به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام و المسلمین سعید بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی تفسیر موضوعی شهید صدر با عنوان «اصطلاحشناسی تفسیر موضوعی شهید صدر» که عصر امروز در اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار و به صورت مجازی پخش شد، گفت: تفسیر موضوعی شهید صدر پیشرفتهترین تفسیری است که تاکنون در میراث علمی ما تبیین شده است.
وی تفسیر موضوعی شهید صدر را یک روش ندانست و اظهار داشت: آنچه شهید صدر میگوید یک رویکرد است؛ رویکردی فوق العاده، پرظرفیت، عصری و امروزی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: ما امروز هیچ رویکردی پیشرفتهتر، نیرومندتر و پرظرفیتتر از تفسیر موضوعی قواعد که عناصر روش هستند، کاری ندارد؛ تفسیر موضوعی، پژوهش یا تفسیر مسأله محور، جامع، اجتهادی و منتج به نظریه است.
وی ادامه داد: این ادعا اثبات پذیر است که تفسیر ترتیبی و تمام روشهایی که تا الان وجود داشتهاند، در خدمت تفسیر موضوعی شهید صدر قرار میگیرند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: روشهای موضوعی مرسوم که به عنوان روش موضوعی شهید صدر ارائه میشوند، هیچ کدام روش این شهید نیست و هیچ کدام آن چیزی نیست که شهید صدر درباره آن سخن گفته است.
حجتالاسلام والمسلمین بهمنی تفسیر موضوعی شهید صدر را دارای معنایی منحصر به فرد توصیف کرد و گفت: این تفسیر با تفاسیر دیگر تفاوت جوهری دارد، مشکلاتش اصلی و جهان شمول است؛ مسائل شهید صدر مسائل بشری هستند و تنها مسائل منطقهای و حتی اسلامی را در بر نمیگیرند.
وی درباره ترتیب منطقی نظریات شهید صدر ابراز داشت: بزرگترین تئوری شهید صدر استخلاف است و نظریه دین نظریه دیگری است که کمتر به آن پرداختهاند؛ شهید صدر این دو نظریه را ضروری میداند و بعد از آن ابعاد چهارگانه را در مقابل ابعاد سهگانه انسانی قرار میدهد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درباره اصطلاحات الاتجاه الموضوعی و المنهج الموضوعی که به جای تفسیر موضوعی به کار برده شده است سخن گفت و افزود: چیزی که شهید صدر را از دیگران ممتاز میکند رویکرد مسأله محوری، جامعیت و انتاج نظریه است که از نقطهای در بیرون آغاز میشود.
حجتالاسلام والمسلمین بهمنی گفت: برخی افراد روش را در قرآن منبع تفسیر میدانستند اما در تفسیر شهید صدر مجموعه مبانی، منابع، اصول، قواعد، عوامل فرآیندی، عوامل پراکنشی، رویکردها، گرایشها و مهارتها، روش تفسیر موضوعی را شکل میدهد.
وی پیشنهاد کرد: تفسیر موضوعی با عنوان پژوهش منتج به نظریه نامیده شود؛ چون دقیقاً همین است و لازم نیست آن را تفسیر موضوعی بنامیم و در ادامه ثابت کنیم این تفسیر همان پژوهشی است که به نظریه منتج میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی عنوان تفسیر موضوعی را نارسا دانست و گفت: هیچ یک از کسانی که به تفسیر موضوعی پرداختهاند و با الهام از ایشان در این مسیر قدم برداشتند، اصلاً به چیزی که شهید صدر میگوید نزدیک نشدهاند.
حجتالاسلام والمسلمین بهمنی عنوان تفسیر موضوعی را دارای اغتشاش مفهومی ارزیابی کرد و ابراز داشت: در عنوان منطقه الفراغ هم همین مشکل وجود دارد و این اصطلاح نمیتواند عمق نظر شهید صدر را به ما برساند.
وی نظریه و دستیابی به رسالتها را دارای دو بال دانست و گفت: شهید صدر علم را برای علم بررسی نمیکند بلکه به دنبال آن است تا از دامن علم به رسالتها برسد؛ دو هدف غایی تفسیر، نظریهها و بایستهها است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: رسالتهای شهید صدر جهان شمول و حقایق کبری است؛ حقیقت متوسط نیست؛ اصلاً اینها را مراد نمیکند؛ رسالتها راهبردهای اساسی است که از نظریه هستی آفرین به دست میآید.
حجتالاسلام و المسلمین بهمنی درباره سنتهای تاریخی شهید صدر توضیح داد و گفت: کسانیکه درباره سنتهای الهی با اشاره به سخنان شهید صدر نوشتهاند، سنتهای تاریخی شهید صدر را سنتهای اجتماعی دانستهاند در حالی که بعضی از سنتهای الهی مربوط به طبیعت هستند و با انسان بی ارتباط است و بعضی به انسان مربوط است؛ حال برخی از این سنتها که مربوط به انسان هستند فردی و اجتماعی هستند و از اجتماعیات بعضی تاریخی هستند؛ بنابراین سنتهای تاریخی شهید صدر اخص از سنتهای اجتماعی هستند.
وی ادامه داد: مراد شهید صدر از سنت تاریخی، سنت تمدنی است؛ یعنی آنها که دامنه تأثیرشان مانایی زمانی دارد؛ اما اگر مدت محدودی داشت سنت تاریخی نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی از عدم توجه اندیشمندان مسلمان به سنتهای تاریخی شهید صدر گلایه و تصریح کرد: شهید صدر بر تاریخی بودن این سنتها تعمد دارد؛ شهید صدر وقتی از سنتهای تاریخی سخن میگوید و آن را برای ما تبیین میکند، دستگاه کاملی از تمدن را برای ما بیان میکند؛ ایشان یک کنشگر و نظریهپرداز تمدن است.
حجتالاسلام و المسلمین بهمنی در ادامه توضیح درباره سنتهای تاریخی گفت: این سنتها تاریخی هستند، اما این سنتها نیاز به گذشته ندارد بلکه درباره حال و آینده است؛ اگر ایشان نام اینها را سنتهای تمدنی میگذاشت همه بار تمدن در آن وارد میشد و تمدن الزاماً متعلق به گذشته نیست؛ تمدن فعلی و آینده میتواند مراد باشد.