خبرگزاری حوزه | چارلی چاپلین در فیلم عصر مدرن(the modern time)، به ظاهر غرب سرمایه داری را به چالش میکشد.
او در این فیلم معروف، از حقوق کارگران دفاع و البته با زیرکی تمام، بر حقوق زنان نیز تأکید میکند.
نقش مکمل چارلی چاپلین در این اثر سینمایی را دختری جوان بر عهده دارد.
دختری که از طبقه فرودستان است به طوری که از شدت گرسنگی مجبور به دزدیدن نان از نانوایی شده و چارلی چاپلین تلاش میکند تا او به زندان نرود.
با این حال، در انتهای فیلم او در کنار چارلی چاپلین میرقصد، مشروب مینوشد، لباسهای شیک به تن میکند و به آزادی می رسد!
۱. غرب با استفاده از ابزار هنر، برداشت خود از مفهوم آزادی را به دنیا صادر کرد.
از منظر تمدن غرب، آزادی برابر است با «اباحیگری»، انسان موجودی آزاد است و هیچ چارچوبی نمیتواند او را محدود کند.
انسان آزاد است تا هر کار که میخواهد بکند، هر جور که دوست دارد لباس بپوشد، با هر فردی که تمایل دارد رابطه داشته باشد و هیچ کس حق مخالفت با او را ندارد!
۲. شعار آزادی به معنای غربی آن، از زمان #مشروطه وارد ایران شد. در آن مقطع، روشنفکران غرب زده، مخالفین آزادی را، مستبد مینامیدند!
بنابراین هر کس با شعار آزادی مخالف بود، از نظر آنها فردی عقب مانده، متحجر و حتی مستبد بود.
۳. نمیدانم چرا اما حداقل در صد سال اخیر، چه در ایران و چه در غرب، همیشه اینگونه بوده که هر جا شعار آزادی سر داده شده، کنار آن مفهوم "زن" نیز بکار رفته است! شاید بگویید از سر اتفاق بوده اما بعید به نظر میرسد که این حد از باهم بودن شعار «آزادی و زن» اتفاقی بوده باشد.
۴. وقتی برای اولین بار سینما به ایران آمد، رضا شاه شخصاً به سینما رفت تا اولین فیلم سینمایی را در کنار مردم ببیند، فیلم سینمایی «دختر لُر» که از قضا ماجرای زنی را به تصویر میکشید که در انتهای فیلم به #آزادی میرسید! زنی که از جامعه سنتی به سمت جامعه مدرن با محوریت آزادی به پیش میرفت و در این مسیر هیچ چیز جلودارش نبود!
۵. با نگاهی گذرا به سینمای قبل از انقلاب و حتی -با کمال تأسف- سینمای بعد از انقلاب، شاهد این هستیم که مفهوم زن در دایره پرگار آزادی قرار گرفته، گویی مراد از آزادی چیزی جز آزادی زن و یا بهتر بگویم، آزادی دسترسی به زن نمیباشد!
قطعا سینمای منحط قبل از انقلاب را نمیتوان با سینمای ارزشی بعد از انقلاب مقایسه کرد اما اگر بخواهیم قدری با عینک واقع بینی نگاه کنیم، باید بگوییم که رد پای جریان روشنفکری غربگرا همچنان در آثار سینمایی بعد از انقلاب نیز دیده میشود. تقریبا در عمده آثار سینمایی چند دهه اخیر، ظلم به زن، احیای حقوق زنان، آزادی زنان و موضوعاتی از این دست، محور کار فیلم سازان بوده است.
۶. نسل نوجوان و جوان کنونی که بخشی از آنها حاصل تربیت اشتباه رسانه و ولنگاری شبکههای اجتماعی در دو دهه اخیر هستند، متاسفانه در آشوب ها و اغتشاشات اخیر نیز حضوری پر رنگ داشتند.
اگر بپذیریم که رسانه و شبکههای اجتماعی صرفاً زمینه و بستری هستند برای انتقال پیام، بنابراین منشأ و محل پیدایش مفاهیم و شعارهایی همچون «آزادی و زن» را باید در جایی دیگر جستجو کرد، جایی که با استفاده از ابزار هنر و رسانه، برای مخاطب خود انگاره سازی میکند و تصویری نوین از زن و آزادی خلق میکند و آن چیزی نیست جز سینما.
۷. سینما -که متأسفانه همچنان از اهمیت آن غافل هستیم- نقش بسیار مهمی در تولید محتوا، تولید ادبیات و خلق رفتار دارد.
سینما قدرت این را دارد که ذهن را مسخ کند و با انس و تکرار و تلقین، برای مخاطبش ذهنیت، زاویه نگاه و در نهایت، تصمیم و رفتار خلق کند.
۸. متأسفانه تصویری که امروز بوسیله سینما از جایگاه زن در جامعه کنونی ایران به دنیا منتقل میشود، تصویری سرد و تاریک و بعضاً همراه با لودگی و تمسخر است، از فیلمی مانند فروشنده، که اساساً بر همین مبنا ساخته شده، تا فیلم هایی مانند هزارپا، آنتن و ده ها فیلم دیگر.
آیا براستی مقام و منزلت زن در ایران امروز، اینگونه است؟
محسن مومنی