به گزارش خبرگزاری حوزه کتاب «پیشوای شهیدان» اثر آیت الله سیدرضا صدر و به اهتمام حجت الاسلام والمسلمین سیدباقر خسروشاهی در ۴۴۴ صفحه به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ پانزدهم رسید.
حادثه عاشورا نقطه عطف تاریخ شیعه است؛ حادثهای که راهی نو و سرخ، پیش پای آزادگان گذاشت و مکتبی بنیان نهاد که غایتش شهادت بود و راهبرش، پیشوای شهیدان.
این دفتر، روایت لحظه لحظه هجرت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از عرفات به قربانگاه نینواست که در واقع روایت هجرت غریبانه از مدینه به خانه خدا و خداست. همچنین گزارش صحنه به صحنه شهادت امام و یارانش در روز عاشورا، گزارش هنگامه نبرد، غریوِ فتح و چگونگی عشق بازی، که حسین در آن، محاسن به خون خضاب کرد و سرانجام روایت روزهای حزن و اندوه اسارت است که تمام دردهای خونین عاشورا را در دل اهل بیت امام برای همیشه به یادگار گذارد و زخمهای سیاه و ژرف اهانت و توهین جاهلان، فاسقان و دنیا دوستان را بر جگر سوختهشان بنهاد.
ساختار اثر
این کتاب در سه بخش تألیف شده است؛ بخش نخست با عنوان «شهادت و جهاد» به بررسی شهادت و جهاد، راز شهادت و اعلام شهادت پرداخته و در مدینه، کوفه و مردمش و عزم سفر را بیان کرده و دژخیم آتش افروز، پیشوای شهیدان و خاکسپاری شهیدان را به نگارش درآورده است.
نویسنده در بخش دوم با عنوان «اسارت» ضمن تبیین کاروان اسیران، به سوی شام و در بارگاه یزید، خطابه زین العابدین(ع)، آزادی اسیران و اظهار ندامت و پشیمانی را شرح داده و بازگشت کاروان و سوگواری و عزاداری را مورد تاکید قرار داده است.
سومین و آخرین بخش از کتاب حاضر با عنوان «شهید و شهادت» پیشگامان شهادت، دوراهی شهادت، تساوی نژادی و شهادت و نیرنگ سیاسی و شهادت را بررسی کرده و اذن مادر و شهادت، توبه و شهادت، شهید گمنام و شهیدی که خواست امیر کوفه را بکشد را بیان کرده و کوچولوی شهید، شهیدی که دو بار کشته شد و شهید آخرین را به رشته تحریر درآورده است.
برشی از اثر
* نیرنگ سیاسی و شهادت
مسعودِ تَیمی از شیعیان به نامی بود. پسرش عبدالرحمان نیز. پدر و پسر از شخصیّتهای برجسته کوفه بودند. هر دو شجاع، هر دو دلیر و در جنگهای مسلمانان، از خود، نامی به یادگار گذارده بودند. خواستن به سوی حسین شتابند. راه را بسته یافتند. نقشه طرح کرده و آن را خوب پیاده کردند و خود را به حسین رسانیدند. یاران حسین، زیرک بودند و هشیار. مردم با ایمان چنین بوده و هستند.
خود را در زمره سپاه یزید قرار دادند. از کوفه با سپاه بیرون شدند، به کربلا رسیدند و در برابر سپاه حسین قرار گرفتند. منتظر فرصت بودند و غفلت همکاران را خواهان. تا آن ساعت فرا رسید و فرصت پیدا شد و آن، سه روز قبل از روز شهادت بود. فرصت را مغتنم شمرده، به سوی حسین دویدند و به خدمتش رسیدند.
فرصت را مغتنم شمردن، از شایستگیهای عالی انسانیت است. بیشتر موفقیّتهای مردم، در اثر بهرهبرداری از فرصت است. بسیاری از شکستها، در اثر غفلت از فرصت است.
وقتی که پسر و پدر شرفیاب شدند، سلام کردند. حسین جواب داد. این سلام و جواب، نشانه موفقیت در نقشه بود. آمادگی خود را برای شهادت عرضه داشتند و در خدمت حسین بماندند.
روز شهادت، به جانبازی پرداختند. آن دو در زمره مدافعان نخستین حمله سپاه یزید قرار داشتند. سخت کوشیدند، پایداری کردند، تا هر دو شربت شهادت نوشیدند.
خرّمدل آن پدر که چنین باشَدَش پسر
فرّخ رخِ این پسر که چنان باشدش پدر
جابربن حَجّاج تَیمی نیز چنین کرد؛ از کوفه به کربلا، در زمره سپاه یزید قرار گرفت و به کوی شهادت آمد. در ساعت فرصت، خود را به حسین رسانید و در خدمتش بماند تا شهید گردید.
علاقه مندان برای تهیه این کتاب می توانند به نشانی اینترنتی مؤسسه بوستان کتاب به آدرس www.bustaneketab.ir مراجعه کنند.