خبرگزاری «حوزه»/ حجت الاسلام سید محمد کاظم قریشی در فلات مرکزی و در زادگاه بنیانگذارانقلاب اسلامی ایران، خمین،به تاریخ1316خورشیدی درخانواده ای متدین به چشم به جهان گشود،علاقه وافرش به معارف اسلامی و علوم اهل بیت(ع) باعث شد که به تحصیل علوم دینی رو آورد،مقدمات و سطح را در زادگاهش نزد اساتید محلی مانند علی اکبر مسعودی خمینی آموخت سپس راهی قم شد تادرسایه کریمه اهل بیت(س) به خوشه چینی از خرمن بزرگان علم و عمل بپردازد....
*مروج مرجعیت حاج آقا روح الله
حجرههای مدرسه حجتیه؛ سپس مدرسه خان برای چند سالی میزبان این طلبه جوان خمینی بود. قریشی که در سالهای میانی دهه 30 وارد حوزه علمیه قم شده بود توفیق درک جلسات علمی و دروس فقه و اصول حاجآقا روحاللّه را پیدا کرده، با حضور در جلسات هفتگی درس اخلاق ایشان، رابطه عاطفی عمیقی با این استاد مبرّز حوزه و همشهری خویش پیدا کرد و پس از درگذشت آیتاللّهالعظمی بروجردی، در شمار مروجین مرجعیت آیتاللّه خمینی در آمد.
این شهید اهل علم نخستین حرکت های ضد رژیم را در سال 42آغاز کرد.نوارهای سخنرانی امام خمینی را با بودجه خویش تکثیر می کرد و از قم به تهران و از تهران به همه شهرهای ایران می فرستاد.
*حجره27 مدرسه «خان» کانون فعالیت های انقلابی
حجره شماره 27 مدرسه آیتاللّه بروجردی، معروف به مدرسه «خان» محل اقامت سیدکاظم قریشی، در سالهای 41 و 42 تبدیل به یکی از کانونهای فعالیت انقلابی و مبارزین شده بود. موقعیت حجره قریشی و علاقهمندی برخی طلاب به آن، چنان بود که به گفته سیدنقی درچهای که در آن ایام از زندان آزاد شده، به مدرسه بازگشته بود مورد توجه اغلب مبارزان قرار داشت: او میگوید:«من پس از آزادی وارد مدرسه خان روبهروی مدرسه فیضیه شدم و به حجره خودم در مدرسه حجتیه نرفتم و ً به حجره آقای سیدکاظم قریشی وارد شدم و اکثر طلبهها به دیدن من آمدند. اولین کسانی که آمدند آقای برزگر، آقای دعایی، آقای احسانی ،آقای جعفری، آقای سید علی خامنهای و آقای سیدمحمد خامنهای بودند.»
سیدمحمود دعایی که در سال 1342 برای تحصیل از کرمان به قم آمد، همحجرهای قریشی در همان اتاق میگوید: «آقای قریشی به دلیل فعالیتهای مبارزاتیاش همیشه در سیر و سفر بود و بعد هم گرفتار شد و به زندان افتاد و من همیشه تنها بودم.»
*ممنوعالمنبر شدن و واکنشهای علمای خمین به او
به دنبال سخنرانیهای انقلابی سیدکاظم قریشی در خرداد 43، شهربانی خمین با جلوگیری از ادامه سخنرانیها، او را ممنوعالمنبر کرد. در پی اجرای این حکم، کلیه وعاظ و اهل منبر شهر ساعت 10 صبح روز 30 خرداد 1343 به دعوت آیتاللّه سیدمرتضی پسندیده (برادر امام خمینی) در خانه او اجتماع کرده به مذاکره و رایزنی درباره چگونگی مقابله با این تصمیم شهربانی خمین پرداختند. آنان تصمیم گرفتند تا روشن شدن تکلیف، تمامی مجالس روضهخوانی تعطیل شود و هیچ واعظی به منبر نرود. این تصمیم بعدازظهر همان روز توسط شیخ علیاکبر مسعودی، سیدکاظم قریشی و شیخ صادق آلطاهر در جلسات مختلف روضهخوانی به مردم ابلاغ و مجالس تعطیل شد.
با این حال، رأی علمای خمین مبنی بر تعطیلی مجالس روضهخوانی در اواخر ماه صفر مورد تجدید نظر قرار گرفت و مقرر گشت که در باقی روزهای ماه صفر بار دیگر از سلاح منبر در مبارزه علیه رژیم پهلوی بهره ببرند. از این رو وعاظ به خمین دعوت شده، منبرها دوباره احیا گردید. سوگواری 28 صفر که نقطه اوج عزاداریهای این ماه محسوب میگردد، فرصت مناسب و مطلوبی برای انتقال نیات روحانیت به جمعیتی انبوه بود.
ساعت 8 صبح روز 18 تیر 1343 (مصادف با 28 صفر) مسجد جامع خمین مالامال از جمعیتی بود که از شهر و روستاهای اطراف به آنجا سرازیر شده بودند. ابتدا «شیخ مصطفی زمانی» پس از بیان مقدماتی درباره اوضاع مملکت گفت: «ما طلابی که عمامه به سر میگذاریم، عمامه به منزلة کفن ماست که با اشخاص مخالف مرجع تقلید و قرآن مبارزه نماییم.» زمانی پس از برشمردن برخی اعمال ضد دینی رژیم پهلوی به سخنان خود خاتمه داد و منبر را به سیدکاظم قریشی سپرد.
صبح روز بعد در آخرین مجلس عزاداری ماه صفر باز هم مسجد جامع خمین میزبان انبوه جمعیت عزادار بود. در آن روز پس از پایان وعظ و خطابه، حجت الاسلام سیدکاظم قریشی خطاب به مأمورین اطلاعات شهربانی که در مسجد حضور داشتند خواست اعتراضات و انتقادات را به گوش رییس شهربانی برساند.
این سخنرانی در پی اهانت رییس آگاهی وقت خمین به حوزه،روحانیت و عزاداری سیدالشهدا(ع) برگزار شده بود از آنجا که اظهارات رئیس اطلاعات شهربانی مستقیماً باورهای مذهبی مردم را هدف قرار داده بود و بیم بروز واکنش شدید مردم میرفت، رئیس شهربانی خمین برای آکه خود و
مأمورانش بازخواست نشوند در گزارشی خطاب به فرمانداری خمین و رئیس ساواک قم، با تکذیب گفتههای قریشی آن را صرفاً «صحنهسازی به وسیله واعظین شهر به تحریک برادران خمینی علیه مأمورین شهربانی» خواند.
*بازداشت
سخنرانیهای تند و آتشین حجت الاسلام سیدکاظم قریشی، سرانجام به دستگیری و بازداشت او منجر شد. مأمورین شهربانی خمین ساعت 7 بعدازظهر روز 28/4/43 قریشی را در خانه خود دستگیر و پس از جلب به شهربانی، در نیمههای شب او را از خمین خارج کردند.
*پرواز به جوار یار
حجتالاسلام سیدکاظم قریشی سرانجام در روز پنجشنبه 7 مرداد 44 در بیمارستان میثاقیه تهران به شهادت رسید جنازه وی ابتدا به پزشکی قانونی و از آنجا به مسجد ارک منتقل شد. به گزارش مأموران ساواک، جمعیتی بالغ بر دوهزار نفر پیکر مرحوم قریشی را از آن مسجد حرکت داده، قصد داشتند از طریق بازار به سوی جنوب تهران و از آنجا به قم حمل نمایند. در همین حال جمعیت شعارهایی علیه ادامه تبعید امام خمینی سردادند و مراسم تشییع جنازه تبدیل به تظاهراتی سیاسی بر ضد رژیم در چند قدمی کاخ گلستان شد. مأموران کلانتری 13 نیز مانع ورود تظاهرکنندگان به بازار شدند. از این رو جمعیت راه خود را به سمت سبزهمیدان – بوذرجمهوری شرقی – سهراه سیروس – مولوی تغییر داد و «هر لحظه بر کثرت جمعیت افزوده میشد و شعارهایی به نفع آیتاللّه خمینی و علیه دولت میدادند... .
*زنده ماندن نام قریشی
چراغ پرفروغ زندگی سیدکاظم قریشی در مرداد 1344 به خاموشی گرایید و پیکر بیجانش در قبرستان ابوحسین قم آرام گرفت. اما یاد و نام وی در دل دوستان و دوستدارانش هرگز فراموش نشد. آنان نام قریشی را در کنار نام صدها و هزاران شهید راه آزادی به خاطر سپردند تا در میسر پرفراز و نشیب مبارزه راهنمایشان بوده یادشان هموار کننده این راه سنگلاخ و پرمخاطره باشد.
غریبانه در حصار ستم طاغوتیان با دستهای جنایتکار ساواک به شهیدان تاریخ پیوست و به جوار رحمت پروردگارش آسایش جاودانی را آغاز کردو روسیاهی به صفحه زندگی و چهره بندگی مزدوران ماند...
روانش غریق رحمت ابدی خدائی باد.
پایان/