به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام شهید مالک سبزعلیپور در فروردین سال 1350 ش، در روستای «زرج آباد»، از توابع شهرستان خلخال، در خانواده ای متدین و زحمت کش متولد شد.

پدرش حمدالله، معلم قرآن و در آن دیار به صداقت و راستگویی شهرت داشت. مالک در خانواده ای سرشار از معنویت و روحیه انقلابی، رشد و تربیت یافت و قبل از رفتن به مدرسه، خواندن قرآن را از پدرش آموخت و آن گاه به مدرسه رفت و تحصیلات خود را تا پایان دوره راهنمایی ادامه داد.

هم زمان با تحصیل، در کنار برادر خود در پایگاه بسیج روستا و انجمن اسلامی مدرسه، به عنوان عضو فعال و توانا شرکت می نمود.

پس از اتمام دوره راهنمایی عازم قم شده و به تحصیل علوم حوزوی مشغول گشت که در این انتخاب، سلوک اخلاقی پدر و برادر شهیدش نقش زیادی داشتند.

سکونت روحانیون مبلّغ در منزل پدر او و ارتباط شهید با آن ها نیز تأثیر زیادی در ورود وی به حوزه علمیه داشته است.

حجت الاسلام دوزدوزانی، امام جمعه شهر کوثر با درخواست شهید سبز علیپور، وی را به حضرت آیت اللّه مشکینی معرفی کرده و با دستور مرحوم آیت اللّه مشکینی، مالک در سال 1364 حجره نشین مدرسه الهادی قم گردید.

شهید سبز علیپور در تحصیل علم، اخلاق و تهذیب نفس تلاش می کرد؛ صفا، محبت و تواضع به آستان اهل بیت «علیهم السلام» در زندگی او نمود خاصی داشت و در بین خانواده و آشنایان زبانزد خاص و عام بود.

شهید، صدای حزین و دلنشینی داشت و آن نعمت الهی را در جهت بیان مصائب اهل بیت علیهم السلام به کار می بست.

فراگیری علوم حوزوی، باعث نشد تا از خانواده و یا از حوادث مهم اجتماعی غافل شود؛ شهید با رسیدن فصل تابستان به زادگاهش می رفت و در امر کشاورزی به خانواده اش کمک می کرد.

مسأله دفاع مقدس و علاقه شهید به شرکت در آن در زندگی کوتاه مالک از برجستگی ویژه ای برخوردار بود. برادرش نقل می کند: هنوز پانزده سالش تمام نشده بود، ولی چنان عشق حضور در جبهه را داشت که هیچ چیزی نمی توانست مانع او شود.

پسرعموی شهید می گوید: مالک چندبار تصمیم گرفت به جبهه برود، ولی ما به تبلیغ او نیاز داشتیم و مانع می‌شدیم؛ چون در آن سال ها روحانی معدودی در مناطق ما وجود داشت، ولی این دلایل نمی توانست روح پرتلاطم او را آرام کند.

شهید با گذراندن دوره آموزشی در گردان امام سجاد علیه السلام لشکر 31 عاشورا، روانه جبهه های حق علیه باطل شد.

بعد از اعزام به جبهه، مسئول فرهنگی و تبلیغی گردان از وی می خواهد تا در امور فرهنگی فعالیت نماید، ولی او پیشنهاد را نپذیرفته و می گوید: من قبل از آمدن به جبهه روحانی بوده ام (کارهای تبلیغی کرده ام)، ولی در این جا فقط یک رزمنده ام و می خواهم در خط مقدم و در کنار سایر رزمندگان بجنگم.

انتخاب خط مقدم از سوی ایشان و سخنانی که در متن وصیت نامه آورده، نشان از روح بلند این شهید سعید و تعلق نداشتن او به عالم ماده دارد.

روحیه شهادت طلبی که در نهاد وی شکوفا بود، موجب شد تا در عالم قدسی به پرواز درآمده و به آرزوی دیرینه اش دست یابد.

سرانجام شهید مالک سبز علیپور در حین نبرد با دشمن در عملیات کربلای 8، ترکش خمپاره ای به سرش اصابت نموده و در بهار 1366 در منطقه شلمچه به فیض شهادت نائل گردید.

پیکر مطهرش هفت روز بعد به خلخال منتقل و پس از تشییع با شکوه، در گلزار شهدای روستای «زرج آباد» به خاک سپرده شد.

*قسمتی از وصیت نامه شهید:

ای آنان که می گویید ای کاش در کربلا می بودیم و حسین زهرا علیهما السلام را یاری می کردیم! امروز حسین به میدان آمده و لشکر یزید، کنار دجله و فرات است؛ پس اگر راست می گویید بیایید.

روحش شاد و راهش پُر رهرو باد