چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۰
خاطرات شهدا | شهید مهدی‌پور، ریاضی‌دانی که دل‌ها را فتح کرد

حوزه/ شهید سیروس مهدی‌پور با هوش بالا دو سال زودتر وارد مدرسه شد و دیپلم ریاضی را از دارالفنون گرفت. سپس معلم شد و در مناطق دورافتاده تدریس کرد. با مهربانی و پشتکارش، دانش‌آموزان را به درس‌خواندن تشویق می‌کرد و برای هر پیشرفت کوچکی هدیه می‌داد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، روایتِ بخشی از زندگی شهید سیروس مهدی‌پور، معلمی نخبه و فداکار، تقدیم شما فرهیختگان می شود.

شهید سیروس مهدی‌پور به دلیل هوش و استعداد بالایی که داشت، دو سال زودتر از سن معمول وارد مدرسه شد.

دیپلم ریاضی را با معدل بالا از مدرسه دارالفنون گرفت و چون به شغل معلمی علاقه‌مند بود، همان سال در آزمون تربیت معلم پذیرفته شد.

وقتی معلم شد، معمولاً تدریس در مناطق دورافتاده را به او می‌سپردند. شاید به این دلیل که جثه‌ای قوی و درشت داشت و تصور می‌کردند از پس سختی‌های کار در مناطق دور برمی‌آید.

اما سیروس هیچ‌وقت از دوری راه یا سختی کار گلایه نمی‌کرد. به مادرش می‌گفت: «مامان! توی مدرسه هر چه بچه تنبل و قلدر هست و کسی حریفشان نمی‌شود، به من سپرده‌اند.»

اما او با پشتکار و مهربانی‌اش، همین دانش‌آموزان را به درس‌خواندن علاقه‌مند می‌کرد.

سیروس به تشویق دانش‌آموزانش اهمیت زیادی می‌داد. اگر می‌دید دانش‌آموزی حتی یک نمره نسبت به بار قبل پیشرفت کرده است، برایش هدیه می‌خرید.

می‌گفت: «این کار باعث می‌شود تلاش کنند و نمره‌هایشان بالاتر برود، حتی اگر ابتدا نمره‌شان زیر ده باشد.»

چندین بار مادرش از او خواسته بود ازدواج کند. به او می‌گفت: «سیروس جان! زن بگیر و دل من و پدرت را شاد کن.»

اما سیروس با قاطعیت پاسخ می‌داد: «تا زمانی که جنگ تمام نشود، نمی‌توانم ازدواج کنم. من نمی‌توانم زنم را تنها بگذارم و به جبهه بروم. فکرم درگیر می‌شود و نمی‌توانم وظیفه‌ام را انجام دهم.»

پس از شهادتش، هیچ کوچه یا خیابانی در منطقه یا محله به نام او نام‌گذاری نشد.

وقتی از والدینش درباره این موضوع پرسیدند و گفتند که آیا از این بابت ناراحت نیستند، مادرش پاسخ داد: «ما سیروس را برای این ندادیم که خیابانی به نامش کنند.»

مادر سیروس تنها غصه‌ای که داشت این بود که پسرش بدون آنکه ازدواج کند، به شهادت رسیده است؛ اما این غصه زمانی تسکین پیدا کرد که او خوابی دید.

در خواب، سیروس را در بهشت کنار همسرش دیده بود. حتی همسایه‌ها نیز چندین بار در خواب، همسر بهشتی سیروس را دیده بودند.

منبع: خبرگزاری دفاع مقدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha