به گزارش خبرگزاری حوزه، یکصد و شصتمین نشست از سلسله نشست های فرهنگ مهدوی با سخنرانی حجت الاسلام مصطفی امینیخواه، نویسنده کتاب «سه دقیقه در قیامت» با بازخوانی نظریه حضرت علامه طباطبایی در جلد دوم تفسیر المیزان آغاز شد و وی اظهار داشت: مباحث مطرح شده در این نشست، میان رشته ای، مستدل و در بعد موعود شناسی و هستی شناسی و هم دربعد قیامت شناسی و آخرت شناسی مباحث نوینی است که در عین تمایز در یک نقطه جمع می شوند.
مشروح سخنان نویسنده کتاب «سه دقیقه در قیامت» به این شرح است:
نظریه علامه طباطبایی درباره قیامت مطلع تحول پژوهش های مهدوی
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در صفحه ۱۰۶ تا ۱۰۹ طرح بحثی می کنند که بحث گرانقیمتی درباره مهدویت است، علامه طباطبایی می فرماید: ما روایاتی داریم در خصوص روزی به نام یوم الله یا ایام الله، این روایات بر حسب ظاهر با یکدیگر سازگاری ندارند، برخی از این روایات، این روز را قیامت، برخی روز رجعت و برخی این روز را روز ظهور حضرت بقیه الله الاعظم(عج) می دانند.
بنابر نظر علامه طباطبایی حقیقت ظهور، رجعت و قیامت یکی هستند
روایات زیادی از اهل بیت رسیده است که در تفسیر آیات قیامت، رجعت و مهدویت آمده است، مسئله این نیست که این ها یک سه گانه باشند، بلکه حقیقت آنها یکی هستند، و این سه گانه با یکدیگر یک سنخیتی دارد، چرا که یک عده ای نیامده اند قیامت را بفهمند، حقیقت روز قیامت حقیقت اش این هست، روزی که حجاب ها برداشته می شود و هیچ سببی از اسباب دیگر در حجاب نخواهد بود، همه اسبابی که در این عالم هست پیچیده در پرده های گوناگون است، در آن روز همه ی این پرده ها کنار می رود. معلوم می شود قضایایی که در عالم رخ می داده است، چه در قوس صعود چه در قوس نزول چه تعبیری در این عالم داشته است، و چه عللی ورای این اسباب بوده است.
نظریه معاد شناسی علامه طباطبایی تحول آفرین و بی نظیر است
نظریه علامه طباطبایی(ره) در تاریخ اسلام بی نظیر است و مشابه این نظریه در آراء دیگر شارحان و علمای جهان اسلام دیده نشده است، حضرت استاد علامه طباطبایی(ره) جهت تشریح و تبیین سنخیت و پیوستگی این سه روز، در ابتدا به چیستی قیامت و جایگاه آن می پردازد، و بعد این روز بزرگ را با روزهای رجعت و ظهور تطبیق می دهد.
قیامت روزی است که در آن حجاب ها برداشته می شود، همین یکصد و شصتمین نشست فرهنگ مهدوی و حضور شما عزیزان در این نشست، معلولِ بی نهایت اسباب بوده است، شما هم اکنون می پندارید که یک بنری را دیدید، و یا صوتی و پوستری را شنیدید، در صورتی که بی نهایت اسباب در کار بوده است تا اینکه شما اکنون در این نشست حضور پیدا کنید، نخست کار خیری که در حق دیگری انجام داده اید، دعای خیر دیگری در حق شما، تقدیر یک عمل دیگرتان و نتیجه اش، و .... اسباب دیگر که از آن بی خبرید، همه ی این اسباب در هاله ای از حجاب پیچیده می شود، حال آنکه قیامت آن روزی است،که حجاب ها از اسباب برداشته می شود، و نمایان می شود چه چیزی سبب چه بود، و چی سببش چی بود، نه یک دانه دو دانه سبب، وجوهی از اسباب را در برزخ خواهید دید، برای مثال آنچه در برزخ تجربه می شود، این است که با فلانی درگیر شدید فلان روزی از شما گرفته شد، به همسرت فلان حرف را زدی، برای فرزندت آن اتفاق که تقدیرش بود پیش افتاد و ابتلاش دامنت را گرفت. این در همین حد تمام نمی شود، بلکه تمام هستی را در بر می گیرد، مدام داده و گرفته می شود.
مسبب الاسباب خداوند رحمان است/ همه اوهام در روز قیامت به فنا می رود
پس از مشخص شدن آن که مسبب الاسباب خداست، هیچ چیزی نیست که ما را نسبت به خداوند متعال مشغول بدارد.... نقش همه اسباب با خود او مشخص می شود، ما نسبت به خداوند متعال هیچ عامل مشغول کننده ای نداریم... همه در محضر او قرار می گیرند، و او را می بینند. علامه طباطبایی(ره) متذکر می شود، روز قیامت همه ی اوهام به فنا می رود، همه به کنه قضایا می رسند، و آنجا آیات الهی به کمال ظهور خود می رسد، آن روز دیگه وجودی که آنجا هست هیچ چیزی نمی تواند باطلش کند، و تحقق آن از جنس مادی نیست، بلکه امر خداوندی است به امر او جاری و اجرا می شود.
هم اکنون قیامت برپا است فقط ما نسبت به آن در حجابیم
به نظر علامه در خصوص هستمندی قیامت و وجوه آن، قیامت چیزی نیست که بخواهد رخ بدهد، قیامت همین الان برپاست ، ما نسبت به قیامت در حجابیم، در ظلمت ایم، اگر کسی از این حجاب ها عبور بکند، لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ این حقایق قیامتی چیزی نیست که قرار است رخ بدهد، قیامت همین الان هست که فقط ما نسبت به قیامت در حجابیم، اگر شما علم الیقین داشتید، جهنم را می دیدید. دیدن جهنم پس از مرگ فضیلتی نیست، کفار هم پس از مرگ جهنم را می بینند، اگر علم الیقین داشتیم، همین جا هم جهنم را می دیدید.
امام رضا(علیه السلام) فرمودند: از ما نیست کسی که می پندارد بهشت و جهنم خلق نشده است، و قیامت الان نیست، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در وصف برخی از اصحاب می فرماید، برخی از ایشان حقایق قیامت و مراتب قیامتی را در همین دنیا می بینند و از آن عبور می کنند. بنابراین این حقایق قیامتی، و عوالم مطرح شده مراتبی از وجود و هستی است که هم اکنون موجود است.
«وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»
ترجمه آیه ۲۱ سوره حجر تکان دهنده است، و هیچ چیز در عالم نیست جز آنکه منبع و خزانه آن نزد ماست ولی ما از آن بر عالم خلق الاّ به قدر معین (که مصلحت است) فرو نمیفرستیم. این آیه از مهم ترین آیات قرآن است در عین حال بسیار غریب است. در صورتی که از نظر حضرت علامه طباطبایی از غرر آیات سوره حجر است. هیچ چیزی در این عالم نیست مگر این که نازل شده است، هرچی اینجا می بینید نازل شده ی یک حقیقت بالایی است، نازل شدن به معنی تجلی نه تجافی... تجافی مانند باران است، تجلی یعنی چیزی پائین می آید یعنی هم بالاست و هم پائین است. پائین آمد ولی بالا خالی نمی شود. در قرآن آمد ما برای شما لباس نازل کردیم، انزلنا علیکم لباساً، نازل شدن آن همانند باران نیست. این یک حقیقت ملکوتی دارد، آنچه پیش شماست صورتی از یک حقیقت متعالی در یک عالم دیگر است، هر نعمتی که در این عالم از آن بهره مندید در آن سرا نیز از وجه شفاف تر و نورانی آن در عالم ملکوتی است، هر دو آیه خداوند است، چه صورت زمینی و مُلکی داشته باشد، چه صورت ملکوتی، هفت آسمان تا زمین منزل هست که هر یک در فرآیند تنزل جایگاه دارند، برای مثال «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ» همین عالم امر در آیه چهار سوره قدر، چه نقشی در این فرآیند دارد؟ اصلا عالم امر چیست؟ این امر هاست که در شب قدر تنزل می کند، امام کسی است که مالک عالم امر است، تمام این امور هفت آسمان را او مدیریت می کند
این جهان و آن جهان و بی جهان و با جهان/ هم توان گفتن مر او را هم از آن بالاستی
هر چقدر از صورت ملکی فاصله می گیریم و وارد عوالم بالاتر می شویم، نه تنها به سرمنشاء تجلیات نعمات و همه امور آگاهی پیدا خواهید کرد بلکه نواقص اموری که در اینجا هست کمتر شده و به صورت کمالی و ایده آل خود نزدیک تر می شود، یعنی چه؟ مثال می زنم، موبایل امروزین ما با موبایل ۱۰ سال گذشته؟ همان موبایل ۱۰ سال پیش است با این تفاوت که نواقص قبل را ندارد، و کامل تر است. قیامت آن سرایی است که تمامی امور در اوج کمال خود قرار دارند، تا حدی که وقتی به نسبت به کوه های دنیا به کوه های برزخ و نسبت بین کوه های برزخ با قیامت می نگریم، کوه دنیا در نسبت با کوه های عالم برزخ همانند سراب است. و همین کوه (امر) در نسبت بین برزخ با قیامت همین طور.
