به گزارش مرکز خبر حوزه، مشروح بیانیه این مرکز علمی که در آن اشاره به دلایل واهی تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران اشارهای شده است، بدین شرح میباشد.
برگزاری همایش روز جهانی فلسفه در نشست سال 2008 یونسکو به ایران واگذار شد و قرار بود با حمایت آن نهاد در آخرین روز از آبان ماه 1389 (اکتبر 2010) در تهران برگزار گردد. انتشار خبر مربوط به انصراف یونسکو - سازمان علمی فرهنگی ملل متحد - از حمایت و شرکت در همایش روز جهانی فلسفه نکاتی را در بر دارد که توجه بدان ضروری است و برگی دیگر از کتاب قطور تعارضات درونی فرهنگ و تمدن غربی را نشان میدهد؛
- یکی از دلایل فعالان برای تحریم، وقایع پس از انتخابات سال گذشته در ایران بوده است. روز جهانی فلسفه همایشی صرفاً علمی فرهنگی است که می تواند تاثیرات مثبتی بر ایجاد همگرایی اندیشمندان کشورهای مختلف داشته باشد و برخوردی تا این حد سیاسی و غیرعلمی نشان از غلبه سیاست بر اندیشه در سازمان جهانی دارد. تحریم برای جمهوری اسلامی ایران امری ناآشنا نیست و در طول سی سال گذشته شاهد انواع تحریم سیاسی و اقتصادی بوده و هست. اما تحریم علمی نشانه شکل گیری گونه ای از استبداد و دیکتاتوری در عرصه علم و اندیشه و فرهنگ است که با محوریت قدرت سلطه جو و حاکم بر سازمان جهانی و با همکاری هم پیمانان داخلی آنان در کشورهایی همچون ایران است که تلاش دارند افقهای جدیدی در حوزه علم و تمدن بشری با تکیه بر ایمان و معنویت و عدالت بگشایند. این اتفاق در تعارض با شعارهایی از جنس آزادی بیان و تحمل صدای مخالف است که هر روز برای اعمال فشار بر کشورهای تحول خواهی همچون ایران از رسانه غربی شنیده می شود.
- دلیل دیگری که در رابطه با تحریم روز جهانی فلسفه مطرح شده است مساله علوم انسانی در ایران است. مساله علوم انسانی و چالش آن سابقه ای طولانی در ایران دارد که با ظهور انقلاب اسلامی شدت بیشتری یافته و روز به روز تنور چالش آن داغ تر میشود. علت این مساله را نباید سیاسی تحلیل نمود. آنچه علوم انسانی مدرن و آسیب ناشی از آن را در ایران مورد توجه قرار داده سیاسی نبوده و نیست، بلکه رویکردی نوین و کاملاً پژوهشی است که با تحولات اجتماعی سیاسی ایران گره خورده و این تحولات در کند و تند شدن موضوع تحول در علوم انسانی موثر بوده است. تاثیرگذاری تحولات سیاسی اجتماعی در تحولات علمی اتفاقی تازه نیست و نمونه متعددی از آن را در تاریخ علوم انسانی سکولار شاهد هستیم. به عنوان مثال چه کسی تاثیر جنگ دوم جهانی را در تحولات شگرف علوم انسانی غربی و انتقال مرکزیت آن از اروپا به امریکا را قابل انکار می داند. این مساله که علوم انسانی مدرن و روش تحلیل ناشی از آن در ایجاد بحران اجتماعی در ایران پس انقلاب موثر بوده و به بیانی دیگر نقش اصلی را داشته است قابل انکار نیست. اثبات این مساله نیز موضوعی است که باید مورد دقت و پژوهش قرار گیرد. در حال حاضر جبهه اساتید ایرانی که تحصیل کردگان دانشگاه اروپا و آمریکا هستند و معتقد به ضرورت تحول در علوم انسانی و ناکارآمدی علوم انسانی مدرن در جوامع غیرغربی هستند در حال شکل گیری است. نمی توان همه آنها را با عنوان استاد حکومتی و درباری به عدم برخورد علمی با موضوع متهم نمود، چرا که این اتهام بیشتر برازنده افرادی است که هم اکنون خود را موظف به دفاع تمام قد از تفکر غربی می دانند و حاضر نیستند بپذیرند که رویکردی نوین در علوم انسانی آغاز شده است. رویکردی که در تعاریف اولیه خود از انسان، جامعه، تاریخ با نگرش مدرن تضاد داشته و تلاش می کند تا این تعارض را در لایههای هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی مورد واکاوی قرار دهد.
دفتر فرهنگستان علوم اسلامی با تلاشی سی ساله در این راه و به عنوان اولین مجموعه ای که مساله ضرورت تحول در علوم انسانی را در آغازین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی مطرح نموده است؛ ضمن اعلام حمایت خود از مسئولین برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران و به ویژه جناب آقای دکتر حداد عادل، آمادگی خود را برای مشارکت در ایجاد حرکتی منسجم با حضور کلیه مراکز و موسسات پژوهشی فعال در جبهه فکری انقلاب اسلامی اعلام می نماید تا بتوان واکنشی مناسب به این رویکرد استبدادی در عرصه علمی فرهنگی در مقیاس جهانی نشان داد.
از ریاست سازمان یونسکو، سرکار خانم بوکووا خواستاریم تا با تجدیدنظر در تصمیم آن سازمان جهانی، تحت تاثیر جو تبلیغاتی و رسانهای ضدجمهوری اسلامی قرار نگرفته و بیش از این به اعتبار یونسکو آسیب نرساند.
در پایان به سهم خود از اتحادية انجمن اسلامي دانشجويان در اروپا که امروز (22 آبان 1389) اولین نامه سرگشاده به ریاست یونسکو را منتشر نموده اند تشکر می نماییم و امیدواریم آنچه بدخواهان انقلاب اسلامی به عنوان تحریم علمی و اندیشهای ایران در نظر دارند تبدیل به فرصتی برای تشکیل جبهه مقاومت علمی در برابر استکبار جهانی گردد.