به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس بنیاد بینالمللی امامت در نشست علمی «ضرورت تبیین اندیشه های سلفی گری ایرانی» که در بنیاد بین المللی امامت برگزار شد، اظهار داشت: در طول تاریخ در کنار امامت پژوهی و امام شناسی، جریان های منحرف و واگرای از اندیشه اهل بیت (ع) حضور داشتند و این افکار مانع بزرگی برای ترویج حقایق و معارف بود. لذا اهل بیت (ع) همواره در کنار بحث معرفت به امام و تاکید بر ضرورت شناخت صحیح اولیای الهی بر خطرات اندیشه های انحرافی تاکید داشتند.
وی گفت: در مقابل اندیشه امامت، دو دسته از گرایش های فکری و اجتماعی صف کشیدند؛ گروهی که اساسا با امامت اهلبیت (ع) ستیز داشتند، امامت را نپذیرفتند یا به نقد و درگیری با تفکر امامت پرداختند یا با تسامح و نادیده گرفتن جایگاه امامت، عملا این اصل اساسی اسلامی را از منظومه معرفت دینی خارج کردند. از جریان «ناصبه» که در تقابل جدی با اندیشه امامت شکل گرفت تا کسانی که به ظاهر بحث امامت و خلافت را می پذیرند و آن را از فروع اسلام می دانند.
رئیس بنیاد بینالمللی امامت ادامه داد: در مقابل گروه های جریان های برون شیعی درگیر با امامت، گروه های دیگری هستند که اندیشه امامت شیعی را می پذیرند اما در تفسیر امامت و تقریری که از امامت ارائه می کنند، از چارچوب اندیشه اهل بیت (ع) خارج می شوند و مسیری را می گشایند که در مقابل مسیرهای حقیقی شیعه اهل بیت(ع) به مسیری می روند که مورد رضایت ائمه اطهار (ع) نیست. هر چند اینها در تاریخ گروه های فراوانی هستند اما دو جریان «غالیان» و «مقصره» از همه مهمترند. این دو گروه، حرکت های انحرافی درون شیعی را در مقابل خط امامت می گشایند.
وی با بیان اینکه جریان «غلو» از همان دوران نخست در تاریخ تشیع پدید آمد، گفت: این جریان ریشه های واضحی داشت؛ پاره ای از عوامل آن به جایگاه متعالی ائمه(ع) برمی گشت به این صورت که کسانی که درک درستی از این مقامات نداشتند، به بیراهه می رفتند و تفسیری نادرست از امامت ارائه می کردند؛ البته اندیشه های بیگانه و خارجی و نیز انگیزه های سیاسی در شکل گیری غلو نقش داشت.
حجت الاسلام والمسلمین سبحانی تصریح کرد: جریان دیگر بسیار مهم بود و مسیری را گشود که به تدریج بسیاری از شیعیان را به بیراهه ای کشاند که گاه به کلی از اندیشه امامت تهی کرد. اینها به ظاهر از اصحاب ائمه (ع) بویژه امام باقر(ع) بودند و کم کم بابی را در تاریخ تفکر شیعه گشودند. اینها کسانی بودند که تشیع را ابتر معرفی می کردند و ظاهرا امام باقر (ع) بر آنها نام «بتریه» را نهاد. این جریان تقصیر در طول تاریخ وجود داشته اما در دوران معاصر شکل جدیدی پیدا کرده است.
وی بیان کرد: گروهی حدود ۱۵۰ سال پیش در جهان تشیع به وجود آمدند که به ظاهر شیعه و مدعی فقه و فقاهت هستند اما در معرفی و جایگاه امامت آنچنان مسیری را در پیش می گیرند که عملا از امامت چیزی نمی ماند.
رئیس بنیاد بینالمللی امامت تصریح کرد: این جریان قبل از مشروطه آغاز شد، به تدریج ادبیات و آثار آنها وارد شد و در حوزه علمیه قم طرفدارانی داشت. پاره ای در قم تاثیر مهمی از اندیشه غربگرایی مدرن گرفتند و جریان کسروی روی این دسته تاثیر گذاشت و در حدود ۶۰ سال قبل این فکر در حوزه علمیه به صورت های مختلفی نمود پیدا کرد.
وی اظهار داشت: منظور از «سلفی گری» کسانی اند که اندیشه های خود را بسیار کهن و اصیل و مربوط به دوران نخستین تشیع می دانند؛ اینها مدعی ارائه معرفت صحیحی از امام هستند. هر چند این اندیشه در امتداد اندیشه امامت مطرح است از جهاتی قابل توجه و نیازمند رسیدگی و تحقیق بیشتر است. این اندیشه در حوزه های علمیه شیعه جا پیدا کرده است. کسانی با عنوان عالم شیعی گرفتار شده و این اندیشه را منتشر کردند و هنوز از سوی برخی ملبسین روحانیت این مباحث ارائه می شود. و این خطر این گروه را فزونتر می کند.
حجت الاسلام والمسلمین سبحانی ادامه داد: ناآگاهی جامعه شیعه و حتی حوزه های علمیه از زوایای مخفی این اندیشه ها ضرورت تبیین این جریان را بیشتر می کند. این جریان، امروز خود را مسلح به ادبیاتی کرده که به ظاهر برای بسیاری از محققان جذاب است. بحث های تفسیری و قرآنی برای این اندیشه بسیار اهمیت دارد. بسیاری از کتب حدیثی ما مستمسک این جریان فکری انحرافی است. تاریخ اسلامی و منابع تاریخی، پاره ای از اقوال و گفتارهای علما در تاریخ گاه به صورت مشوه مورد استناد این گروه انحرافی قرار می گیرد. یکی از ویژگی های این جریان این است که در رشته های مختلف علوم اسلامی، کسانی هستند که حتی خود نمی دانند اسیر این جریان هستند و در دانشگاه ها این افکار را ترویج می کنند.
وی عنوان کرد: یکی از مخاطرات جدی این جریان، حضورش در رشته های مختلف علوم اسلامی و در لابلای سخنان و کتاب هاست. عامل بعدی حساسیت این نوع از سلفی گری، همراهی این اندیشه با تفکر روشنفکری جدید و سکولار است. این اندیشه در بسیاری از شخصیت های روشنفکر معاصر ایرانی و حتی خوشنام در جامعه ایرانی وجود دارد.
رئیس بنیاد بینالمللی امامت «تقدس زدایی» و «عرفی سازی فرهنگ دینی» در جامعه را طرح روشنفکری سکولار دینی معاصر دانست و گفت: جریان مطالعات «شیعه پژوهی» و «استشراق جدید» یکی از مجموعه هایی است که آب به آسیاب اینها می ریزد.
وی گفت: مساله سلفی گری ایرانی در طول سالیان اخیر نه تنها خاموش نشده بلکه جایگاه فزونتر و گسترده تری پیدا کرده است. حوزه های علمیه و محققان و خصوصا امامت پژوهان یکی از اهتمام های اصلی خود را باید در این زمینه صرف کنند.
حجت الاسلام والمسلمین سبحانی تصریح کرد: از حدود ۱۰ سال قبل، این بحث مطرح شد و در آن زمان آثار اندکی در نقد این جریان نوشته شده بود و پیشنهاد شد ۷ جلد محققان در نقد این جریان بنویسند و ابعاد مختلف این فکر را مورد نقادی قرار دهند. امروز این ۷ جلد به اتمام رسیده است. ۶ جلد تک نگاری هایی است که به موضوعات مختلفی می پردازد. یک جلد هم اختصاری از مقالات است که با عنوان ریشه ها و اندیشه هاست.
وی در پایان تاکید کرد: جریان سلفی گری ایرانی مهمترین رویکردی است که باید در سال های آینده به نقد و بررسی آنها بپردازیم.