اوج تجلی آیات الهی در عالم قیامت
از دنیا که عبور می کنید، آیات الهی در سطح دیگری ظهور می کند، در قیامت نیز آیات الهی در اوج هستی خود ظهور می کند، و در عالم ظهور نیز یک مرتبه پائین تر از صورت قیامتی خود هستند. در عالم ظهور ما با یک سطح بالاتری از زندگی دنیایی خودمان روبرو می شویم، عالم رجعت نیز وجه مترقی تر و بالاتری از عالم ظهور قرار دارد، و قیامت به مراتب بالاتر و عالمی است که همه آیات الهی در اوج هستی خود قرار دارند. علامه طباطبایی نکته ی بسیار مهمی را متذکر می شوند، و می گوید همه روایاتی که به حسب ظاهر با یکدیگر در تضاد اند، یک وجه مشترک اند، و سیر نظام دنیایی متوجه است به روزی که... یعنی این دنیا در حرکت است به سمت روزی که آن روز «تظهر فیه آیات الله کل الظهور» که این همان حرکت جوهری ملاصدرا است، «وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُون»(یس۴۰) همه چیز در حرکت است، « إِلَی اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ»(شوری ۵۳). همه چیز در حال تبدیل شدن از قوه به فعل است. به حسب آنچه دارد می شود، ارزش پیدا می کند، به سمت شدن حرکت پیدا می کند، محل نهایی چی شدن، قیامت است. فقر و غنا بعد از عرضه بر خداوند متعال گفته می شود. اینکه چه کسب کردی و چه بروز دادی آنجا مشخص می شود. ظهور حقیقت، هرچیزی، اسباب واقعا چه بوده است. نهایت هر چیزی عالم قیامت است، آنجا عالمی است که ذره ای هوای نفس نیست. ذره ای اغوای شیطان نیست. ذره ای نقص بدان راه ندارد.
نسبت عالم رجعت و عالم قیامت
یک مرتبه پائین تر از عالم قیامت، عالم رجعت است، از بعد ظهور ضعیف تر از قیامت است، قیامت کمالات تمامی عوالم رجعت و ظهور را دارد، و نقایص آنها را ندارد، قیامت عالم تجلی کمال هر چیزی است، چه حقیقت، چه آیات، چه امور. عالم در همه ی آنات خود به سمت ظهور در حرکت است، اما چه ظهوری؟ حرکت به سمت سطوح مختلف ظهور، منظور از ظهور، ظهور آیات الهی است، ظهور حقیقت است، عالم رجعت نسبت به عالم قیامت ظهور کمتری دارد، چرا که هنوز در آن امکان شر و فساد در حد محدود وجود دارد که دیگر در قیامت نیست. علامه طباطبایی در ادامه می فرمایند، عالم ظهور حضرت مهدی نیز این گونه است، چون حق ظهور پیدا می کند در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، پس ما در مسیر حرکت به سمت ظهور حقیقت ایم، که این ظهور مراتبی دارد، اوج تجلی ظهور حقیقت در قیامت، در مرتبه ای نازل تر در عالم رجعت و در مرتبه ای نازل تر در عالم ظهور، حقیقت ظهور می یابد. به یک معنی عالم ظهور به نسبت به این عالم ظلمانی که اکنون بدان دچاریم، ایستگاه پایانی است، کمال نشئه ی دنیایی ما عالم ظهور است. علامه طباطبایی می فرماید ظهور همان قیامت تنزل یافته است. و قیامت همان ظهور تکامل یافته است، یک حقیقت است روز قیامت همان روز ظهور است، و روز ظهور همان روز قیامت است.
پایان بخش اول/
نظر شما