دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ |۱۶ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 18, 2024
گفتمان عاشورا

حوزه/ یک نفر از خواص اگر به وظیفه خودش عمل کند، می‌تواند هزاران انسان جزو مجموعه عوام را به طرف حق هدایت نماید؛ یک تصمیم بجای یک انسان خاص، میتواند مسیر تاریخ را عوض کند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، به مناسبت ایام ماه محرم الحرام، گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب به عنوان پرونده ویژه «گفتمان عاشورا» در مورد جریان شناسی و تحلیل چرایی و اهداف قیام عاشورا تقدیم شما فرهیختگان می‌شود.

نقش کوتاهی خواص حق در خلق عاشورا

آن وقت اگر شما دیدید خواص طرفدار حق، در یک دوره آنچنان که دین و ایمان آنها و همان معرفت و شناخت آنها حکم می‌کند به وظایفشان عمل کردند و تلاش لازم را به خرج دادند، آن فاجعه مطلقا رخ نخواهد داد.

یک نفر انسان جزو مجموعه خواص اگر به وظیفه خودش عمل کند، می‌تواند هزاران انسان جزو مجموعه ی عوام را به یک طرف هدایت نماید. فرض بفرمایید اگر شریح قاضی» در آن وقتی که دید شده «هانی بن عروه» در زندان عبیدالله بن زیاد کتک خورده و مجروح و تهدید به مرگ شده از عبید الله نمی‌ترسید(چون عبید الله تهدیدش کرد) و بعد که او را جلوی مردم آوردند، به مردم میگفت اینکه به شما می‌گوید هانی بن عروه در امان است و پیش من است و محترم دروغ می‌گوید، بناست او را بکشند؛ قطعاً حادثه ی کربلا اتفاق نمی افتاد!

یک تصمیم درست انسان خاص، میتواند مسیر تاریخ را عوض کند

این را میخواهم بگویم که یک تصمیم بجای یک انسان خاص، میتواند مسیر تاریخ را عوض کند؛ یعنی آنجا آن جمعیت با گفته او قیام میکردند؛ طبق قواعد و آنچه که انسان از تاریخ میفهمد. البته ممکن است یک وقت استثناهایی هم رخ بدهد.

من بدون محاسبه ی آن استثناها میگویم چون عبیدالله در ابتدای کار هنوز قدرت نگرفته بود؛ میتوانستند راحت از آنجا بیرونش کنند. اگر بیرونش میکردند، مسلم بن عقیل کشته نمیشد حکومت کوفه و عراق، دست اهل بیت می افتاد و حادثه کربلا در این مقطع روی نمیداد.

البته امام حسین طبق تقدیر و قضای الهی زمانی شهید میشد؛ اما آن زمان در این ماجرا نبود و حادثه ای که در کربلا اتفاق افتاد، اتفاق نمی افتاد؛ یعنی گاهی یک تصمیم گیری این گونه است.


از این قبیل فراوان در صدر اسلام وجود دارد. قضیه سقیفه، از این تصمیم گیریهای بجا و بموقعی است که میتوانست مسیر را عوض کند. نمونه های روشنی در قضیه ی امام حسن علیه السلام مجتبی هست که همین طور است. در قضیه امیرالمؤمنین همین طور، در صفین همین طور، در جاهای دیگر تا به کربلا و تاریخ صدر اسلام می‌رسد. الان هم همان قضیه است. (١٣٧٦.٦.٢٥)

اباعبدالله مظهر معنویت و عرفان

شخصیت درخشان و بزرگوار امام حسین علیه السلام دو وجهه دارد: یک وجهه، همان وجهه جهاد و شهادت و طوفانی است که در تاریخ به راه انداخته و همچنان هم این طوفان با همه برکاتی که دارد، برپا خواهد بود؛ که شما با آن آشنا هستید.

دعای عرفه و صحیفه سجادیه

یک بعد دیگر، بعد معنوی و عرفانی است که بخصوص در دعای عرفه به شکل عجیبی نمایان است. ما مثل دعای عرفه کمتر دعایی را داریم که سوز و گداز و نظم عجیب و توسل به ذیل عنایت حضرت حق متعال، بر فانی دیدن خود در مقابل ذات مقدس ربوبی در آن باشد؛ دعای خیلی عجیبی است.

دعای دیگری مربوط به روز عرفه در صحیفه یک سجادیه هست که از فرزند این بزرگوار است. من یک وقت این دو دعا را با هم مقایسه میکردم؛ اوّل دعای امام حسین را میخواندم، بعد دعای صحیفه ی سجادیه را مکرّر خواندم.

به نظر من این طور رسیده است که دعای حضرت سجاد، مثل شرح دعای عرفه است، آن متن است؛ این شرح است. آن اصل است؛ این فرع است.

دعای عرفه، دعای عجیبی است شما عین همین روحیه را در خطابی که حضرت در مجمع بزرگان زمان خود (بزرگان اسلام و بازماندگان تابعین و امثال اینها) در منی ایراد کردند، مشاهده میکنید که آن هم در تاریخ و در کتب حدیث ثبت است.


به قضیه ی عاشورا و کربلا بر میگردیم میبینیم اینجا هم با اینکه میدان حماسه و جنگ است اما از لحظه اوّل تا لحظه آخری که نقل شده است که حضرت صورت مبارکش را روی خاکهای گرم کربلا گذاشت عرض کرد: «صَبْراً عَلَی قَضَائِکَ یَا رَبِّ لَا إِلَهَ سِوَاک».


این مناجات با ذکر و تضرّع و یاد و توسّل همراه است. از وقت خروج از مکه که فرمود: «مَنْ کَانَ بَاذِلاً فِینَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَی لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا»، با دعا و توسل و وعده ی لقای الهی و همان روحیه ی دعای عرفه شروع میشود تا گودال قتلگاه و «صبراً عَلَی قَضَائِکَ» لحظه ی آخر.

یعنی خود ماجرای عاشورا هم یک ماجرای عرفانی است؛ جنگ است؛ کشتن و کشته شدن است؛ حماسه است و حماسه های عاشورا، فصل فوق العاده درخشانی است.

وقتی شما به بافت اصلی این حادثه ی حماسی نگاه میکنید میبینید که عرفان هست، معنویت هست، تضرع و روح دعای عرفه هست پس آن وجه دیگر شخصیت امام حسین هم باید به عظمت این وجه جهاد و شهادت و با همان اوج مورد توجه قرار گیرد.

کربلا؛ طوفان ماندگار در تاریخ

این طوفان ماندگار در تاریخ که همیشه کاخهای ظلم از آن ترسیده‌اند و مغلوب آن شده‌اند، همیشه در مقاطع گوناگون تاریخی، هر جا درست سر بلند کرده کاری کرده است شبیه کاری که در آن روز انجام داد؛ مثل انقلاب ما.

این حادثه بزرگ که اثرش لحظه به لحظه در مقاطع مختلف زمانی در تاریخ دیده شده است، چقدر سلسله های ظالم را از بین برده است؛ چقدر انسانهای ضعیف را قوت بخشیده است؛ چقدر به ملّتهای مستضعف روحیه داده است و چقدر انسانهایی را برای مقاومت در راه خدا مجهز کرده است!.

در زمان ما هم با درایت امام بزرگوار این حادثه توانست پیش از پیروزی انقلاب، ناگهان مثل همان طوفان اوّل بار در جامعه ظهور کند. (١٣٧٦.٩.١٣)

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha