به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، مهرماه نشست یکصد و شصت و هفتم از سلسله نشستهای ماهانه فرهنگ مهدوی مؤسسه موعود(عج) با سخنرانی حضرت حجّت الاسلام و المسلمین مصطفی امینیخواه در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.
نویسنده کتاب «سه دقیقه در قیامت» در این نشست ضمن اشاره به اهمّیت روایات مرتبط به اخلاق آخرالزّمانی و هشدارهای تعیین کننده ائمّه اطهار علیهم السلام اظهار داشت: تصویر و تصوری که از سالهای و ایام پیش از ظهور حضرت بقیه الله الاعظم در افکار عمومی ساخته شده است، بیشتر مبتنی بر بشارت و پایان دهشت بوده است، در صورتی که به همان اندازه که وجوه بشارت آمیز و نوید بخش مهم است، وجه هشدار آمیز آن محل توجه ائمه اطهار بوده است.
در مجموع، روایات صادره درباره آخرالزّمان حاکی از آن است که خداوند رحمان و پیامبر رحمت و دیگر معصومین به ما وعده وقوع این خطرات و بحرانها را داده بودند که برای پیامدهای بدتر از آن نیز آماده شویم تا مبادا دچار مناسبات و اخلاقیات مردمان آخرالزّمان بشویم. مبادا چنین شود که بیاخلاقی و فاصله گرفتن از معنویات را ناشی از ظرف زمان بدانیم و به وضعیت آخرالزّمانی، اخلاق آخرالزّمانی و دوری از ساحت قدس خداوندی و ولیّ خدا عادت کنیم.
روایات آخرالزّمانی، راهنمای گویای سبک زندگی در ظلمات عصر غیبت
امینیخواه روایات آخرالزّمانی را گونهای از سبک زندگی دانست و افزود: « آخرالزّمان دورانی است که انسان دچار بیشترین فاصله را بین نورانیت عقل، آموزههای وحیانی و خود انسان میشود. شب فراگیر به معنای غیبت و صبح به معنای ظهور و روایات مربوط به آن حاکی از یک سبک زندگی و یک نظام اخلاقی در برابر فساد منتشر و بسط یافته به شمار میرود و هرگز مپندارید که این وقایع غیررحمانی ناشی از طبیعت و رشد زمانه است. آگاه باشید که این رفتارها حاصل از پیشرفت تکوینی بشر نیست. چنین نیست که روابط آدمیزاد پیشرفت کرده باشد! ما در بسیاری از اوقات در تحلیل مسائل، دچار خطای راهبردی میشویم که این بیاخلاقیها ناشی از پیشرفت بشر است؛ هرگز چنین نیست که این بحرانهای اخلاقی تجلی پیشرفت بشر باشد و نباید برای ما عادی و طبیعی بشود. بسیاری از آسیبهای نوپدید، به هیچ وجه عادی، طبیعی و اخلاقی نیست؛ بلکه بر اساس روایات، تجلّی رفتار و مناسبات آخرالزّمانی است.»
در قرآن آمده است: «و اشرَقَتِ الارضُ بِنورِ رَبِّها؛ زمین به نور پروردگارش روشن میشود.» در روایات چنین آمده است که در زمانه ظهور، نور حضرت صاحب الزمان(عج) است که عالم را روشن میکند. بدین ترتیب باید بدانیم که دوران غیبت، دورانی است که ما از این نور محرومیم و در تاریکی ارزش بسیاری از مطالب فهمیده نمیشود. آدمی در ظلمات بر روی همه چیز پا میگذارد؛ در حالیکه نمیداند بی آنکه ببیند و تشخیص دهد، گوهر و جواهراتی را لگدمال کرده است.
غایت عادت و تهنشینی رفتار آخرالزمانی دوری از رحمت خداوندی و ولی خداست
پژوهشگر حوزه و دانشگاه با اشاره به عواقب وخیم عادت کردن به مناسبات و رفتار آخرالزّمانی یادآور شد: «هرچه مناسبات آخرالزّمانی در رفتار مردم سراسر جهان تهنشین میشود، مردم از مناسبات اخلاقی حقیقی و رحمانی دور میشوند. حتّی افرادی که از ادراکات فطری که تا چند دهه یا پیشتر بهرهمند میشدند، اکنون از آن دور شدهاند و دیگر ندای درون و رسول باطنی نیز نمیتواند هادی آنان باشد.
اولاد آدم به طرز قابل ملاحظهای توفیق دریافت هرگونه ادراکات فطری را از دست داده و هر آنچه که بخواهد بر بُعد حیوانی آدمی لگام بزند، آن را پس میزند.
شورش ضد ارزشها در برابر ارزش های اخلاقی و انسانی
مصطفی امینیخواه با اشاره به روایتی از امام صادق (ع) در کتاب شریف «الکافی»، جلد ۸، صفحه ۴۲-۴۶، ویژگیها و خصوصیات آخرالزّمان را بر شمرد و بیان داشت:
«آن بُعد بسیار مهمی که در این روایت به چشم میخورد این مسئله است که آنچه ارزش است در قامت ضدّ ارزش جلوه میکند و آنچه ضد ارزش است، در قامت ارزش ظاهر میشود. نوعی وارونگی در مناسبات مردم در آخرالزّمان دیده میشود.»
لازم به ذکر است که این روایت از امام صادق (ع) از حُمران بن اعین از راویان شیعه و ثقه دوران خود، با دو سند در کتابی معتبر نقل شده است. حمران نقل میکند که در محضر صادق آل محمّد (ع) بودم و گفت و گویی بین امام و منصور دوانیقی در جریان بود. حضرت با مظلومیت در معیّت دوانیقی حضور داشت، به طوری که خلیفه عبّاسی سوار بر اسب و حضرت سوار بر قاطر پیش میآمدند. در ادامه، دوانیقی از حضرت خاطرهای نقل کرد که در آن، وی خطاب به اباعبدالله جعفر ابن محمّد (ع) میگوید: «دیدی که خداوند به ما چه عزّتی داد!! بهتر آن است که خودت به خلافت ما روی آوری و آن را تائید کنی. در صورتی که من میدانم تو از هرکس دیگری به خلافت شایستهتری. در صورتی که اگر این اعتراف مرا منتشر کنی با تو به طرز دیگری برخورد میکنم.»
حضرت مدارا کرده و در پاسخ به او فرمود: «نیازی که تو به ما داری، بیشتر است از نیاز ما به تو.» پس از این گفتوگویی میان امام شیعیان و خلیفة غاصب درگرفت.
پس از پایان این گفت و گو و فراغت آن حضرت از حاکم جبّار، یکی از شیعیان حضرت به محضر امام رسید و از کیفیت این دیدار اظهار نگرانی کرد و در ادامه از ساحت امام پرسید: این وضعیت تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ حضرت در پاسخ میفرماید: «اگر به این اوضاع ظاهری اتکا کنید، [بله]؛ آنها در وضعیت برتری هستند؛ امّا در باطن عالم آنقدر از خدا دورند و خشم خداوند را برانگیختهاند که اگر همه عالم جمع بشوند و بخواهند آنها را بیشتر از چشم خدا بیندازد، نمیتوانند. آنها آنچنان از خدا دورند و خشم خدا را برانگیختهاند که عذابی سخت در انتظار آنان است.»
سقوط آزاد اخلاق در آخرالزّمان
سخنران نشست فرهنگ مهدوی با بر شمردن اوصاف آخرالزّمان از زبان حضرت امام صادق (ع) یادآور شد: «حضرت میفرمایند این اوضاع بدتر از این میشود. حق میمیرد؛ اهل حق میروند؛ جور همه سرزمین را در بر میگیرد، قرآن متروک میشود و به قرآن چیزهایی حمل میکنند و برداشتهایی از آن مینمایند که هرگز در آن نبوده است. چیرگی اهل باطل بر اهل حق، در کلام امام به چشم میخورد. ایشان میفرماید: «شرّ را میبینی که ظهور میکند و اصحاب شر را... فسق پخش میشود، مردها به مردها اکتفا میکنند، زنها به زنها... در چنین شرایطی مؤمن مجبور به خموشی است، فاسق دروغ میگوید و کسی دروغ او را رد نمیکند، صغیر، بزرگسال را تحقیر میکند. در این دوران، وقتی کسی را به گناهی نسبت میدهند، آن فرد خوشحال میشود، و حتّی فرد آن را انکار نمیکند. در این روایت اشاره شده است که کودکان جنس کار خدماتدهی جنسی را به جای زنان انجام میدهند و زنها به زنها اکتفا میکنند.
مضمون این روایت چنین میفرماید: «مدح و ثنا زیاد میشود، انسان پولش را در غیر طاعت خدا خرج میکند، یک کسی وقتی یک مؤمنی را میبیند که این همه تلاش میکند، به خدا پناه میبرد که چرا اینقدر این مؤمن تلاش میکند، این کارها را افراطیگری و بیعقلی میداند. کار برعکس میشود، همسایه، همسایه اش را اذیت میکند، کافر را میبینی که از اوضاع مؤمن خوشحال است، در زمین فسادی است که به نفع کفّار و کافر راضی از آن است. میبینی که شراب را به صورت علنی استفاده میکنند و کسانی که ترس از خدا ندارند، جمع میشوند برای نوشیدن شراب. کسی که امر به معروف میکند، خوار است و ذلیل و کسی که دارد گناه میکند هم با قدرت انجام میدهد و بقیه هم پشت او هستند. کسانی که اهل پیروی از آیههای الهی اند تحقیر میشود و محبان آنها نیز تحقیر میشوند، راه خیر بسته است، کار خیر انجام دادنش سخت است، و راه شر باز است و همه به آن میل دارند، مردم حج نمیروند و یکدیگر را سفارش به نرفتن میکنند، مردها به اندامشان برجستگیهایی میدهند که مردان به آنها توجه کنند، و زنان نیز، مرد و زن راه کسب درآمدشان میشود اندام جنسی شان.
زنان را میبینی که برای خود انجمنها ترتیب دهند، مردان همانند زنان به موهایشان شانه میزنند، مردها برای اندام جنسیشان هزینه میکنند، مردان برای استفاده از مردان با یکدیگر رقابت میکند، صاحب مال و پولدار از مؤمن عزیزتر است... مؤمن را میبینی که تحقیر شده و ذلیل شده است، بدعت ها و زنا رایج است، مردم به شهادت دروغ اتکا میکنند، حرام حلال دانسته میشود و حلال حرام دانسته میشود، دین امر شخصی میشود، کتاب خدا تفسیر به رای میشود و احکام خدا تعطیل میشود....»
مردان و زنان در عصر غیبت دین و اخلاق
امینی خواه پس از شرح فرازی از روایت امام صادق (ع)، ادامه داد: «در ادامة این روایت بلند و تلخ که بیانگر فقدان اخلاق و دین در آخرالزّمان است، میخوانیم: « مرد نسبت به مرد غیرت نشان میدهند، خودش و مالش را فدا میکند برای شریک جنسی اش که از جنس خودش است، مرد را از بابت اینکه همسری اختیار میکند و حلال به سمت ارضای نیاز میرود مورد تمسخر قرار میدهند، زن از راه گناه پول در میآورد و مرد نه تنها جلوی او را نمیگیرد بلکه از پول حاصل از فسق همسرش استفاده میکند. مرد را میبینی که زن او را تحقیر میکند، زنها قاهر میشوند، همه کاره میشوند، و زن کارهایی را انجام میدهند که مرد خوشحال نمیشود، و مردان نفقه خور همسر خود میشود، مرد را همسرش را کرایه میدهد، به خوردنی ها و نوشیدنیها سطح پائین راضی میشوند، قسم به خدا رایج میشود، قسمهای دروغ، قمار ظاهر میشود، شراب را علنی میفروشند، زنان برای اهل کفر خود را بذل میکنند، ابزار لهو و ملاحی به ملاء عام آورده میشوند، هر که میخواهد که به روسا نزدیک تر باشد افرادی خواهند بود که به ما اهل بیت بیشتر توهین میکند، هر کسی که ما اهل بیت را دوست داشته باشد پس زده میشود، و شهادتش مورد قبول قرار نمیگیرد.
شنیدن قرآن به گوشها سبک، و شنیدن باطل به گوشها آسان است، حدود الهی تعطیل میشود، مساجد ظاهری زیبا و مزخرف، و عاری از باطن باشد، مردم صادق ترینها افرادی میدانند که بیشتر دروغ میگویند، شر و ظلم عادی میشود، غیبت برای مردم نمکین میشوند، با غیبت با یکدیگر بشارت میدهند، افشای عیوب برای هم شیرین میشود.
حج و جهاد را برای غیرخدا به انجام میآورند، خرابی ها بیشتر از آبادانی است، خون ریختن عادی است، معیشت مرد از کم گذاشتن برای دیگری میسر میشود، در آخرالزّمان خود را به بد زبانی مشهور میکنند تا سایرین از آنها بترسند، تنها راه کسب کرسی ریاست بد دهنی و بد زبانی است، نماز دست کم گرفته میشود، پول بین افراد زیاد است، ولی زکات داده نمیشود.
مردها شبها نشئه و روزها مست اند، کاری هم ندارند که دیگری چه اوضاعی دارند، با حیوانات رابطه جنسی برقرار میکند، حیوانات را به جان هم میاندازند تا لذت جویی کنند، طرف برای نماز خواند میرود ولی باز میگردد بدون هیچ گونه پوششی، دل ها قساوت میگیرد و چشم ها خشک میشود، ذکر و روایت طرفدار ندارد. نماز خوان برای ریا نماز میخواند، حرام و پول حرام رایج میشود، فقیه فقه را میآموزد برای ریاست، مردم با کسی میمانند که غلبه دارد نه آن کسی که حق با اوست. حرام خوار مدح میشود.
در مکه و مدینه کارهایی میشود که خدا دوست ندارد، هم اکنون بزرگترین مسابقات قمار در مکه برگزار میشود. ابزار موسیقی حرام در مکه و مدینه برگزار میشود، یکی برای تذکر و امر به معروف و نهی از منکر کند، اینکه برای تذکر میرود مورد تذکر قرار میگیرد، و میگوید این چیزها از شما برداشته شده است، و شما تکلیف به این کار ندارید، از تو برداشته شده است. چشم و هم چشمی بین مردم زیاد میشود و...»
فرهنگ؛ امّا معیوب و وارونه
پژوهشگر مطالعات آخرالزمانی فرهنگ مردم آن دوران را وارانه دانست و افزود: «در نگاه امام صادق همه این موارد یک جنس است. همهاش حاکی از یک فرهنگ معیوب است. اینکه ربا شایع میشود و کسی بد نمیداند، زنا چیزی میشود که زنان را با آن مدح میکند، تقریباً معادل واژه «پورن استار». زن با شوهر خودش جهت آلودهدامنی همکاری میکند. اکثر مردم را میبینی که دچار چنین مسائلی شدهاند و خانوادة خوب، خانوادهای میشود که به زنان اجازه میدهد راحتتر معصیت کنند.
در آخرالزمان به گونهای میشود که اگر کسی میخواهد جنایتی رخ بدهد، منتظر شب نمیماند؛ بلکه آن قدر جرئت علی الله پیدا میکنند، در ملاء عام اقدام به جنایت و جرم میکنند، مؤمن نمیتواند منکر را بکوباند جز در دل خود، پولهای کلان برای دشمنی با خدا خرج میشود، مسئولین، روسا میخواهند مدام خود را به اهل کفر نزدیک کنند، و هی خود را از اهل خیر دور میکنند، حاکمان طی حکم دادنشان را رشوه میگیرند، و ریاست قواله کسی است که مال بیشتر دارد، با محارم خودشان ازدواج میکنند، و به همان اکتفا میکنند، آدم میکشند فقط بر اساس یک احتمال.»
خروج از نور و ورود به ظلمات
او با تأکید بر اینکه مختصات مردم آخرالزّمانی چنین است که از نور معرفت و حکمت و فطرت دور میشوند، افزود: «براساس روایت امام صادق (ع)، در این عصر، راه خیر خالی است. هیچ کس به آن سمت نمیرود، مردهها را دست میاندازد و گاهی بالای سر جنازه به یکدیگر میخندند، هر سال بدیها و بدعتها بیشتر از سال قبل میشوند، مردم و مجالس را میبینی که مردم پی آن کسی میروند که پول دارد، به محتاج وقتی پول میدهند دستش میاندازد، و اگر به او رحم میکند برای خدا نیست، رابطه هایشان شبیه جفت گیریهای حیوانات میشود. پولهای زیادی در راه غیر طاعت خدا میدهند ولی قدری پول برای طاعت خدا پرداخت بشود یکدیگر را منع میکنند. عقوق والدین زیاد میشود، و پدر و مادر را استخفاف میکنند، بیشترین مایه خجالت برای بچه، پدر و مادرش هستند، به تهمت زدن به والدینش خوشحال میشود. زنها در حاکمیت و حتی همه چیز قالب میشوند، پسر مرد به پدر خود افتراء میبندند، و با مرگ آنها خوشحال میشود.»
همرنگ جماعت مشو!
حجّت الاسلام امینی خواه پس از قرائت تمامی روایت امام صادق (ع) بیان داشت: مؤمنان میبایست راه خود را در آخرالزّمان از فرهنگ غالب بیدینی و بیاخلاقی جدا سازند. امام در فراز انتهایی روایت هشدار میدهند: «ای حمران! اینها را میبینی؟ نخست حساب خود را از این جدا کن»، اینها محصول آخرالزّمان است، نه پیشرفت بشری. «هرگاه چنین وضعی را دیدی از خدا نجات بخواه. نیک بدان که این مردم در خشم خدا هستند، خدا به این ها مهلت میدهد تا موعد مقرر.» بله! اینگونه نیست که هرکس گناه کرد، بی پاسخ بماند. امام میفرمایند، ای مؤمن! سعی کن جایی خدا تو را ببیند که کارهایت شبیه کارهای مردم آخرالزّمان نیست. خلاف جریان آخرالزّمان حرکت کن؛ آنگاه اگر مردمان بیدین و بی اخلاق مشمول عذاب خداوندی شدند، تو مشمول رحمت خواهی بود.»
امینیخواه در پایان نشست با استناد به متن روایت تاکید کرد که پیش از فرارسیدن ظهور امام زمان (ع)، مؤمنان میبایست راه درست را انتخاب و فاصله خود را از بیدینان و غفلتزدگان دور و دورتر کنند. امینی خواه هشدار داد: « این موارد برای این بر شمرده و بازخوانی میشود که ما چقدر آخرالزّمانی هستیم؟ اگر عذاب خداوندی برسد، خداوند عذابشوندگان را سوا نمیکند. فاصلهگذاری با اهل گناه و مباینت با اهل شرّ مسئلة تعیین کننده در شمول عذاب الهی است. در یک کلام! خودت را قرین اهل خیر کن که خداوند تو را از آنها حساب کند، انس و رفاقت با اهل خیر، منجر به عاقبت به خیری در آخرالزّمان میشود.»
انتهای پیام/