی باطلهم و تفرقکم عن حقکم»: «به خدا سوگند که گمان میکنم به همین زودی آنان «ارتش معاویه» بر شما چیره میشوند، چرا که آنان در باطل خود اتحاد و همبستگی دارند و شما در حق خود دچار تفرقه و اختلاف هستید».
۳۱۳/۱۷