به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، محمد جاودان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی امروز چهارشنبه طی سخنانی در این نشست علمی اظهارکرد: در بین غربیها ارادهای برای شناخت درست و اصولی از اصل اسلام وجود نداشته است چه رسد به شناخت شیعه، زیرا آنها از ابتدا اسلام را دین آرمانی تلقی نکرده و اسلام را جریان دجالی ضدمسیحی میدانند که درصدد برکندن اساس مسیحیت است و برای شناخت اسلام سراغ کتاب مقدس و متون دیگر میرفتند، کمااینکه ما برای شناخت دجال سراغ منابع روایی خود مانند الغیبه نعمانی و شیخ طوسی میرویم.
جاودان بیان کرد: بعد از دوران صلیبیها یعنی قرن هشتم به بعد هم ما حکومت شیعه امامی نداشتهایم که توجه اروپاییان را جلب کند. لذا همچنان تماس آنان با اسلام سنی برقرار بوده و از قرن سیزدهم یعنی دو قرن قبل از صفویه، حکومت عثمانی شکل گرفت و در دوره اقتدار خود بزرگترین امپراتوری زمان خود بود و بعد از آن امپراتوری دیگری شکل نگرفت. خلافت عثمانی خلافتی سنی بود و غرب هم در تیررس آنان قرار داشت و بیشترین تماس آنها با همین اهل سنت بود. بنابراین ناآشنایی از دوره صلیبی تا بعد از عثمانی تداوم یافت تا اینکه صفویان روی کار آمدند.
وجود مذهب تشیع از قرن دوم در قم
استاد دانشگاه افزود: صفویه سرزمین ایران و تشیع امامی را احیا کرد و رواج داد. البته تشیع همیشه در ایران وجود داشت و در قم از قرن دوم و در کاشان از قرن چهارم به بعد شیعیان حضور داشتند و در گیلان هم از ابتدا شیعه بودند، ولی در مجموع غلبه با اهل سنت بود، ولی در دروه صفویه غلبه با شیعه اثنیعشری و مذهب رسمی شد. صفویه در اوج اقتدار خلافت عثمانی روی کار آمد. البته درصدد بود که همه اروپا را تصرف کند و زیر سیطره اسلام درآورد و اروپا از بن دندان در برابر عثمانی احساس خطر کرد و بخش عمده اسلامهراسی امروزی به دوره خلافت عثمانی برمیگردد. البته عثمانی سقوط کرد و ترکیه جدید در صد سال اخیر پدید آمده است.
وی اضافه کرد: صفویه با مذهب رسمی شیعه و با جمعیت قابل توجه و منطقه سوقالجیشی دقیقا در برابر حکومت عثمانی قرار گرفت و جنگ اول بین شاه اسماعیل و عثمانیها هم به همین دلیل رخ داد. البته شاه اسماعیل چون نمیدانست عثمانی مسلح به برخی سلاحهای جدید مانند توپخانه است شکست خوردند. البته کسانی به شاه اسماعیل هشدار لازم را دادند، ولی او زیربار نرفت چون تصور میکرد شکستناپذیر و مؤید به تأییدات ویژه الهی است در حالی که باید دشمن را به درستی بشناسیم و ارزیابی دقیقی از خود داشته باشیم و مبتنی بر سنجش دقیق به جنگ با دشمن برویم.
استاد دانشگاه ادامه داد: اروپا حکومت صفویه را به عنوان فرصت مدنظر قرار داد، زیرا عثمانی شرایط خطر و تهدید برای آنها بود. لذا از همان قرن دهم ارتباط با صفویه را برقرار کردند و هیئتهایی به دربار صفوی آمدند. یکی از اهداف اینها برقراری ارتباط تجاری و سیاسی، علمی و تبلیغی بود چون در ابتدای صنعتیشدن قرار داشتند. البته انگیزه تبشیری در ردیف آخر بود و دولتهای اروپایی هم با یکدیگر رقابت کردند و دو جنگ جهانی هم به دلیل چنین اختلافاتی ایجاد شد، ولی به تدریج پی بردند که برای پیشرفت باید نزاع را کنار بگذارند لذا به اتحادیه اروپا رسیدند. در طول مدت حکومت صفوی ۲۰۰ سیاح از اروپا به ایران آمدند که برخی گردشگر، برخی تاجر، برخی هیئتهای سیاسی، برخی عالم و هنرمند و برخی مبلغ تبشیری بودند و در این دوره توجه اروپا به شرق بیشتر شد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: برخی از این افراد تا هشت زبان مانند عربی، کلدانی، ترکی، فرانسوی، انگلیسی و فارسی بلد بودند و همینها شروع به سفرنامهنویسی کردند. سفرنامهها هم برخی کاملاً دیپلماتیک بود. برخی ضمن سیاسیبودن به برخی آداب و رسوم اشاره داشت و برخی هم نوعی گزارش از مسائل جامعه و مردم، آداب و رسوم و باورها و آئین، پوشش، صنعت، راه و جغرافیا و مسائل هنری و معماری بود.
سفرنامه ها به عقاید و باورهای مذهبی اشخاص توجه دارد
جاودان بیان کرد: بنابراین در این دوره نوعی شیعهشناسی سفرنامهای شکل گرفت و انتظار این است که روند گذشته از شیعهشناسی تغییر کند و تا حدی هم این شناخت اجمالی فراهم شد، گرچه باز تبصرهای باید به آن زد؛ برخی از این سفرنامهها به عقاید و باورهای مذهبی و شخصیتهای علمی شیعه و نظرات علمای شیعه، منابع شیعی و... توجه کردهاند که بسیار محدود است. یکی از این سفرنامهها، سفرنامههای برادران شرلی است که از طرف انگلیس به عنوان سفیر به درگاه شاه عباس صفوی آمدند. ماموریت اینها تحریک شاه عباس برای جنگ با عثمانی و کسب امتیاز برای تجار انگلیسی بود و البته با مسائل نظامی هم آشنا بودند و سپاه ایران را برای اولین بار با اسلحه جدید آشنا کردند. این سفرنامه در دوره ناصری به فارسی ترجمه و در سال ۱۳۳۰ در تهران چاپ شد.
در سفرنامه غربی به امور مذهبی به صورت حاشیه ای پرداخته شده
وی افزود: این سفرنامه بر مشاهدات و شنیدهها متکی است و دنبال تحقیق علمی و رجوع به شخصیتهای علمی و مطالعه میدانی نبوده است، بلکه بیشتر مشاهدات میدانی خودشان از دربار و ولات و... به خصوص در اصفهان را پوشش دادهاند. گاهی تناقض هم در این سفرنامه دیده میشود و برخی واقعیات را هم تحریف کردهاند. این سفرنامه به اخلاقیات و امور مذهبی و باورهای اجتماعی به طور حاشیهای پرداخته است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: مثلا مدعی شده در ایران برخلاف عثمانی به سادات احترام نمیگذارند و سادات بر دیگران تفوقی ندارند و اگر کسی چنین تفوقی را بیان کند گردن او را میزدند، در صورتی که چنین چیزی واقعیت نداشت و قبل از اینکه شیعه عمومی شود به سادات احترام میگذاشتند و امروز هم احترام به سادات وجود دارد. گزارش دیگر آنان این است که ایرانیها به خدای واحد ایمان دارند و حضرت علی(ع) را قبول داشته و محمد را پیامبر بزرگ بزرگ میدانند و این پیشرفت در آشنایی با شیعه بوده است. مساجد بسیار عالی و زیبا دارند و آنها را در کمال نظافت نگاه میدارند و در وسط حیات، منبر گذاشته و حوضی وجود دارد که از آب آن وضو میگیرند و افراد مقدسی هستند که از آنها استفسار و سؤال میکنند که مثلا به سفر بروند یا خیر؟ این اشخاص برهنه راه میروند و لباسی از نمد آبیرنگ پوشیده و هر سال در روز قتل مرتضی علی(ع) با کارد خود را مجروح کرده و گاهی عذاب سختی به خودشان میدهند که میمیرند. شاید به قمهزنیها اشاره شده است.
جاوادن اظهار کرد: در سفرنامه آمده کشیشانِ آنان لباسهای سفید میپوشند و هر روز جمعه با کمال حضور قلب نماز میخوانند و طوری غرق در عبادت هستند که مبهوت شدهاند؛ در همان اوقاتی که ما در انگلیس پرهیز میکنیم آنها روزه نگه میدارند که تقریباً ۲۹ روز طول میکشد و در تمام روز هیچ چیزی نمیخورند تا افطار کرده و شب را به خوشگذرانی میپردازند. البته گفته است برخی از مردم خوشگذرانی میکردند. بعد گفته مردمان معقول هیچوقت شراب نمیخورند مگر موعدی که شاه آن را آزاد اعلام میکردند و عیسویها و شاه در خوردن شراب مختار بودند.
وی با بیان اینکه ۵ سفرنامه تقریبا مهم از سوی فرانسویها نوشته شده است، افزود: شخص دیگری به نام پیترو دلاواله در قرن ۱۷، برای اولین بار سنگنوشتههای تخت جمشید را برای غربیان تشریح کرده است؛ او به جشن عید غدیر اشاره دارد و اینکه مردم در این روز جشن میگیرند. به سوگواری محرم و معماری ایران، جایگاه مناسک، مظاهر دینی و رونق فراوان آن را هم مورد توجه قرار داده است و اینکه این مناسک در بین مردم رواج زیادی دارد، ولی شاهان خیلی به آن توجهی ندارند. همچنین این باور در بین بیشتر مردم رایج است که شاه صفوی نور اهورایی دارد و خودش را از نسل فاطمه(س) میدانند. این سفرنامه به شکست چالدران اشاره کرده و افسانه شکستناپذیری شاه اسماعیل را هم بیان میکند. جالب اینکه آورده است مهمترین قسم، قسم به سر شاه عباس است و اگر کسی به سر شاه عباس قسم بخورد، جرئت نمیکند قسم بشکند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: او ذکر کرده که حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مأمن و مأوای همه شیعیان است و حتی اگر کسی در آنجا متحصن شود و یا مجرم باشد و به آنجا پناه ببرد در امان است. همچنین در مراسم عزاداری محرم، روی زین اسب، تیر و کمان و شمشیر میبندند که از تراث امام علی(ع) است. همچنین جایگاه والا و مهم حرم مطهر حضرت معصومه(س) را مورد توجه قرار داده و این حرم را در تراز حرم حضرت امام رضا(ع) نام برده است. اشاره کرده که باور شیعیان صفوی این است که فقط آنها سعادتمندند. همچنین شاه عباس با اینکه به تشیع تعصب داشت، ولی در برابر پیروان مذاهب دیگر تسامح به خرج میداد.
وی تصریح کرد: در برخی سفرنامههای دیگر حتی به نظر علما درباره نوع حکومت در دوره غیبت هم اشاره کرده و یا جان شاردن که مفصلترین سفرنامه را نوشته و به مراسم عید قربان و قربانی کردن شتر و مراسم عاشورا پرداخته و ده روز محرم را به هفته مقدس مسیحیان تشبیه کرده است و اینکه شیعیان به حمام نمیروند، لباس سیاه میپوشند، شادی نمیکنند و کسی ساز و دهل نمیزند.
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